نگاهی به شیوه های تبلیغی کتاب در ایران/ تبلیغات کتاب به نام کتابخوارها به کام ناشران آموزشی

کتاب کاکائو نیست که عکس خوبی همراه با رنگ و لعاب از آن گرفته شود تا مخاطبان را جذب و وادار به گاز زدن کند.

به گزارش خبرنگار ادبیات برنا، فروش کتاب و پیدا کردن راهی برای پر فروش شدن آن، همیشه یکی از دغدغههای ناشران و نویسندگان بوده و هست؛ در واقع میتوان گفت فلسفه وجودی ناشران از نقطه تولید کتاب آغاز و به فروش آن ختم میشود. در روزگاری که همه به دنبال دست یافتن به کالاها با بالاترین سرعت هستند، به همین دلیل سعی میکنند آن چیزی که در نگاه اول به چشمشان جذاب میآید را انتخاب کنند. در این میان، ناشران باید شیوهای برای فروش کتابهایشان به کار گیرند تا مخاطبان کتابخوان و غیر کتابخوان (کتابخوان حرفهای) را جذب کنند.

تبلیغ کتاب از دیدگاه رهبری
چندی پیش مقام معظم رهبری با تأكید بر اینكه همه دستگاه های آموزشی و فرهنگی برای ترویج كتابخوانیِ همراه با تدبر، وظیفه دارند، فرمودند: از آموزش و پرورش و مدارس ابتدایی تا دستگاههای ارتباط جمعی و تبلیغاتی اعم از مطبوعات و صداوسیما در ترویج كتابخوانی مسوول هستند. ایشان فراگیر شدن تبلیغات كتاب و كتابخوانی در دستگاههای ارتباط جمعی و تبلیغاتی را ضروری خواندند و خاطرنشان كردند: امروز برای برخی كالاها و محصولات كم اهمیت و حتی مضر تبلیغات گسترده ای در صدا و سیما و مطبوعات میشود، اما برای كتاب كه محصولی با عظمت و با ارزش است، تبلیغ و تشویق مناسبی صورت نمیگیرد.

استفاده از نویسندههای چهره برای تبلیغ کتاب
برای نمایش عمومی یک کالا معمولاً از شیوههای نوین تبلیغ و آگهی هم استفاده میشود و گاهی در این کار نویسنده ها پیش قدم شده و خود به تبلیغ کتابهایشان میپردازند، برای مثال هنرمندانی که کتاب هم مینویسند، برای تبلیغ کتابهایشان وارد معرکه میشوند و مردم را جذب خود میکنند. بنابراین شیوه های جدید تبلیغی نه فقط در چرخه تولید یک اثر تاثیر دارد بلکه میتواند پا را از حد انتظار فراتر گذاشته و مخاطبان بسیاری را به سمت خود بکشاند.

چرخه ناقص تبلیغ کتاب در ایران
«مهدی رمضانی» معاون انتشارات مرکز اسناد اسلامی، در این باره به موضوع «فراسازی تبلیغی» اشاره کرده و به برنا میگوید: فراسازی تبلیغی، بحث کلی و چرخهای ناقص است که در حوزه کتاب کشور وجود دارد و به معنای تبلیغ کتاب در جامعه برای جذب مخاطب و در نهایت فروش کتاب است که منوط به آگهی در تلویزیون یا روزنامهها و حتی برگزاری مراسم رونمایی و از این قبیل میشود. در این بین نکاتی که درباره آنها صحبت میشود، گرفتن فرصت تبلیغی از صداوسیما یا رسانهها است، اما سازماندهی در حوزه تبلیغ کتاب، میتواند در رشد کتابخوانی و پیدا و جذب کردن مخاطب مفید باشد به شرط آنکه یک سویه نباشد.

تعرفههای ویژه برای تبلیغ کتاب
اگر امام خمینی (ره)، صداوسیما را دانشگاهی عمومی برای هدایت و تربیت مردم نامیده اند، سوق دادن مردم به سمت مطالعه کتابهای مفید اقدامی در راستای همین ماموریت ارزیابی میشود. شاید صداوسیما بتواند با تشکیل گروهی به نام کتاب، طبق ضوابط و تعرفههایی که تعریف میکند، تبلیغ کتاب را در زمره ماموریتهای ذاتی خود قرار دهد.

«حامد میرزا بابایی» مدیر انتشارات دانش کتیبه، در این باره به برنا گفت: نیازمند این هستیم که رسانهها به ویژه صداوسیما، تعرفه های ویژهای برای تبلیغات کتاب ارائه دهند، کما اینکه در این زمینه سینماگران موفق تر از ناشران بودند. در هفته کتاب که چهره شهر، اندکی رنگ کتاب به خود میگیرد، بهتر است عموما بیلبوردها و بنرهایی به کتاب اختصاص یابد که در مناطق پر بازدید شهر هستند. او همچنین معتقد است که همه ارگانها از جمله مخابرات و یا پست هم میتوانند تعرفههای ویژهای در امر تبلیغات کتاب ارائه کنند.

تبلیغ کتابهای کنکور پر رنگتر از همیشه
نکته دیگری که شاید از نظر برخی، زیاد مهم به نظر نمی رسد، اما از دیدگاه برخی دیگر، مهم مینماید، ظاهر و جذابیت بصری کتاب است. میرزابابایی به دیگر مشکلات عرصه تبلیغات مانند بستهبندی و عدم جذابیت بصری اشاره کرد و گفت: حقیقت این است که درباره کتاب این مشکلات بیشتر است و اصلا در نظر گرفته نشده است که البته باید کتابهای کمک آموزشی، تست و کنکور را کنار گذاشت، چون این دسته کتابها، شکافی را ایجاد کردند. نمیتوان اشکالی به آنها وارد کرد، اما سیستم به نحوی مشکل دارد که تبلیغات این دسته از انتشاراتیها برای بقیه ناشران مشکل بزرگی به حساب میآید.

ظاهر و محتوای کتاب 2 کفه ترازو در تبلیغات هستند
«پرویز بیگی حبیب آبادی» مدیر انتشارات فصل پنجم، در گفتوگو با برنا موثرترین عامل در پر فروش شدن کتاب را در محتوای خوب آن میداند و میگوید: تجربه ناشران نشان داده که محتوای خوب کتابها در جذب مخاطب بسیار تاثیرگذار است. همچنین با نگاهی به برخی کتابهای پر فروش، متوجه میشویم که چاپ کتاب، در آن ژانر و موضوع، طرفداران بیشتری خواهد داشت. وقتی کتابی که ارزش ادبی بالایی ندارد و روی آن هم سرمایه تبلیغات گذارده شود، ممکن است که یک دوره کتاب فروش رود، اما تبعات منفی برای انتشارات مربوطه خواهد داشت.
وی همچنین با اشاره به مشخصههای رنگ و تصویر و محتوا در جذابیت کتاب، بیان میکند: محتوا و فیزیک کتاب در جذابیتش موثر است؛ یعنی جلد، کاغذ، عطف، نوع صفحهبندی، نوع فونت و جوهر به کار رفته و طراحی آن. حال اگر کتابی، محتوای خوبی داشته باشد، اما کیفیت چاپی خوبی نداشته باشد و یا کتابی که تمام اصول فیزیکی در آن رعایت شده باشد، اما محتوای خوبی نداشته باشد، ارزشی نخواهد داشت. این دو عامل مانند 2 کفه ترازو هستند که باید در تقابل با هم باشند.

گول زدن مخاطب؛ فقط یک بار
اما از طرفی «مهدی رمضانی» اعتقاد دارد، عنصر زرق و برق و استفاده از ظرفیتهای جدید، در حوزه تبلیغ کتاب بر خلاف بقیه کالاها خیلی تاثیر ندارد. اگر جلد و ظاهر کتاب، زرق و برق زیبایی داشته باشد، اما محتوای درست و حسابی نداشته و قابل تامل و خواندن نباشد، مخاطب فقط یک بار گول این ترفند را می خورد و فقط یک بار جذب آن کتاب میشود.

مردمی که عادت کتاب خواندن ندارند به سمت تبلیغات کشیده میشوند
«داریوش نمازی» مدیر فروش انتشارات خوارزمی، معتقد است، بهترین روش تبلیغ کتاب و علاقهمندسازی مردم نسبت به آن، به نقد گذاشتن کتاب و دیدار با نویسنده است. وی با اشاره به این که در عرصه تبلیغات، افراد به دو دسته کتابخوان حرفه ای و کتابخوان معمولی تقسیم میشوند، به خبرنگار برنا گفت: کتابخوانها چه کتاب تبلیغ شود و چه نشود، به مراجعه به کتابفروشیها و تماشای ویترین آنها ادامه میدهد، خود من مشتری دارم که در طول هفته، حداقل یک یا دو بار به کتابفروشی مراجعه میکند. اما افرادی هم هستند که هر ازچند گاهی برای خرید کتاب مراجعه میکند که فکر میکنم تبلیغات برای این قشر موثر خواهد بود.




همه روزه در رسانهها به ویژه رسانههای جمعی مانند تلویزیون، تبلیغات کالا، خودرو، مواد غذایی و انواع دیگری از اقلام مورد نیاز مردم با رنگ و لعابی جذاب ارائه میشود و هر روز نیز این رنگ و لعابها، شکل تازهای به خود میگیرند و بیش از پیش به آن پرداخته میشود. در همه جای دنیا، تبلیغات، جزئی از چرخه تولید کالاها محسوب میشوند و در این میان تفاوتی بین کالاها اعم از مواد غذایی و مصرفی و اقلام فرهنگی وجود ندارد، یعنی به همان اندازه که یک ماده خوراکی تبلیغ دارد، برای یک فیلم و کتاب هم تبلیغ میکنند. حتی مواردی هم دیده شده که برخی از المانهای موجود بعضی کشورها، دستمایهای برای استفاده یا سوء استفاده از فرصتهای تبلیغی در دست کشورهای دیگر شده است که این موضوع شاید به عدم توجه مسوولان آن حوزه بر میگردد.

معرفی کتاب : تبليغات تجاري، اصول و شيوه هاي عمل


معرفي كتاب:
كتاب تبليغات تجاري، اصول و شيوه هاي عمل

این کتاب نوشته ساندرا موريارتي و جان برنت و ويليام ولز و با ترجمه سينا قربانلو توسط انتشارات مبلغان در منتشر شده است
«کتاب تبلیغات تجاری، اصول و شیوه های عمل» یک کتاب آموزشی با اهداف کاربردی است.
این کتاب مبانی و محیط تبلیغات، نحوه ی برنامه ریزی و تدوین راهبرد تبلیغاتی را تشریح و رسانه های تبلیغاتی را معرفی می کند. سپس به جنبه های خلاقیت تبلیغات و ساختن انواع آگهی ها برای رسانه های مختلف می پردازد. همچنین به فراگرد بازاریابی و ارکان تشکیل دهنده ی آن، بررسی مؤسسات تبلیغاتی و نحوه ی سازماندهی آنان، اهمیت تحقیق و تحقیق راهبردی، روان شناسی تبلیغات تجاری، ترویج فروش و روش های گوناگون آن و مقولات بسیار مهم دیگر در حوزه ی تبلیغات می پردازد.
خواندن این کتاب ارزشمند برای کلیه ی دست اندر کاران تبلیغات، بازاریابی، روابط عمومی و استادان دانشگاه ها و دانشجویان رشته های مرتبط در این حوزه ها ضروری است

فهرست مطالب:

بخش 1. شالوده ها و محیط تبلیغات
بخش 2. پیشینه، برنامه ریزی و راهبرد تبلیغات
بخش 3. رسانه های تبلیغات
بخش 4. خلق تبلیغات
بخش 5. عملیات تبلیغات
بخش 6. سایر انواع تبلیغات
بخش 7. پیوست ها

شیوه‌های جذب مخاطب در پیام‌های تبلیغاتی

امروزه طراحی شعارهای تبلیغاتی، یکی از هنرهای بسیار دقیق و ظریف محسوب می‌شود که دارای وجوه مختلف روانشناختی و هنری است. شعار باید در خاطر افراد ماندگار شود و بر سر زبان‌ها بیفتد تا نام کالا و پیام آن را در ذهن مخاطب حک کند. شعار همچنین باید کوتاه و سلیس باشد که سریع به خاطر بیاید و دارای صراحت، روشنی، توازن، سجع، تناسب و سادگی باشد.

اصل و اساس هر ارتباطی در تبلیغات را پیام تبلیغاتی تشکیل می‌دهد. از این‌رو شناخت ابعاد مختلف پیام و کارکردهای آن، طراحان تبلیغات را در آفرینش هر چه دقیق‌تر پیام یاری می‌دهد. سازندة پیام می‌تواند در طراحی آن، از ترکیب کلمات، تصاویر، رنگ‌ها، صداها و امثال آن بر حسب جاذبه و تأثیر آن بر مخاطب، استفاده کند. بدیهی است بهره‌گیری از این نمادها، کاملاً به نوع رسانه ارتباطی بستگی دارد. برای ایجاد تأثیر مناسب در مخاطب، باید جاذبه‌هایی در پیام ایجاد کرد. این جاذبه‌ها بر اساس اهداف استراتژیک صاحبان تبلیغات، طراحی می‌شوند. در ادامه به برخی از این جاذبه‌ها اشاره می‌شود.
جاذبه‌های منطقی: در این جاذبه‌ بر منافع کارکردی محصول، مانند عملکرد بهتر، کیفیت بالاتر و مقرون به صرفه بودن، تکیه می‌شود. در این نوع تبلیغات، بیشتر به مزایایی از کالا و خدمات پرداخته می‌شود که با نفع شخصی مخاطب سروکار دارد. از جاذبه‌های منطقی، بیشتر در موقعیت‌های خرید صنعتی و خرید محصولات با دوام استفاده می‌شود.
جاذبه احساسی: در این نوع جاذبه، کوشش می‌شود تا از تحریک و برانگیختن احساسات در جهت جذب مخاطب بهره گرفته شود. هدف از این گونه تبلیغات، ایجاد ارتباطی خوشایند بین مصرف‌کننده و کالا یا خدمات موردنظر است. طراحان این نوع تبلیغات بر این باورند که ایجاد یک فضای احساسی، زمینه درک بهتر پیام را فراهم می‌کند و حتی بدون ارائه اطلاعات کامل در مورد کالا، این نوع تبلیغات در ذهن مخاطب حک می‌شود.
جاذبه طنز و خنده: در بسیاری از موارد، تبلیغاتی که محتوایی خنده‌دار دارند، .بیشتر ورد زبان‌ها می‌شوند و بیش از سایر تبلیغات در یاد می‌مانند و البته در برخی موارد، این امکان وجود دارد که مخاطب بدون توجه به نام کالا تنها به موقعیت طنزآلود مشغول شود.
جاذبه ترس: در برخی از تبلیغات با استفاده از محتوای ترسناک، به ذکر مخاطرات و عواقب ناشی از یک موضوع پرداخته می‌شود و فرد را به انجام یا عدم انجام کاری تحریک می‌کند. بسیاری از تبلیغات بیمه‌ها بر این عنصر تکیه می‌کنند. پیام ترس‌آور در صورتی تأثیر مثبت خواهد داشت که طراحان آن به درستی با سازکار ایجاد ترس و میزان استفاده از آن و همچنین واکنش‌های متفاوت مخاطبان آشنا باشند؛ زیرا میزان مناسب ترس، می‌تواند اثر تسهیل کننده داشته باشد و با جلب توجه و علاقه مخاطب همراه شود؛ هرچند افزایش درجه ترس، باعث عکس‌العمل منفی مخاطب می‌شود.
جاذبه اخلاقی: در این نوع جاذبه، مخاطب به سوی آنچه از نظر اخلاقی درست و مناسب است، هدایت می‌شود. این نوع جاذبه بیشتر زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که هدف تبلیغ وادار کردن مخاطب به حمایت از مقاصد اجتماعی مانند کمک به مؤسسات خیریه و عام‌المنفعه باشد. در این نوع تبلیغات از عنصر احساسات نیز به خوبی می‌توان استفاده کرد.
با تکیه بر دیدگاه‌های طراحان پیام تبلیغاتی، شعارهای تبلیغاتی شکل می‌گیرند. امروزه شعارهای تبلیغاتی را کپسول تبلیغاتی می‌نامند. یک شعار، گویای جنبه‌های مثبت و خاص کالا و خدمات است. امروزه طراحی شعارهای تبلیغاتی، یکی از هنرهای بسیار دقیق و ظریف محسوب می‌شود که دارای وجوه مختلف روانشناختی و هنری است. شعار باید در خاطر افراد ماندگار شود و بر سر زبان‌ها بیفتد تا نام کالا و پیام آن را در ذهن مخاطب حک کند. شعار همچنین باید کوتاه و سلیس باشد که سریع به خاطر بیاید و دارای صراحت، روشنی، توازن، سجع، تناسب و سادگی باشد. اقبال مخاطبان به تبلیغ یک کالا یا خدمات، تا حد زیادی به بهره‌گیری از شیوه‌های اجرای تبلیغات وابسته است. این شیوه‌ها به تناسب نوع کالا، استراتژی بازاریابی و نیز مخاطبان هدف، تفاوت‌های آشکاری با یکدیگر دارند؛ و البته عنصر خلاقیت، همواره موجب می‌شود که به‌کارگیرندگان شیوه‌های تازه، مخاطبان خود را جذب کند. در ادامه به برخی از شیوه‌های اجرایی مرسوم در تبلیغات می‌پردازیم.
روش تشبیه: از جمله روش‌های انتقال پیام در تبلیغات، تشبیه کالای موردنظر به نماد، نشانه، مکان، قهرمان داستان و حتی حیوانات است. تشبیه ابزارها، خودروها و وسایلی که از آن‌ها انتظار قدرت، سرعت و چالاکی می‌رود به حیواناتی نظیر شیر، پلنگ، ببر، عقاب و اسب از تشبیهات معمول محسوب می‌شوند. همچنین در برخی موارد می‌توان کالا یا خدماتی ارزشمند را به طلا یا الماس و جواهر تشبیه کرد.
روش مقایسه‌ای: یکی از راه‌های تبیین جایگاه یک محصول در ذهن مخاطبان، مقایسه آن با محصولات رقیب است. گاه در این شیوه، از مستندات علمی برای مقایسه یک نام تجاری با نام‌های دیگر استفاده می‌شود. اصولاً به کارگیری این روش در بسیاری از کشورها ممنوع است؛ زیرا نهایتاً منجر به تخریب وجهه رقبا توسط یکدیگر می‌شود. بنابراین امروزه به طور غیرمستقیم و یا بدون نشان‌ دادن نام محصول رقیب، از این شیوه استفاده می‌شود.
روش نوستالژی: در این شیوه با تطبیق شرایط استفاده از کالا یا خدمات با دوران گذشته و زنده کردن حس حسرت نسبت به گذشته، مخاطب را به سمت استفاده از کالا یا خدمات ترغیب می‌کنند. به نظر می‌رسد با توجه به فرهنگ جامعه ما، به تناسب بازار و مخاطبان هدف، در بسیاری از مواقع، به این شیوه موفقیت دست می‌یابد.
روش ارائه تأییدیه: در این روش برای تحت تأثیر قراردادن بینندگان و تأیید کالا، از یک منبع مورد اعتماد (مثلاً وزارت بهداشت) استفاده می‌شود. در برخی از کشورها از افراد مشهور، مانند ورزشکاران و هنرپیشه‌ها نیز برای ایجاد مقبولیت کالا یا خدمات نزد مخاطب استفاده می‌شود.
روش حل مشکل: در این شیوه، جنبه مشکل‌گشا بودن کالا یا خدمات، نمایش داده می‌شود. از این رو یک موقعیت مشکل ساز واقعی برای مخاطب ترسیم می‌شود که در آن کالا یا خدمات موردنظر مشکل را حل می‌کند. مثلاً روی لباس لکه‌ای جوهر ریخته می‌شود و سپس با کمک سفید کننده‌ای خاص آن لکه برطرف می‌شود.

تبليغات به شيوه انتظاري

ارتباط و تبليغات

تبليغات به شيوه انتظاري يعني چه ؟

در اين شيوه از تبليغات براي نخستين بار در ايران اجرا شد و شيوه كار به اين طريق بود ابتدا يك كالا بدون معرفي آن فقط نكته يا نكته هايي دربارش نوشته مي شود در آگهي بعدي اطلاعات بيشتري از كالا بدون نام آن ذكر مي گردد و در آگهي بعد از آن باز هم بدون معرفي كالا اطلاعات جديدي اضافه مي شود و خلاصه و پس از چندين آگهي كه مخاطبين كنجكاوي لازم را كشف كرده اند و هر كدام حدسي درباره ي نام كالا و چگونگي آن دارند كالا معرفي مي شود .

چه عواملي در توسعه تبليغات مؤثر بودند ؟

بهبود نسبي وضعيت اقتصادي _ تأسيس كارگاههاي صنعتي _ گسترش روابط اقتصادي _ تأسيس كانالهاي مختلف تلويزيون در پايتخت و شهرستانها _ توسعه و تكامل صنعت چاپ _ نشر روميزي يا رايانه اي _ افزايش تعداد _ بالا رفتن قيمت نفت .

تعريف تبليغات ؟

استاد شهيد دكتر مرتضي مطهري تبليغ را چنين تعريف نموده اند : تبليغ يعني آگاه ساختن مردم به يك پيام يا اعتقاد و يا به عبارت ديگر متمايل نمودن و جلب كردن نظرات مردم به يك پيام

_ رابطه تبليغ با شناخت و هدايت چيست ؟

تبليغ در واقع به انسان شناخت مي دهد و رفتارهاي آن ها را براي دستيابي به يك پاسخ كه مورد نظر مبلغ مي باشد تقويت مي كند .

_ رابطه تبليغ با ادراك ها چيست ؟

تبليغ تلاشي است سنجيده و منظم براي شكل دادن ادراك ها

_ رابطه تبليغ با معرفي چيست ؟

تبليغ عبارت است از هر نوع معرفي غير شخصي و ترويج ايده ها ، كالاها و خدمات در مقابل پول كه به وسيله يك فرد يا مؤسسه انجام مي گيرد .

_ رابطه تبليغ با پيام چيست ؟

تبليغ عبارت انداز : پيامي است كه به منظور ترويج عقده يا كالايي از طرف يك منبع به گروههاي خاصي يا تمام جامعه منتقل مي شود و براي انجام آن پول پرداخت مي گردد .

_تبليغ تجاري چيست ؟

مجموع روش هاي انتفاعي است كه از طرف مؤسسات اقتصادي به منظور جلب و نگهداري و افزايش خريداران اعمال مي شود.

_ آيا تبليغ خود هدف است ؟ خير برخي وسيله ايست براي رسيدن به هدف و هميشه تا حدي ممكن است تصور شود مؤثر واقع نمي گردد .

_ تبليغ دو مرحله دارد آن ها را نام ببريد :

مرحله اول _ مرحله نظري           مرحله دوم _ مرحله عملي

_ مرحله نظري تبليغات چيست ؟

دراين مرحله سياست تبليغات اتخاذ كه شامل پوششهاي كلي و هدفهاي عمومي وبازرگاني است .

هدفهاي عمومي تبليغات شامل چيست ؟ شامل تبليغاتي است كه به وسيله مقامات دولتي و مؤسسات غير انتفاعي انتشار مي گردد و منظور آن مطلع ساختن عموم در مورد يك وضعيت مشخص يا تشويق آن ها صورت مي گيرد كه از آن جمله مي توان به تبليغ براي صرفه جويي در مصرف آب و برق اشاره نمود .

_ هدفهاي بازرگاني تبليغات چيست ؟

هدفهاي بازرگاني شامل تبليغاتي است كه مؤسسه ي توليدي يا خدماتي به منظور معرفي كيفيت ، وضعيت ، مزايا ، قيمت و كلي اطلاعات مؤثر در جذب مشتري انجام مي دهد تبليغ كننده ممكن است يك شركت تجاري يا فردي باشد كه از طريق روزنامه و آگهي در جستجوي كار يا در صدد فروش اتومبيل باشد .

_ مرحله دوم تبليغات چيست ؟

اين مرحله ، مرحله عملي تبيلغات است در اين مرحله شيوه هاي مختلف تبليغات مورد آزمايش قرار مي گيرد ممكن است وسايل ارتباط جمعي باشد يا مطبوعات و ... در اين مرحله شيوه كار بايد طوري انتخاب شود كه به افكار عمومي حداكثر جأل كند و با نفوذ در اذهان در عقايد عمومي براي رسيدن به هدفهاي تبليغاتي را ميسر مي سازد

روش‌های کم‌ هزینه برای تبلیغات

تبلیغات در دنیای امروزه،نقش مهمی را در پیشبرد کسب و کار ایفا می کند.در این میان باید توجه داشت،درست و کم هزینه تبلیغ کرد.5 موضوع مهم در راه رسیدن به هدف اشاره شده به ما کمک می کنند.در زیر این 5 مورد را با هم بررسی می نماییم.

1- کسب و کار خود را در محیط کار تبلیغ کنید
بر دیوار بیرونی شرکت، نام و زمینه کار شرکت را بنویسید. با رستوران بزرگی در تهران کار می‌کردم. این رستوران در نمای بیرونی هیچ تابلوی قابل توجهی نداشت. بسیاری از افرادی که از آنجا عبور می‌کردند نمی‌دانستند که در آنجا رستورانی وجود دارد. این رستوران هنگامی که تابلوی بزرگی از نمای داخلی رستوران را بر دیوار بیرونی نصب کرد، تعداد مراجعین به رستوران بیشتر شدند.

هر گونه نوشته یا علامتی از کسب و کار شما در محیط های عمومی محل کار، تبلیغی شبانه روزی خواهد بود و می‌تواند دیگران را با کسب و کار شما آشنا سازد، حتی زمانی که تعطیل هستید. اگر امکان نصب تابلو یا نوشته‌ای بزرگ را ندارید، می توانید بر زنگ درب ورودی علاوه بر نام شرکت، زمینه کاری خود را هم بنویسید. البته برای نصب تابلوهای بزرگ شاید نیاز به دریافت مجوز باشد. از رنگها و طراحی مناسب و حرفه‌ای استفاده کنید. حتی می‌توانید روزها و ساعات فعالیت شرکت را بنویسید.

موضوع بعدی آن است که از محل کسب و کار خود برای بازاریابی استفاده کنید. اگر مشتریان به محل شما مراجعه می‌کنند و باید مدتی در محل شما بمانند، از این فرصت فوق‌العاده استفاده کنید. به‌جای اینکه دیوارهای شرکت خود را با تابلوهای تزئینی پر کنید، مطالبی نصب کنید که محصولات و خدمات شما را تبلغ می‌کند. مثلا بسیاری از کسانی که برای بیمه کردن اتومبیل خود به شرکت بیمه مراجعه می‌کنند، اطلاعات کافی درباره بیمه‌های دیگر مثلا بیمه عمر و سرمایه‌گذاری ندارند. یک نماینده بیمه می‌تواند دقیقا روبروی محلی که مشتری می‌نشیند، مطلبی درباره بیمه عمر و مزایای آن نصب کند.

2- تبدیل فاکتور به ابزاری برای فروش بیشتر
بسیاری از شرکتها روزانه فاکتورهایی را صادر می‌کنند که به جاهای مختلف ارسال می‌شود. فاکتورها معمولا بارها دست به دست می شوند تا به دست پرداخت‌کننده آن می‌رسند. اخیرا تبلیغ یکی از شرکت‌های معروفی که دوره های مدیریتی برگزار می‌کند را در وب‌سایتم گذاشتم. سپس فاکتور را فرستادم، این فاکتور باید توسط چندین نفر تایید می‌شد که شامل فرد سفارش‌دهنده آگهی که یکی از مدرسان بود، مسئول حسابداری و سپس فردی که چک‌ها را صادر می‌کرد بودند. این موضوع فرصت خوبی را فراهم می‌کند تا به چندین نفر معرفی شوید. البته شاید این افراد با کسب و کار شما آشنا باشند ولی به تمامی توانایی‌ها و امکاناتی که ارائه می‌کنید واقف نباشند. مثلا ما برای محصولات آموزشی، مشتریان زیادی داریم و اخیرا کارگاه‌های آموزشی حضوری برگزار می‌کنیم، ولی بسیاری از مشتریان این موضوع را نمی‌دانند. پس با فاکتور حتی می‌توانید خدمات و محصولات جدید را معرفی کنید. حتی می‌توانید اخبار کسب و کار خود را در فاکتور منعکس کنید. مثلا اگر قیمت‌ها تغییری کرده است یا گاهی فروش فوق‌العاده برگزار می‌کنید این موارد را در فاکتور منعکس کنید.

وقتی مشتری محصولی را می‌خرد، احتمالا محصولات وابسته‌ای وجود دارند که می‌توان در فاکتور معرفی کرد. مثلا فرض کنید فردی از شما جوهر پرینتر می‌خرد. چنین فردی احتمالا به کاغذهای مختلف، لوازم یدکی پرینتر و خدمات تعمیر پرینتر علاقه‌مند است. محصولات وابسته به محصول خریداری شده را در فاکتور معرفی کنید. نرم‌افزارهای پیشرفته حسابداری این امکان را دارند که محصولات موردنظر را با توجه به خرید مشتری در زیر فاکتور اضافه کنند.

ابتکاری که یکی از شرکتهای کامپیوتری انجام داد این بود که با هر فاکتور، یکی از اعضای شرکت را معرفی می‌کرد و حتی عکس او را در پایین فاکتور چاپ می‌کرد. این کار در مشتری احساس خوبی را ایجاد می‌کند و در مراجعات بعدی مشتری احساس نزدیکی بیشتری با کارکنان می‌کند.

حتی می‌توانید کاری کنید که دریافت فاکتور برای مشتری به تجربه‌ای لذت‌بخش تبدیل شود. مثلا همراه فاکتور مطالب خواندنی و آموزشی کوتاهی بفرستید تا مشتری از آنها استفاده کند.

اگر امکانات بیشتری در اختیار دارید از فاکتورهای رنگی استفاده کنید تا تاثیر بهتری از شما به‌جای بگذارد. بسیاری از خریداران هیچگاه به محل کارمان مراجعه نمی‌کنند و تنها چیزهایی که از کسب و کارمان می‌بینند محصولات و فاکتورها هستند.


3- سیستم انتظار تلفنی را به درآمد تبدیل کنید
مشتریان از منتظر ماندن متنفرند. اگر از سیستمهای پاسخگوی تلفنی استفاده می‌کنید و مشتریان باید لحظاتی منتظر بمانند تا بتوانند با شخص موردنظر صحبت کنند، از این فرصت استفاده کنید. در لحظات انتظار به‌جای پخش صرفا یک موسیقی دلنشین، به معرفی محصولات و خدمات شرکت بپردازید. اگر کسب و کار خود را به‌تازگی آغاز کرده‌اید با اینکار می‌توانید ذهنیت خوبی را در مشتری ایجاد کنید و مشتری احساس خواهد کرد که با شرکت بزرگی تماس گرفته است.

در زمان‌هایی که شرکت تعطیل است به‌جای آنکه بگویید لطفا پیام خود را بگذارید می‌توانید به معرفی شرکت و محصولات پرداخته سپس از مشتری بخواهید پیام بگذارد.

در تهیه پیام مناسب همواره به‌یاد داشته باشید که مشتریان بسیار پر‌مشغله هستند. از گفتن مقدمه و یا مطالبی که مشتری از آن آگاه است بپرهیزید و مستقیما به خدمات و محصولات بپردازید. پیام را تا حد ممکن کوتاه و قابل‌فهم نگه دارید. از جملات شعارگونه بپرهیزید.‌ مشتریان هیچگاه فرصت ندارند تا مثلا 10 دقیقه به توضیحات ضبط‌شده شما گوش کنند. برای دلنشین‌تر شدن پیام می‌توانید آنرا با موسیقی ملایمی همراه سازید.

اگر توانایی تهیه دستگاه‌های گران‌قیمت پاسخگوی تلفنی را ندارید می‌توانید از نرم‌افزارهایی که برای اینکار تهیه شده‌اند استفاده کنید. کافی است کامپیوتر شما به مودم مجهز باشد تا آنرا تبدیل به سیستم پاسخگوی خودکار تلفنی کنید. یکی از بهترین نرم‌افزارها در این زمینه IVM Answering Attendant است که در سی‌دی‌های بازار موجود است.

4 - از لباس‌های رسمی استفاده کنید
بسیار جالب است که مردم به افرادی که یونیفرم پوشیده‌اند احترام بیشتری می‌گذارند زیرا احساس می‌کنند که آنها افراد تصمیم‌گیرنده و مهمی هستند. تصور کنید که می‌خواهید با هواپیما مسافرت کنید. اگر ببینید خلبان یک تیشرت معمولی پوشیده است چه احساسی به شما دست می‌دهد؟ آیا اطمینان مسافران کمتر نخواهد شد؟

اگر شما و کارکنان با لباس مناسب در محل کار ظاهر نشوند شاید باعث تاثیر نامناسب بر دیگران شود. البته تهیه یونیفرم معمولا پر‌هزینه است، ولی می‌توان آنرا  بخشی از بودجه بازاریابی در نظر گرفت. البته اگر نمی‌توانید یونیفرم تهیه کنید، حداقل می‌توانید نوع خاصی از لباس با رنگی مشخص بپوشید. مثلا تمامی کارکنان پیراهن سفید با شلوار مشکی بپوشند. حتی کسب و کارهای بسیار کوچک می‌توانند از این روش استفاده کنند. مشتریان وقتی شما و کارکنان را ببینند که با لباس‌هایی مناسب و یکدست در محل کار ظاهر می‌شوند، احساس آرامش و امنیت خواهند کرد.

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که به فروشگاهی مراجعه می‌کنید و ظاهر و لباس عجیب و غریب فروشنده باعث می‌شود که احساس راحتی نکنید و حتی از خرید منصرف شوید.


5 - از بسته‌بندی محصولات و خدمات بهترین استفاده را ببرید
بسیاری از کسب و کارها محصولات خود را در جعبه یا بسته‌بندی خاصی ارائه می‌کنند. بسته‌بندی شاید یک کیسه معمولی باشد و یا حتی جعبه چوبی گرانقیمت خاص.  بسته‌بندی این امکان بی‌نظیر را فراهم می‌کند تا کارتان را به دیگران معرفی کنید. وقتی مشتری محصولی را می‌خرد معمولا آنرا به دیگران نیز نشان می‌دهد. اگر از جعبه یا بسته‌بندی خاصی استفاده می‌کنید چرا آنرا به‌عنوان فرصتی برای فروش بیشتر در نظر نگیرید؟ حتی اگر از کیسه پلاستیکی استفاده می‌کنید می‌توانید روی آن نام و لوگوی کسب و کار و ساعات کاری و شماره تلفن و حتی محصولات و خدمات را بر آن چاپ کنید.

ایده پرسود دیگر گذاشتن کاغذ معرفی محصولات دیگر در بسته‌بندی تمامی محصولات است. اگر فردی از شما خرید کرد به احتمال زیاد مجددا خرید خواهد کرد و حتی شاید شما را به دوستان خود توصیه کند.

کتاب‌فروشی‌ها می‌توانند به‌خوبی از این روش استفاده کرده و با هر کتاب، فهرستی از کتاب‌های پرفروش ماه و کتاب‌های حراجی را ضمیمه کنند.

فروشگاهی بزرگ در ژاپن بر کیسه‌های خود نقشه کاملی از شهر توکیو را چاپ کرده است و روی نقشه، محل فروشگاه خود را مشخص کرده است و به این طریق به تبلیغ کسب و کار خود می‌پردازد.

آشنایی با انواع شیوه‏ های تبلیغات اینترنتی


دنیای تبلیغات اینترنتی در دو دهه‌ی اخیر تحولات گسترده‌ای را پشت سر گذاشته است. همزمان با ایجاد شیوه‌ها و تکنولوژی‌های جدید تبلیغ آنلاین، در سال‌های گذشته سهم تبلیغات مجازی از کل بازار تبلیغات همواره رو به افزایش بوده است. اگر در کمتر از یک دهه پیش، تعداد اندکی از صاحبان آگهی از فرصت‌های فضای مجازی برای تبلیغات آگاه بودند، اکنون گردش مالی آگهی‌های آنلاین در برخی کشورها از جمله امریکا از گردش مالی آگهی‌های مطبوعاتی بیشتر شده است. در ایران نیز اگر تا پنج-شش سال پیش کمتر کسی حاضر به هزینه کردن برای تبلیغ محصول یا خدماتش روی اینترنت بود، اکنون بسیاری از وب‌سایت‌های پربیننده‌ی فارسی مملو از بنرهای تبلیغاتی هستند و برخی جایگاه‌های مربوط به نمایش آگهی‌شان از چند ماه قبل‏تر رزرو می‌شود.

online-ads-1.jpg


تبلیغات اینترنتی از همان سال‌های اولیه شکل‌گیری وب با نمایش آگهی‌های متنی و تصویری در برخی وب‌سایت‌های پربیننده شروع شد. در کنار نمایش وبی، شیوه‌ی اولیه‌ی دیگر ارسال ایمیل‌های تبلیغاتی گروهی بود. اما تبلیغات اینترنتی با آغاز هزاره‌ی جدید و ورود شرکت گوگل به‌دنیای تبلیغات آنلاین به تجارتی جدی تبدیل شد. ویژگی‌هایی از قبیل نمایش دائمی در محدوده‌ی زمانی خاص، فراتر رفتن از محدوده‌ی جغرافیایی، انعطاف در طراحی و اجرا، امکان تعامل با مخاطب، امکان هدایت مخاطب به وب‏سایت هدف یا توضیحات بیشتر، امکان هدایت مخاطب به خرید کالا یا سرویس، امکان گزارش‌گیری از بازدیدکنندگان آگهی و چند مورد دیگر مجموعه‌ی عواملی است که اشتیاق برای ارائه تبلیغات در فضای آنلاین را افزایش داده است.


در حالی که در سال ۲۰۰۹ در امریکا هزینه‌ی صرف شده در تبلیغات آنلاین ۲۲ میلیارد دلار در برابر ۲۷ میلیارد دلار برای تبلیغات روزنامه‌ها بود، این ارقام در سال ۲۰۱۰ به مقدار برابرِ ۲۵ میلیارد دلار رسیدند. سرانجام در سال ۲۰۱۱ بود که تبلیغات آنلاین از تبلیغات مطبوعاتی پیشی گرفت و نسبت ۲۸ به ۲۴ به‌نفع اینترنت بین آنها برقرار شد. در انگلستان نیز در سال ۲۰۱۱ تبلیغات اینترنتی با رسیدن به مبلغ ۲.۲۶ میلیارد پوند معادل ۲۷ درصد کل بازار تبلیغات، از تبلیغات تلویزیونی جلو افتاده است. گسترش ابزارهای اینترنتی و افزایش کاربران پتانسیل‌های بیشتری برای تبلیغات آنلاین فراهم آورده است. اگر زمانی تبلیغات اینترنتی به ارسال ایمیل و نمایش بنر محدود می‌شد اکنون روش‌های زیادی برای ارائه تبلیغ در فضای مجازی وجود دارد که در ادامه با برخی از آنها آشنا می‌شویم.

online-ads-2.jpg

تبلیغات بنری
(Banner Ads)

شیوه‏ی تبلیغات بنری از جمله قدیمی‏ترین روش‏های تبلیغات اینترنتی است. در این شیوه بنر تبلیغ‏دهنده در یکی از اندازه‏های استاندارد در محلی از صفحه‏ی وب تبلیغ‏‏گیرنده نمایش داده می‏شود. وب‏سایت‏های تبلیغ‏دهنده محل‏های مشخصی که معمولا بالا، کنار و پایین صفحات وب‏شان است را به نمایش تبلیغات بنری اختصاص می‏دهند. بنر به وب‏سایت تبلیغ‏دهنده یا صفحه‏ای شامل توضیحات تکیملی درباره‏ی تبلیغ، لینک می‏شود. به‏عبارتی بازدیدکنندگان از وب‏سایت، می‏توانند روی هر کدام از بنرهای تبلیغاتی که توجه‏شان را جلب کرده باشد کلیک کنند تا اطلاعات بیشنری درباره‏ی آن بدست بیاورند. بنرها اغلب به‏صورت فایل‏های گیف (Gif)، فلش (Flash) و چند فرمت دیگر طراحی می‏شوند و ممکن است تصویر ثابت یا متحرک باشد. بنرهای فلش معمولا حجم بالاتری دارند، طراحی آنها هزینه‏ی بیشتری دارد و اگر اینترنت مخاطب پرسرعت نباشد ممکن است نمایش آنها با مشکل مواجه شود. در بنرهای فلش که معمولا به صورت انیمیشن هستند، ممکن است از صدا و قابلیت‏های تعاملی هم استفاده شده باشد. آی.ای.بی (Interactive Advertising Bureau) که موسسه‌ای امریکایی در حوزه‌ی تبلیغات است استاندارهایی را برای اندازه‌ی تبلیغات بنری مشخص کرده که در اغلب وب‌سایت‌ها از این اندازه‌ها استفاده می‌شود. این شیوه از متداول‏ترین شیوه‏‏های تبلیغات اینترنتی است که البته با گسترش شیوه‏های جدید اندکی از سهم آن کاسته شده است. اما در ایران خیلی‏ها هنوز تبلیغات اینترنتی را با تبلیغات بنری می‏شناسند و بسیاری از وب‏سایت‏های تبلیغ‏گیرنده تنها برای دریافت این نوع آگهی‏ها آمادگی دارند.


تبلیغات متنی
(Text Ads)

تبلیغات متنی همانند تبلیغات بنری در صفحات وب نمایش داده می‏شوند. اگر در تبلیغات بنری عکس یا تصاویر متحرک، نمایش‏دهنده‏ی آگهی بود و به وب‏سایت هدف لینک می‏شد، در این نوع تبلیغات از متن برای توصیف آگهی استفاده می‏شود. وب‏سایت‏های تبلیغ‏گیرنده معمولا بخش‏هایی را به‏صورت کادر یا ستون در کنار یا میانه صفحات در نظر می‏گیرند و تعدادی آگهی متنی را در آنجا نمایش می‏دهند. آگهی‏ متنی معمولا شامل عنوان تبلیغ و لینکی به صفحه‏ی تبلیغ‏دهنده است. ممکن است در ادامه‏ی عنوان در حد چند کلمه یا جمله نیز به‏عنوان توضیحات، شرح محصول، خدمات یا سازمان آگهی‏شده توصیف شود. تبلیغات متنی هزینه کمتری نسبت به آگهی بنری دارند و نمایش آنها در صفحات نیز حتی با کم‏سرعت‏ترین خطوط اینترنتی بدون مشکل انجام می‏شود. آگهی‏های متنی به‏تعداد زیاد زیر یا در کنار هم نمایش داده می‏شوند و شکلی شبیه به ستون‏های نیازمندی روزنامه‏ها دارد و از این روی نسبت به تبلیغات بنری کمتر توجه مخاطبان را جلب می‏کنند. وب‏سایت‏های ایرانی در چند سال اخیر بخش‏هایی را به این نوع تبلیغات اختصاص داده‏اند.


تبلیغات در نتایج جست‏وجو
(SERP Ads)

نوعی از تبلیغات متنی، تبلیغ در صفحه‌ی نتایج موتورهای جست‌وجو (Search Engine Results Page Advertising) است. حتما در زمان جست‌وجو در گوگل با نتایجی مواجه شده‌اید که با پس‌زمینه‌ی متفاوتی با نتایج اصلی و در بالا و کنار صفحات نمایش داده می‌شوند. این نتایج در واقع تبلیغات سفارش داده شده به گوگل و مرتبط با موضوع جست‌وجوی شما هستند. برخی موتورهای جست‌وجو همچون گوگل از شیوه‌ی نمایش تبلیغات مرتبط در نتایج جست‌وجو برای درآمدزایی استفاده می‌کنند.

هنگامی که شما در جست‌وجوی موضوعی هستند، تبلیغ متنی چند آگهی‌دهنده که تبلیغاتی در موضوع مربوط به‌جست‌وجوی شما سفارش داده‌اند، در بالای بخش نتایج نمایش داده می‌شود. مثلا اگر موضوع «میزبان وب» را در گوگل جست‌وجو کنید، علاوه بر صفحات وب مرتبط، آگهی‌های مربوط به چند شرکت ارائه خدمات میزبانی وب نیز شبیه به نتایج مقالات مرتبط برای شما نمایش داده می‌شود. تعدادی از شرکت‌های ایرانی در حوزه‌ی آی.تی در سال‌های اخیر تبلیغات این‌چنینی را به‌گوگل سفارش داده‌اند.


تبلیغات پاپ.آپ
(Pop-up Ads)

صفحات ناخواسته‌ای که در هنگام باز کردن یک صفحه‌ی وب همراه آن باز شده و آگهی نمایش می‌دهند تبلیغات «پاپ.آپ» هستند. این صفحات معمولا در اندازه‌ای کوچک‌تر از صفحه‌ی استاندارد مرورگرهای اینترنتی هستند و با لود شدن صفحه‌ی اصلی، آنها نیز به‌طور اتوماتیک باز می‌شوند. این نوع تبلیغات از آنجایی که به‌صورت پیش‌بینی‌نشده همراه با برخی صفحات باز می‌شوند اغلب حالتی آزاردهنده دارند. برخی مرورگرهای اینترنتی این امکان را فراهم می‌کنند که در هنگام مرور اینترنت جلوی نمایش همه‌ی صفحات پاپ.آپ گرفته شود. برخی نوارهای ابزار اینترنتی نیز پس از نصب شدن بر روی دستگاه کامپیوتر به‌صورت پیش‌فرض نمایش تبیغات پاپ.پاپ را منع می‌کنند.

تبلیغات «پاپ.آندر» (Pop-Under) هم نوعی از تبلیغات پاپ.آپ هستند. پاپ.آندرها هم به‌صورت ناخواسته و به شکل یک صفحه‌ی مستقل از صفحه‌ی اصلی طراحی شده‌اند. اما پاپ.آندرها در زمان نمایش صفحه اصلی باز نمی‌شوند، بلکه در زیر آن پنهان شده‌اند و هنگامی که صفحه‌ی اصلی بسته می‌شود، آنها باز می‌شوند.


تبلیغات آویزان
(Hover Ads)

در تبلیغات پاپ.آپ معمولا از طریق کد «جاوا اسکریپت» دستور باز شدن یک صفحه‏ی جدید «اچ.تی.ام.ال» همراه صفحه‏ی اصلی صادر می‏شد. ممانعت از نمایش تبلیغات پاپ.آپ از طرف برخی مرورگرهای اینترنتی و نوارهای ابزار باعث شد تبلیغ‏گران راه جدیدی برای نمایش آگهی‏های‏شان پیدا کنند. تبلیغات آویزان در واقع نوع جدید و دیگری از تبلیغات پاپ.آپ هستند که با استفاده از تکنولوژی صفحات اچ.تی.ام.ال دینامیک (DHTML) نمایش داده می‏شوند. در این نوع به‌ازای هر تبلیغ یک صفحه‌ی اچ.تی.ام.ال جدید در مرورگر باز نمی‌شود. این نوع تبلیغات درهنگام باز شدن صفحه‌ی اصلی، در قالب کادری به‌صورت آویزان و شناور روی صفحه قرار می‌گیرند و بخشی از آن را می‌پوشانند. این نوع تبلیغات هرچند از سوی مخاطب قابل چشم‌پوشی نیستند و حتما به رویت او می‌رسند، ولی برای برخی کاربران آزاردهنده هستند.

نوع دیگری از تبلیغات آنلاین که به آگهی‌های شناور (Floating Ads) نیز معروفند نیز شبیه به همین دسته هستند. آگهی‌های شناور پس از نمایان شدن به‌صورت اتوماتیک بر روی صفحه‌ی درخواستی کاربران، در مدت زمان معینی (به‌طور معمولل ۵ تا ۳۰ ثانیه) خود به‌خود بسته می‌شوند.


تبلیغات بینابینی
(Interstitial Ads)

صفحات وب بینابینی (Interstitials Webpages) قبل یا بعد از نمایش یک صفحه‌ی وب درخواستی به‌نمایش در می‌آیند. به‌عبارتی شما برای دیدن صفحه‌ی مورد نظرتان ابتدا باید این صفحات را ببینید. این‌گونه صفحات گاهی برای دریافت اطلاعات از کاربر و یا ارائه هشدار یا تایید به او و گاه برای نمایش آگهی درنظر گرفته می‌شود. در این حالت صفحه‌ی آگهی بین مخاطب و صفحه‌ی هدف قرار می‌گیرد و حتما به رویت او خواهد رسید. هرچند ممکن است این واسطه برای او خوشایند نباشد.


نبلیغات ویدئویی
(Video Ads)

همزمان با افزایش سرعت دسترسی به اینترنت در سراسر دنیا و گسترش انتشار و مشاهده‏ فایل‏های ویدئویی توسط کاربران، استفاده از این رسانه در دنیای تبلیغات در قالب آگهی‏های ویدئویی نیز گسترش یافته است. ویدئوهای تبلیغاتی گاهی در بالا یا کنار صفحات وب همچون بنرهای تبلیغاتی نمایش داده می‌شوند. همچنین ممکن است ویدئو بخشی از یک بنر پیشرفته‌ی فلش باشد.

روش دیگر نمایش آنها در جماعت‌های محتوایی و وب‌سایت‌های به‌‌اشتراک‌گذاری ویدئو مانند یوتیوب است. در این حالت آگهی ویدئویی در مدت زمانی کوتاه در ابتدا، انتها یا میانه‏ی ویدئوی مورد نظر شما نمایش داده می‏شود.


تبلیغات ایمیلی
(Email Ads)

از دیگر شیوه‌های قدیمی بازاریابی و تبلیغات اینترنتی استفاده از ایمیل است. در تبلیغات ایمیلی آگهی در قالب یک ایمیل تنظیم می‌شود و برای تعداد زیادی آدرس ارسال می‌شود. برخی سازمان‌ها، نهادها و شرکت‌ها لیستی از مشتریان و کاربران خود دارند و تبلیغات مربوط به خود را برای آنها ارسال می‌کنند. حالت دیگر زمانی است که این گونه ایمیل‌ها برای مشتریان یا کاربران بالقوه فرستاده می‌شود، مثلا ارسال تبلیغات مربوط به یک کتاب جدید برای لیست چندصدنفره از کتاب‌خوانان حرفه‌ای. برخی شرکت‌های بازاریابی و تبلیغات آنلاین نیز در قبال دریافت مبالغی آگهی آماده شده را به بسته‌های آدرس ایمیل چندهزارتایی که در اختیار دارند ارسال می‌کنند. علی‌رغم قدیمی‌ بودن شیوه‌ی ارتباطی ایمیل در فضای وب، در صورتی که به درستی از این ابزار استفاده شود این نوع تبلیغات همچنان می‌تواند اثربخش باشد.


تبلیغات زمینه‌ای
(Contextual Ads)

از جمله رویکردهای جدیدتر و هدف‌مند تبلیغات آنلاین، تبلیغات زمینه‌ای (Contextual Ads) است. در این شیوه تبلیغات، سسیتم نمایش آگهی که معمولا نرم‌افزار هوشمندی است، محتویات صفحه‌‌ای که برای نمایش‏دادن درخواست شده را بررسی می‌کند و آگهی متناسب با آن را نشان می‌دهد. نمایش تبلیغات تعدادی از شیوه‌هایی که تاکنون معرفی شدند ممکن است از طریق این رویکرد انجام شود. مثلا تبلیغات روی صفحه‌ی وب به شیوه‌ی بنر یا متن و یا تبلیغات پاپ‌.آپ، می‏توانند به‌شکل زمینه‌ای و متناسب با محتویات صفحه به نمایش درآیند. تبلیغات در متن (In-text advertising) و تبلیغات در تصویر (In-image advertising) دو شیوه‌ی تبلیغات اینترنتی زمینه‌ای هستند. تبلیغ در صفحه‌ی نتایج موتورهای جست‌وجو نیز نوعی از تبلیغات زمینه‌ای محسوب می‌شود.


خبر-آگهی‌های آنلاین
(Online Advertorials)

در مطبوعات مطالبی با عنوان «ادورتوریال» (Advertorial) وجود دارند که در ایران با عنوان «رپورتاژ آگهی» شناخته شده‌اند. این مطالب علی‌رغم اینکه ظاهری شبیه به سایر مقالات و مطالب دارند، اما در واقع باسفارش قبلی و باهدف تبلیغ تهیه شده‌اند. در فضای وب و در برخی وب‌سایت‌های خبری و مجلات اینترنتی نیز از چنین شیوه‌ای برای تبلیغات استفاده می‌شود. گزارش‌ها و خبرهای تبلیغ‌کننده‌ی برخی شرکت‌ها و سازمان‌ها در قالب «گزارش-آگهی‌ها» و «خبر-آگهی‌ها» در برخی وب‌سایت‌ها منتشر می‌شود. این مطالب باید از سوی وب‌سایت نمایش‏دهنده، از طریق عناوین یا علامت‌های خاص از مطالبی که توسط تحریریه تهیه می‌شوند جدا شده تا به ‌اعتماد مخاطبان لطمه‌ای وارد نشود.


حمایت از وب‌‌سایت‌ها
(On-Site Sponsorships)

شیوه‌ی دیگر تبلیغات در فضای آنلاین، اسپانسر یا حامی است. همان‌طور که در دنیای واقعی برخی مجموعه‌ها، اسپانسر مجموعه‌های دیگر می‌شوند و این برای آنها ارزش تبلیغاتی دارد، در دنیای مجازی نیز شرکت‌ها، سازمان‌ها، نهادها و سایر مجموعه‌ها می‌توانند اسپانسر وب‌سایت‌ها باشند. در این‌صورت لوگوی کوچک یا عنوان مجموعه‌ی حمایت‌کننده معمولا در پایین صفحات اینترنتی وب‌سایت هدف قرار می‌گیرد و با عباراتی از قبیل «حمایت شده توسط» مشخص می‌شود. این تصویر یا متن به وب‏سایت حمایت‏کننده لینک می‏شود و از این طریق بخشی از مخاطبان با اسپانسر بیشتر آشنا می‏شوند.


سایر شیوه‌های تبلیغ آنلاین

علاوه بر موارد فوق، در سایر فضاهای جدید مجازی نیز گونه‌های جدیدی از تبلیغات آنلاین عرضه می‌شود. مثلا شکل جدیدی از تبلیغات صوتی در پادکست‌ها پخش می‌شود. شبیه به آنچه در تبلیغات ویدئویی وجود دارد در اینجا نیز تبلیغات در ابتدا، انتها یا میانه‌ی یک پادکست قابل پخش هستند. همچنین محیط بازی‌های آنلاین نیز فضای جدید دیگری برای نمایش تبلیغات هستند. در این شیوه، آگهی متناسب با محیط بازی و در دل روایت آن تعریف می‌شود و در هنگام بازی کردن در موقعیتی مناسب نمایش داده می‌شود. اما مهم‌ترین شیوه‌ی جدید تبلیغات آنلاین، ارائه در محیط شبکه‌های اجتماعی آنلاین است که به چندین نوع مختلف انجام می‌شود.

شیوه های طراحی شعار تبلیغاتی


مقدمه

 شعار تبلیغاتی عبارتی اسـت دربـاره سازمان یا مـحصولی خاص، که درباره ویـژگی ها و مزیـتهای آن مطرح می گردد. این عبارت در کلیه تبلیـغات سازمان تکرار می شود و همچـنین در ذهـن مخاطـب ماندگار خواهـد شـد (charles). تنظیم شعار تبلیغاتی کار چندان ساده ای نیست. ولی تکنیک هایی نیز برای تنظیم شعار تبلیغاتی مطرح می باشد که در زیر به چند مورد آن اشاره می کنم.

* بر روی نیاز خاصی تاکید کنید: در این حالت بازار هدف با توجه به اشاره مستقیم به یک نیاز خاص درک صحیحی از شعار خواهد داشت. " برای خانم هایی که چشم هایشان مسن تر از خودشان نشان می دهد" شعار شرکت Robert&power تولید کننده کرم های پوستی است که از این تکنیک در آن استفاده شده است.

* بر اهداف سازمانی تاکید نمایید: شعارهایی که بر ماموریت و اهداف سازمان تاکید دارند نشان دهنده تعهد سازمان به اهداف و ماموریت هایش نیز می باشد. شعارهای زیر از این گروه به شمار می روند.

·         "صا ایران، هر روز، بهتر از دیروز" شعار شرکت صا ایران

* سوال مطرح کنید: این تکنیک تنظیم شعار تبلیغاتی که توسط معدودی از سازمانها و شرکتها مورد استفاده قرار گرفته است، با یک سوال، مخاطب را ترغیب به فکر کردن به یک محصول و یا کل سازمان می نماید. "از کی تا حالا؟" شعار معروف اپراتور دوم تلفن همراه"شرکت ایرانسل" از جمله نمونه های معروف شعار تبلیغاتی در ایران است که از این تکنیک در آن استفاده شده است.

* شعارهای تک کلمه را به کار گیرید: برخی به اشتباه می پندارند که هر چه تعداد کلمات به کار رفته در شعار بیشتر باشد پیام راحت تر منتقل خواهد شد. اما در نقطه مقابل این گروه از شعارها ، شعارهای کوتاه  تک کلمه ای قرار دارند"think" شعار تبلیغاتی شرکت IBM یکی از بزرگترین شرکتهای تولیدکننده کامپیوتر در دنیا است. این گروه از شعارهای تبلیغاتی از قدرت جلب کنندگی و ماندگاری بالایی برخوردارند.

* نام سازمان یا محصول را با مزیت رقابتی تان پیوند بزنید: این تکنیک از رایج ترین تکنیک های تنظیم شعار تبلیغاتی است. به تعبیری این تکنیک جز سهل ترین شیوه های تنظیم شعار تبلیغاتی نیز به شمار می آید. "با بس، تفاوت را احساس کنید" شعار تبلیغاتی شرکت بس از نمونه های موفق این تکنیک می باشند.

مقالات مفید بازاریابی

همگام با ظهور، توسعه و رونق تولید و شكوفایی تجارت مدرن، روش ها ی معرفی و تبلیغ محصولات و خدمات به شدت دستخوش تحولاتی چشمگیر گردید. نیاز به بهره گیری از متدهای كارآمد در معرفی شایسته و بازارگستر محصولات تولیدی كمپانی های بزرگ با تشدید ضرب آهنگ پیشروی جهان به سوی افزایش تولید و تجاری سازی محصولات ، باعث گردید تا تدابیر ویژه ای جهت تاسیس و سازماندهی استراتژیك واحدهای بازاریابی از سوی مدیران شركت ها اتخاذ گرد

 

قوم شناسی مشتريان

قوم‌شناسی مشتریان، یکی از روش‎های تحقیقات كیفی است. این روش به منظور درك نیازهای مشتریان و فرایند خرید آن‎ها، رفتار مشتریان دیدگاه‌ها و فرهنگ آن‎ها را مورد مطالعه قرار می‌دهد. قوم‌شناسی مشتریان شاخه‌ای ازمردم‌شناسی است كه از سوی بسیاری از متخصصان به عنوان قابلیتی محوری در بازاریابی شناخته شده، به عنوان جایگزین یا تكمیل‎كننده تکنیک گروه‌های متمركز به كار گرفته می‌شود.در قوم‌شناسی مشتریان، محققان به جای پرسش از افراد در مورد كالاها و خدمات، به مشاهده رفتار آنان پرداخته، در زمان استفاده و خرید با آن‎ها مصاحبه می‌كنند. تحلیل دقیق مشاهده‎ها و مصاحبه‌های صورت گرفته انگیزه‌های مشتریان را در مورد نام‌های تجاری و برندهای مختلف، آشكار ساخته محققان را قادر می‌سازد تا بازار را به بخش‌های جدید تقسیم و برنامه‌های بازاریابی خود را با اثربخشی بیشتری، طراحی كنند.
متدولوژی
قوم‌شناسی مشتریان، بیشترین كاربرد را در طراحی و ایجاد كالاهای جدید دارد، چراكه نتایج و یافته‌های حاصل از مطالعه‎های قوم‌شناسی را می‌توان برای ارائه محصولات و خدمات موفق به کار گرفت.
مراحل فرایند تحقیقات قوم‌شناسی مشتریان به این شرح ست:
o تعریف مسأله تحقیق
o تخصیص زمان لازم برای مشاهده
o طراحی سرفصل‌ها و پرسش‎‌های مصاحبه
o انتخاب روش مطالعه: مصاحبه، ضبط فیلم و صدای مخاطبان،گرفتن عكس، مشاهده‎های تیمی
o انجام تحقیقات پیمایشی: در خانه، فروشگاه، محل كار، محل استراحت یا تركیبی از این موارد
o تحلیل یافته‌ها

كاربردهای قوم‌شناسی مشتریان
با توجه به این امر که روندهای فرهنگی و سبك زندگی بر عادت‎ها سلیقه‎ها و تصمیم خرید مشتریان‎، تاثیرگذار است؛ قوم‌شناسی مشتریان می‌تواند در موارد زیر، به شركت‌ها كمك كند:

o نفوذ به بازارهای جدید
o اصلاح و بهبود محصولات موجود
o طراحی نام تجاری یا ایجاد تصویری از آن برای شركت یا محصولات‎ آن
o طراحی محصولات جدید

 

ممیزی بازاریابی (Marketing Audit)

جهان امروز حكم دهكده‌ای را یافته، كه سفره بازار یكپارچه‌اش در سرتاسر قاره‌ها گسترده شده است. آشنایی سنجیده و علمی با بازارهای گوناگون و توانمندی‌ها و كاستی‌های هر بنگاه، نیازمند خودشناسی است. باید از نقطه شناخت خود حركت را آغاز كرد و به شناخت و درك نیازهای آشكار و پنهان مشتریان رسید. ابزار پیاده‌سازی این فرایند مهم و حساس، "ممیزی بازاریابی" است كه پژوهشی گسترده و همه جانبه در وضعیت كلیه اركان و فعالیتهای بنگاه را سامان می‌دهد. در سایه ممیزی بازاریابی است كه می‌توان فهمید در چه موقعیتی هستیم و چگونه می‌توانیم به سمت تعالی حركت كنیم.


علیرغم اینكه ممیزی بازاریابی شاخه ای كاملاً تازه و نوپا در فعالیت های مدیریت بازار تلقی می‌شود، اما استقبال زیادی از آن شده و كاربردهای فراوانی یافته است. اجرای صحیح ممیزی بازاریابی، مانع ورشكستگی و انحلال شركت ها و سازمان ها شده، به آنها فرصت می دهد تا منابع خود را برای كسب سود بیشتر متمركز نموده و از اتلاف آنها جلوگیری كنند.

تعریف‌ ممیزی‌ بازاریابی‌
‌ ‌ممیزی‌ بازاریابی، یك‌ بازنگری‌ و ارزشیابی‌ جامع، سیستماتیك، مستقل‌ و بی‌طرفانه، از محیط، اهداف‌ بلند مدت، استراتژی‌ها و فعالیتهای‌ سازمان‌ به منظور‌ تعیین‌ فرصتها و مشكلات، خطمشی‌ها، روشها، ساختار سازمانی، رویه‌ها و كاركنانی‌ است‌ كه‌ برای‌ اجرای‌ خطمشی‌ها و رسیدن‌ به‌ اهداف‌، استخدام‌ شده‌اند.
ممیزی‌ بازاریابی‌ تمامی‌ حوزه‌های‌ بازاریابی‌ یك‌ كسب‌ و كار را در بر می‌گیرد. در ممیزی‌ بازاریابی، محیط، استراتژی‌ها، سازماندهی‌ و آمیزه‌ بازاریابی‌ ‌ و سود عملیات‌ بازاریابی مورد ارزیابی‌ قرار می‌گیرد.
‌ ‌برخی‌ انجام‌ ممیزی‌ بازاریابی‌ را به‌گرفتن‌ نبض‌ سازمان‌ تشبیه‌ می‌كنند. خروجی‌ فرآیند ممیزی‌ بازاریابی، برنامه‌ای است‌ كه‌ در آن‌ پیشنهادهایی‌ برای‌ بهبود عملكرد بازاریابی‌ شركت‌ ارائه‌ شده است.
جایگاه‌ ممیزی‌ بازاریابی‌
ممیزی‌ بازاریابی‌ نوعی‌ كنترل‌ استراتژیك‌ بر بازاریابی‌ است. لذا می‌توان‌ گفت‌ علی‌رغم‌ اینكه‌ ممیزی‌ كاری‌ است‌ كه‌ در مدیریت‌ فعالیتهای‌ بازاریابی‌ می‌گنجد ولی‌ بر تمامی‌ فرآیند بازاریابی‌ نظارت‌ دارد.
ممیزی‌ بازاریابی‌ اصلی‌ترین‌ ابزار توصیف‌ موقعیت‌ بازاریابی‌ سازمان است‌ كه‌ هم‌ فرصتها و تهدیدهایی‌ كه‌ در محیط‌ رقابتی‌ سازمان‌ وجود دارد و هم‌ نقاط‌ ضعف‌ و قوت‌ آن‌ را نشان‌ می‌دهد. بر اساس‌ این‌ تجزیه‌ و تحلیل، سازمان‌ می‌تواند اهداف‌ بلند مدت‌ خود را با صراحت‌ و شفافیت‌ بیان‌ كند، تا هم‌ جهت‌ تلاشهای‌ سازمان‌ مشخص‌ شود و هم‌ نقاط‌ عطف‌ معینی‌ برای‌ ثبت‌ روند دستیابی‌ به‌ موفقیت‌ به‌ دست‌ آید. تعیین‌ چنین‌ اهدافی‌ است كه نشان‌ می‌دهد یك شركت‌ چه‌ استراتژی‌هایی‌ می‌تواند انتخاب‌ كند. ممیزی‌ بازاریابی برای‌ شناسایی‌ و انتخاب‌ گزینه های‌ استراتژیك‌ تكنیك‌هایی‌ را پیشنهاد می‌كند.
كاربردهای ممیزی‌ بازاریابی‌

‌ از ممیزی‌ بازاریابی در موارد زیر می توان استفاده كرد:

O تدوین‌ استراتژی‌های‌ كلان‌ كسب‌ و كار و استراتژی‌های‌ بازاریابی‌ (شناخت‌ فرصتهای‌ كسب‌ و كار و تعیین‌ خطوط‌ كلی‌ نفوذ در بازار، جذب‌ و حفظ‌ موقعیت).
O زمانی‌ كه‌ یكی‌ از وظایف‌ بازاریابی‌ (نظیر فروش، تحقیقات‌ بازار، تبلیغات‌ و...) نیاز به‌ بازنگری‌ و اصلاح‌ ساختاری‌ دارند.
O تهیه‌ طرح بازاریابی (در شماره 170 ماهنامه تدبیر- بخش كلینیك بازاریابی و تبلیغات در مورد طرح بازاریابی مطالبی عنوان شد)
O تدوین‌ اهداف‌ كوتاه‌ مدت‌ و ایجاد چارچوبی‌ برای‌ ارزیابی، پاداش‌دهی‌ و آموزش‌ بازاریابی‌ در سازمان.
O ایجاد ارتباط‌ قوی‌ بین‌ چرخه‌ برنامه‌ریزی‌ بازاریابی،‌ سیستم‌های‌ پشتیبانی و عملیات‌ سازمان‌ (نظیر سیستم‌ منابع‌ انسانی)،

فرآیند ممیزی‌ بازاریابی‌
‌ ‌فرآیند كلی‌ ممیزی‌ بازاریابی‌ می‌تواند به‌ شكل‌ زیر باشد:

1 - بازدید اولیه‌ از سازمان‌ و ملاقات‌ با مدیریت‌ ارشد و بحث‌ و تفاهم‌ در مورد اهداف‌ ممیزی‌ و تعهدات‌ ممیزان
2 - توافق‌ ممیزان و سازمان در مورد برنامه‌ ممیزی‌
3 - جمع‌آوری‌ و مطالعه‌ مدارك‌ موردنیاز از سازمان
4 - تهیه‌ چك‌ لیست‌های‌ مورد استفاده‌ در ممیزی
5 - تعیین‌ اینكه‌ چه‌ كسانی‌ باید به‌ چه‌ سوالهایی‌ پاسخ‌ بدهند.
6 - مراجعه‌ به‌ سازمان‌ مطابق‌ برنامه‌ تعیین‌ شده‌ برای‌ ثبت‌ فعالیتهای‌ بازاریابی، رویه‌های‌ بازاریابی‌ و بررسی‌ نیازهای‌ بازاریابی
7 - مطالعه‌ میدانی‌ مدیران، كاركنان، تامین‌كنندگان، مشتریان، رقبا و... از طریق مصاحبه، برگزاری جلسات‌ بحث‌ گروهی، پرسش‌نامه، روش‌ دلفی‌ و...
8 - تهیه‌ مجموعه‌ای‌ از الگوهای‌ برتر در مقابل‌ رویه‌های‌ بازاریابی‌ موجود (به‌جای‌ استفاده‌ از این‌ الگوها می‌توان‌ از مدیران‌ سازمان‌ و افراد صاحب‌ تجربه‌ برای‌ تعیین‌ وضعیت‌ ایده‌آل‌ كمك‌ گرفت)
9 - ارایه‌ پیشنهادات‌ مقدماتی‌ برای‌ بهبود بازاریابی‌ سازمان‌ و تهیه‌ پیش‌نویس‌ گزارش‌ ممیزی
10 - بحث‌ در مورد یافته‌های‌ مقدماتی‌ با مدیر ارشد سازمان، ثبت‌ بازخورها، و مطالعه‌ مجدد حوزه‌هایی‌ كه‌ نیاز به‌ بررسی‌ بیشتر دارند.
11 - تهیه‌ و ارایه‌ گزارش‌ نهایی‌ به‌ مدیریت‌ سازمان‌ (و در صورت‌ صلاحدید وی‌ به‌ سایر مدیران‌ مورد نیاز)

ویژگی های فرایند ممیزی بازاریابی
ممیزی‌ بازاریابی‌ 4‌ ویژگی اصلی‌ دارد كه می بایست در تمامی‌ مراحل‌، مورد توجه قرار گیرند:
1) جامع‌بودن: ممیزی‌ بازاریابی‌ تمامی‌ فعالیتهای‌ اصلی‌ بازاریابی‌ یك‌ كسب‌ و كار را پوشش‌ می‌دهد و به‌ چند نقطه‌ خاص‌ محدود نمی‌شود. اگر فعالیت های ممیزی فقط‌ شامل فروش، قیمت‌گذاری‌ یا بعضی‌ دیگر از فعالیتهای‌ بازاریابی‌ شوند، ممیزی‌ انجام شده ممیزی عملیاتی‌خواهد بود. گرچه‌ ممیزی های‌ عملیاتی‌ مفیدند ولی‌ به‌تنهایی‌ ممكن‌ است‌ موجب‌ گمراهی‌ مدیران‌ شوند. به‌طور مثال‌ كم‌بودن‌ حجم‌ فروش‌ صورت‌ گرفته‌ توسط‌ نیروهای‌ فروش‌ ممكن‌ است‌ به‌ علت‌ ضعف‌ محصولات‌ یا سیاستهای‌ ترویج‌ فروش‌ باشند نه‌ حقوق‌ و آموزش‌ كم‌ این‌ افراد. ممیزی‌ جامع‌ بهتر می‌تواند منابع‌ را به‌ مسایل‌ اصلی‌ بازاریابی‌ تخصیص‌ دهد.

2) سیستماتیك‌ بودن: ممیزی‌ بازاریابی‌ یك‌ بازبینی منظم‌ از محیط‌ خرد و كلان‌ بازاریابی‌ و اهداف‌ بلندمدت و استراتژی‌های‌ بازاریابی، سیستم‌های‌ بازاریابی‌ و فعالیتهای‌ خاص‌ این‌ حوزه‌ است. با انجام‌ ممیزی، اقدامات‌ اصلاحی‌ لازم مشخص می شود كه انجام این اقدامات، اثربخشی‌ كل‌ بازاریابی‌ سازمان‌ را به‌دنبال‌ خواهد داشت.
3) استقلال: ممیزی‌ بازاریابی‌ به‌ 5 روش‌ قابل‌ انجام‌ است:
O خودارزیابی: در این‌ روش‌ هر مدیری‌ به‌ حوزه‌ عملیاتی‌ خودش‌ امتیاز می‌دهد.
O ممیزی‌ از عرض: یك‌ واحد سازمانی، دیگر واحدها را ارزیابی‌ می‌كند.
O ممیزی‌ از بالا: یك‌ واحد سازمانی، زیرمجموعه‌های‌ خود و سایر رده‌های‌ پایین‌تر سازمان‌ را ارزیابی‌ می‌كند.
O ممیزی‌ توسط‌ واحد ممیزی‌ سازمان: كه‌ بنا به‌خواست‌ واحدها، عملیات‌ آنها را ممیزی‌ می‌كند.
O ممیزی‌ بیرونی: كه توسط یك فرد یا گروه مستقل بیرونی صورت می‌گیرد.
روش‌ پنجم بیش از سایر روشها توصیه می شود. البته‌ به‌شرط‌ آنكه‌ ممیز باتجربه‌ و بی‌طرف‌ باشد و تمام‌ دقت‌ و توجه‌ خود را به‌ امر‌ ممیزی‌ معطوف‌ كند.
4) دوره‌ای‌ بودن: معمولاً‌ وضعیت‌ بازاریابی‌ سازمان، تنها پس‌ از كاهش حجم‌ فروش‌، افت انگیزشی نیروهای‌ فروش و یا بروز مشكلاتی‌ در بازاریابی‌، مورد بازنگری‌ قرار می‌گیرد. اما اگر شركتها در زمانهای‌ موفقیت‌شان،‌ عملیات‌ بازاریابی‌ خود را بازنگری‌ نكنند، حفظ‌ سلامت‌ و چالاكی‌ سازمان‌ دشوار می‌گردد. لذا بهتر است‌ ممیزیهای‌ بازاریابی‌ در دوره‌های‌ منظم‌ ‌ 3 الی‌ ‌ 5 ساله‌ انجام‌ شود.

‌نمونه‌ای‌ از سوالهای‌ كلی‌ قابل‌ طرح‌ در ممیزی‌ بازاریابی‌
· نیازهای‌ مشتریان‌ چه‌ چیزهایی‌ هستند؟
· اندازه‌ بازار، میزان‌ رشد آن، توزیع‌ جغرافیایی‌ و سود حاصل‌ از آن‌ چه‌ تغییراتی‌ می‌كند؟
· فرآیند خرید چگونه‌ است؟
· رقبای‌ اصلی‌ شركت چه كسانی هستند؟ و اهداف‌ بلند مدت، استراتژی‌ها، نقاط‌ قوت‌ و ضعف، اندازه‌ و سهم‌ بازار آنها چگونه‌ است؟
· چه‌ روندهایی‌ بر رقابت‌ و كالاهای‌ جایگزین‌ تاثیر می‌گذارد؟
· كدام سازمانهای عمومی‌ مشكلات‌ یا فرصتهای‌ خاصی‌ برای‌ شركت‌ ایجاد می‌كنند؟
· آیا ماموریت‌ كسب‌ و كار به‌وضوح‌ تشریح‌ شده‌ است؟ آیا این‌ ماموریت‌ قابل‌ دستیابی‌ است؟
· آیا استراتژی‌های‌ شركت‌ در تحقق اهداف‌ بلندمدت‌ موفق‌ بوده‌اند؟
· آیا اهداف‌ كوتاه‌مدت‌ و بلندمدت‌ به‌قدر كافی‌ روشن‌ توصیف‌ شده‌اند ؟
· تركیب‌ ساختاری‌ كسب‌ و كار چگونه‌ است؟
· آیا تجزیه‌ و تحلیل‌ نقاط‌ قوت‌ كسب‌ و كار و جذابیت‌ محصول‌ در بازار برای‌ هر واحد برنامه‌ریزی‌ انجام‌ شده‌ است؟ در صورت‌ انجام‌ نتیجه‌ چه‌ بوده‌ است؟
· آیا استراتژی‌ تدوین‌ شده، با مرحله‌ عمر محصول‌، استراتژی‌‌ رقبا و وضعیت‌ اقتصاد حاكم تناسب‌ دارد؟
· آیا شركت‌ بهترین‌ مبنا را برای‌ تقسیم‌بندی‌ بازار انتخاب‌ كرده‌ است؟
· آیا شركت‌ موقعیت‌یابی‌ و آمیزه‌ بازاریابی‌ مناسبی‌ برای‌ هرقسمت‌ بازار انتخاب‌ كرده‌ است؟
· آیا منابع‌ به‌طور بهینه‌ به ‌عناصر اصلی‌ آمیزه‌ بازاریابی‌ اختصاص‌ یافته‌اند؟
· آیا معاونت‌ بازاریابی‌ اختیار و مسئولیت‌ مناسبی‌ برای‌ تاثیر بر فعالیتهای‌ موثر بر رضایت‌ مشتری‌ دارد؟
· آیا افرادی‌ در واحد بازاریابی‌ وجود دارند كه‌ نیاز به‌ آموزش، انگیزش، سرپرستی‌ و ارزیابی‌ بیشتری‌ داشته‌ باشند؟
· آیا بین‌ واحدها بازاریابی‌ و تولید، تحقیق‌ و توسعه، خرید، مالی، حسابداری‌ یا حقوقی‌ مشكلاتی‌ وجود دارد كه‌ نیاز به‌ توجه‌ داشته‌ باشد؟
· آیا اطلاعات‌ تحقیقات‌ بازار به‌ واحدهایی‌ كه‌ باید بر اساس‌ این‌ اطلاعات‌ كار كنند منتقل‌ شده‌ و مورد استفاده‌ قرار می‌گیرند؟
· آیا مدیریت‌ به‌طور متناوب‌ سودآوری‌ محصولات، بازارها و كانالهای‌ توزیع‌ را تجزیه‌ و تحلیل‌ می‌كند؟
· آیا هزینه‌ها و بهره‌وری‌ به‌طور متناوب‌ مورد ارزیابی قرار می گیرند؟


طرح و برنامه تبلیغات (Advertising Plan)

یکی از ابزارهای مهم ارتباطی در کسب و کار، تبلیغات است. موفقیت یا عدم موفقیت بسیاری از سازمانها و شرکتها نیز در گرو فعالیتهای تبلیغاتی آنها است. بطور ساده تبلیغ، راهی برای رساندن پیام به مخاطبان مورد نظر تعریف شده است. اما سوالی که مطرح می‌شود این است که چگونه باید تبلیغ کنیم تا به نتیجه مورد نظر دست پیدا کنیم؟



برای اینکه تبلیغ از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار باشد لازم است که فعالیتهای تبلیغاتی بر اساس یک برنامه تبلیغاتی مناسب انجام پذیرند. برنامه تبلیغات به ما کمک می‌کند تا با پیمودن مسیری درست به نتیجه قابل قبول دست یابیم. در این شماره مراحل نوشتن یک برنامه تبلیغاتی به طور اجمالی مورد بررسی قرار می‌گیرد.
تعریف برنامه تبلیغات
برنامه تبلیغات، پیام مناسب را از طریق یک رسانه مناسب به مخاطب مناسب، ارائه می‌کند. برنامه تبلیغاتی یک شرکت نشات گرفته از برنامه کلی شرکت و برنامه بازاریابی آن خواهد بود.
رئوس مطالبی که در یک برنامه تبلیغاتی می‌بایست وجود داشته باشد:
تحلیل موقعیت: در این بخش تحلیل صنعت، بازار و رقبا صورت می‌گیرد. تحلیل موقعیت در برنامه تبلیغات عموماً از برنامه بازاریابی شرکت نشأت می‌گیرد. (در شماره دوم کلینیک موضوع برنامه بازاریابی مورد بحث قرار گرفت)
هدف تبلیغاتی: بطور کلی هدف از انجام تبلیغات، ارائه اطلاعات، ترغیب افراد یا یادآوری است. در تبلیغات با هدف ارائه اطلاعات، سازمان و محصولاتش معرفی می‌شوند. در تبلیغات با هدف ترغیب، بر مشخصات ویژه کالا یا خدمت عرضه کننده تاکید می‌شود تا در مشتریان نسبت به محصولات شرکت نسبت به رقبا ایجاد ترجیح نماید. در تبلیغات با هدف یادآوری، بر ویژگی‌های محصول مجدداً تاکید شده و معمولاً از این نوع تبلیغ در مراحل پایانی عمر محصول استفاده می‌شود. بطور کلی می‌توان گفت هر محصولی در چرخه عمر خود، نیازمند اهداف تبلیغاتی متفاوتی است که این امر در شکل 3 نشان داده شده است.
بودجه : بودجه تبلیغات، تمامی فعالیتهای تبلیغاتی را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد تا آنجا که در مقایاس وسیعتر می‌توان گفت بودجه بر فعالیتهای ارتباطی بازاریابی نیز تاثیرات بسزایی دارد. روش های مختلفی برای تعیین بودجه تبلیغاتی وجود دارد. در زیر به برخی از این روشها اشاره شده است:
1. روش تاریخی: در این روش بودجه تبلیغات هر سال را می توان با توجه به احتساب درصدی افزایش برای تورم یا دیگر عوامل بازار بر پایه بودجه سال قبل تنظیم کرد.
2. روش وظیفه-هدف: در این روش با توجه به مجموعه هدف هایی که برای هر فعالیت تدوین شده است، هزینه تحقق هر هدف تعیین می شود. به عنوان نمونه تعیین می‌شود برای آنکه 50 درصد مردم از وجود محصول در بازار آگاه شوند، چقدر هزینه لازم خواهد بود؟ به چند نفر مصرف کننده باید دست یافت و هر کدام چند بار باید در معرض آگهی قرار بگیرند؟ و سطوح و مخارج ضروری برای استفاده از رسانه‌ها چقدر باید باشد؟
3. روش درصدی از فروش: در این روش همانگونه که از نامش پیدا است، بودجه تبلیغات درصدی از میزان فروش خواهد بود.
4. روش رقابتی: در این روش بودجه‌بندی غالباً وضعیت رقابتی و بودجه‌های رقبا بعنوان معیار تعیین بودجه تعیین می‌شود.
استراتژی: پس از تعیین اهداف و بودجه مورد نیاز، باید در خصوص محتوا و پیام تبلیغ تصمیم‌گیری نمود. در این بخش با توجه به اهداف و بودجه تعیین شده، استراتژی‌های تبلیغاتی تدوین می‌شود. به بیان دیگر، روش حصول اهداف تعیین شده در مراحل قبلی با توجه به بودجه مشخص شده در این بخش آورده می شود. تدوین محتوا و پیام تبلیغاتی وظیفه متخصصان تبلیغات است، اما مدیر تبلیغات و مدیر بازاریابی باید توانایی داشته باشند تا فرایند آن را درک کرده و اطمینان حاصل کنند که کار به نحو احسن انجام گرفته است.
اجرا: ازجمله اقداماتی که در این مرحله انجام می‌شود برنامه‌ریزی رسانه و نهایتاً ساخت تبلیغ است. در برنامه‌ریزی رسانه، ترکیب رسانه‌های مورد استفاده و دلایل انتخاب آنها و نیز زمان‌بندی استفاده از این رسانه‌‌ها ارائه می‌شود. رسانه‌های مختلف به دلیل تاثیرات متفاوتی که بر مخاطب می‌گذارند، واکنشهای متفاوتی را نیز منجر می‌شوند. لذا با توجه به مزایا و کارکردهای هر رسانه و با درنظر گرفتن بودجه در دسترس و اهداف تبلیغاتی، نسبت به انتخاب رسانه و یا ترکیبی از رسانه‌های مناسب اقدام می‌شود. رادیو، تلویزیون، روزنامه‌ها و مجلات، اینترنت و ... برخی از رسانه‌های مورد استفاده در این مرحله می‌باشند.
ارزیابی: در این مرحله با توجه به اهداف تبلیغاتی تعیین شده، نسبت به سنجش میزان اثربخشی تبلیغات اقدام می‌شود. برنامه تبلیغاتی باید مرتباً آثار ارتباطی و نتایج فروش تبلیغات انجام شده را مورد ارزیابی قرار دهد و ببیند آیا اساساً تبلیغ توانسته است با مخاطب ارتباط برقرار کند؟
برای ارزیابی آثار تبلیغ لازم است به مجموعه‌ای از عوامل رفتاری، روان‌شناختی، ارتباطی و فروش توجه شود. بطور کلی آزمونهای ارزیابی آثار ارتباطی تبلیغات، به دو دسته پیش‌آزمون و پس‌آزمون تقسیم می‌شوند.
روش انجام این ارزیابی بستگی به نوع رسانه مورد استفاده و ویژگیهای مخاطبان دارد. شاخص‌های ارزیابی نیز با توجه به هدف تبلیغات انتخاب می‌شوند.

بررسي روشها و شيوه هاي تبليغ در آيات قرآن و سيره معصومين (عليهم السلام)

  چکيده
تبليغ از ابعاد ارتباطي و روانشناختي، در شيوه ها و روشهاي تاثيرگذاري بر مخاطب، از دو حوزه ارتباطات و روان شناسي بهره مي گيرد. بررسي شيوه ها و روش هاي تبليغ در قرآن و سيره ائمه معصومين عليهم السلام، علاوه بر تعيين چهارچوب هنجارهاي اخلاقي که جز از طريق وحي ميسر نمي باشد، مي تواند شيوه ها و روشهاي جديدي متناسب با اين کار را ارائه دهد.
 
 مقدمه
رساندن محتواي وحي و پيام به مخاطبان از اولين ضروتها و وظايف پيامبران الهي بعد از دريافت وحي توسط انان بوده است چرا که هدف از نزول وحي رساندن ان به کاملترين شکل ممکن به مردم بوده است تا براي انها قابل فهم و استفاده باشد بنابراين پيامبران الهي از بهترين شيوه ها و ابزار ممکن براي اين کار استفاده مي کردند. تا پيام را به مخطبان منتقل کنند
تبليغ و دعوت به اسلام و به طور کلي به اديان و خوبي ها  نياز به بکارگيري شيوه هاي تبليغ دارد که بايد متناسب با اهداف و محتواي آن باشد بنابراين از هر روشي هر چند موثر نمي توان براي تبليغ اسلام استفاده کرد.
در قران و سيره معصومين عليهم السلام روشها و شيوه هايي براي تبليغ با توجه به اصل و مهم بودن اين وظيفه بيان شده است تا پيام و محتواي ان به مخاطبان به کامل ترين شکل ممکن منتقل شود و در اين مقاله سعي شده است که قسمتي از اين روشها و شيوه ها با توجه به آيات و سيره معصومين عليهم السلام بيان و مورد بررسي قرار بگيرد.
 
 
تبيين تبليغ به عنوان ارتباط متقاعدگرانه
 اصطلاح ارتباط متقاعدگرانه(persuasion communication) را مي توان شامل طرح هر پيامي دانست که به قصد شکل دادن، تقويت يا تغيير پاسخهاي شناختي عاطفي ورفتاري ديگران طراحي شده باشد، و به بياني ديگر شامل هر گونه ارتباطي است که به منظور تاثيرگذاري بر ديگري تنظيم شده باشد بدين ترتيب اصطلاح متقاعدگرانه را صفت هر ارتباطي مي توان شمرد که با هدف نفوذ و تاثيرگذاري طراحي شده باشد.(حکيم ارا، 1374ص،6)
تبليغ، به عنوانه ارتباط
ارتباط به منظور تاثيرگذاري کليد فهم تبليغ به عنوان ارتباط متقاعدگرانه است. انچه در جريان ارتباط مطرح مي شود اطلاعات است، اطلاعات سازمان يافته اي که تحت عنوان پيام در قالب يکي از اشکال ارتباط کلامي يا غير کلامي تعريف مي شود. تصور ارتباط بدون انتقال اطلاعات ناممکن است.
در چهارچوب ارتباطات رسانه اي موضوع اطلاعاتي که در پيام مطرح مي شود تعيين کننده حوزه موضوعي تبليغ است. مهم ترين حوزه هاي موضوعي تبليغ شامل دين ، سياست، بازرگاني است نکته مهم اين است که به طرح مباني نظري تبليغ مي رسد موضوع عنصر درجه دوم خواهد بود.
اصطلاح ارتباطات رسانه اي به سرعت عنصر رسانه و سپس منبع و مخاطب را پيش رو قرار مي دهد، عناصري که بدون حضور انها ارتباطي تحقق نمي يابد. منبع پيام و مخاطب سه عنصر اصلي اند که از ديرباز و پيش از ظهور رسانه هاي نوين به عنوان عوامل يا متغيرهاي مهم و موثر بر ارتباط متقاعدگرانه مطرح بوده اند و بعدها در مدلهاي ازتباطي در علوم اجتماعي به انها توجه شده است.
با مطرح شدن عناصر ارتباط در قلمرو تبليغ هر گونه کوشش براي طرح مباني نظري ان به ناچار به حوزه مطالعاتي ارتباطات کشيده مي شود.
اين بيان که ارتباط ماهيتي متقاعد گرايانه دارد (لستر،1999) ان را به قلمرو روان شناسي کشانده، تبليغ را به عنوان کوششي به منظور نفوذ و تاثيرگذاري بر مردم معرفي مي کند. نفوذ و تاثير گذاري بدون برقراري ارتباط تحقق نمي يابد. اصطلاح نفوذ، در چهارچوب مفهوم روان شناختي ان به مفهوم تقلايي براي تغيير دادن افکار يا رفتار ديگري است که با قصد قلبي انجام مي شود. مبلغ با توسل به راههاي مختلف از طريق دستکاري و تغيير در شناخت ( طرح اطلاعات و استدلال )، برانگيختن عواطف، (تحريک احساس و هيجان)، به نمايش گذاردن رفتار ( با توسل به شيوه هاي شرطي سازي يا يادگيري مشاهده اي) و يا ملغمه اي از هر سه مي کوشد با نفود و تاثيرگذاري بر مردم انان را به موضع گيري فکري يا انجام رفتارهايي فراخواند.
با ورود مباحث نگرشها ومتقاعدسازي به حوزه مطالعات ارتباطي، پاره اي از صاحب نظران کوشيده اند تا تعريف مستقلي از ارتباط متقاعد گرانه به دست دهند. در يک جمع بندي ارتباط متقاعدگرانه بدين گونه تعريف مي شود: کوششي اگاهانه و فعال به منظور تغيير نگرش باورها يا رفتار ادمي که از طريق ارسال پيامي انجام مي شود که به همين منظور طراحي شده است.
در يک جمع بندي تبليغ از جنبه ارتباطي ، شامل انتقال اطلاعات سازمان يافته در قالب پيام و رسانه است و از جنبه روان شناختي، شامل کوشش منيع براي تغيير نگرش ومتقاعد کردن مردم(مخاطب) مي باشد.بدين گونه مطالعه تبليغ افزون بر حوزه ارتباطات به دامن روان شناسي نيز کشيده شده و در کنار هم به عنوان خاستگاههاي عمده اي مطرح مي شوند که ابشخور مهم نظريه ها مدلها و راهبردهاي تبليع هستند به اين ترتيب تبليغ را به عنوان حوزه مطالعه ميان رشته اي مي توان معرفي کرد که به ويژه از مباني نظري مدلها و دستاوردهاي دو حوزه علمي ارتباطات و روان شناسي اجتماعي بهره مي گيرد.(خندان،1374 ؛ همايون،1374)
بدين ترتيب تبليغ به عنوان پديده اجتماعي و صرف نظر از موضوعي که دنبال مي کند مقوله اي دو تباري است که هر کوشش پژوهشي براي فهم و تبيين ان پژوهشگر را از يک سو ناگزير از اشنايي با مباحث حوزه ارتباطات کرده از سوي ديگر به خاطر نقش نگرشها در شکل دهي به رفتار اجتماعي وي را ناگزير از مطالعه مفاهيم و فرايندهايي مي کند که بيش از 75 سال است که در شاخه مهمي از روان شناسي به نام روانشناسي اجتماعي بررسي مي شود.
 
عوامل اصلي ارتباط
1- ارتباط
گرنبر ارتباط را به منزله کنش متقابل اجتماعي از طريق پيام تعبير مي کند پيامهايي که مي تواند رسما رمز نهاده نمادين يا به صورت رويدادهاي نمونه اي از جنبه هاي مشترک يک فرهنگ باشد. يکي از تعاريف ارتباط که بيشتر از ان استفاده شده چنين است انتقال اگاهيها نظريات عواطف مهارتها و غيره با استفاده از نمادها ( واژه ها تصاوير شماها نمودارها و غيره) و عمل يا فرانيد انتقال معمولا ارتباط ناميده مي شود.(برلسون و استاينر)
2-زبان
کرچ و ديگر پژوهشگران بر اين عقيده اند که هر چه درباره اهميت زبان در امور بشري گفته شود در واقع مبالغه نخواهد بود. انها سه عملکرد عمده براي زبان قائل هستند: 1- زبان ناقل اصلي و اوليه ارتباط است 2- زبان بازتاب شخصيت فرد و فرهنگ جامعه است و به نوبه خود در امر شکل دادن به شخصيت و فرهنگ ياري مي کند 3- زبان رشد و انتقال فرهنگ تداوم جوامع و کارکرد و کنترل موثر گروههاي اجتماعي را ميسر مي کند.
3- نماد
نماد چيزي است که به عمد و سنجيده براي نماياندن و جايگزيني چيري ديگر به کار رود هر چه که نماد به جاي ان نشيند همان چيزي است که گروه اجتماعي اذعان مي کند که نماد به جايش نشسته يعني مورد مراجعه وجود ندارد.
فاصله عظيمي که انسان را از ديگر اشکال حيواني هستي جدا مي کند اين است که تنها انسان در فعل و انفعال نمادين شرکت دارد ديگر ان که انسان خود نمادهاي مورد استفاده خوئيش را مي افريند وقتي نمادهايي که انسانها در ارتباط به کار مي برند ( اواها واژه هاي نوشتاري اداها و ژستها و غيره) فراتر از حد بهنجار معاني مشترک رسيده و پاسخهاي همسان يا تقريبا همساني را هم از فرستنده و هم از گيرنده اتخاذ کنند چنين نمادهاي را نمادهاي دلالت گر مي خوانند. پس نمادها واحدهاي اصلي نظامهاي ارتباطي به شمار مي ايند که مي توانندکلامي ( همچون واژه گويشي) ترسيمي – تصويري ( مانند واژه نوشتاري) يا نموداري – نمايشي ( مثل پرچم نشان ويژه و غيره) باشند.
4- فرستنده – گيرنده
مدل اصلي درک فرايند ارتباط انگاه لاسول است در مورد اينکه چه کسي چه چيزي را در چه مجراي ارتباطي به که با چه تاثيري مي گويد؟ ( منبع، پيام، مجرا، گيرنده، تاثير). در اين مبحث ما با چه کسي و به که (بازيگران ارتباط) سروکار داريم. بر طبق سنت اين زمينه مطالعه به نامهاي تجزيه و تحليل کنترل ( چه کسي) و تجزيه و تحليل مخاطب( به که) معروف شده است.
شماري از عناوين يا القاب براي توصيف اين رابطه فرض و در نظر گرفته شده که از ميان انها و با ترکيبات مختلف مي توان از اين موارد ياد کرد
                    ( انگيختار)                       ( واکنش – پاسخ)
                    فرستنده                            گيرنده
                    رمزگذار                            رمز گشا
                   منبع- مبدا                          مقصد
                   بازيگر                                تماشگر
                  ارتباطرگر                             ارتباط گير
تمامي موارد بالا منجر به اين تصور کلي مي شود که براي داشتن ارتباط باسد دو فاعل يا بيشتر در کار باشند و پيام بايد فرستاده و نيز ناگزير دريافت شود.
5- پيام
غالبا پيام به شکلي قابل تعويض با محتوا مورد استفاده قرار مي گيرد اما در حيطه ارتباط اين دو يکي نيستند. محتوا يک جنبه از پيام است. برلو سه عامل پيامي عمده را بر مي شمارد: 1- رمز پيام 2- محتواي پيام 3- طرز عمل پيام. رمز پيام مربوط به شيوه اي است که طي ان نمادها ساخته شده اند. محتوا راجع به گزينش مواد براي بيان منظور و طرز عمل مربوط به طريقي است که طي ان پيام ارائه مي شود که عبارت از بسامد زيادت تاکيد و غيره است. بعد ديگر پيام فعاليتهاي پيام سازي ( همچون طول يا ديرش) و فعاليتهاي رسيدگي و اداره پيام است.
پس پيام مجموعه اي از نمادها( اغلب اوقات زبان) در انتقال معني از فرستنده به گيرنده است.
6- پارازيت ارتباط
هر در مجراي ارتباط رسمي و غير رسمي در معرض پارازيت است که محدود کننده نهايي انتقال موثر پيام است. پارازيت ارتباط بر دو نوع عمده تقسيم مي شود پارازيت مجرا( حامل) و پارازيت معنايي. در هر دو مورد نتيجه پارازيت يکي است که همانا از دست رفتن معني در طول انتقال پيام است
7- مجرا (حامل) ارتباط
مجراي ارتباط رسانه اي است که براي انتقال پيام به کار مي رود مجراي ارتباط مسير يا وسيله اي است که پيام با استفاده از ان بين فرستنده و گيرنده طي طريق مي کند.                       
 
روش ها و شيوه هاي اثرگذار در تبليغ
1-   روش نفي و اثبات
يکي از روش هاي تبليغات روش نفي و اثبات است در اين روش مبلغ سعي مي کند همه شيوه هاي مشابه و پيام هاي رقيب را نفي و شيوه و پيام مطلوب خود را اثبات کند. نکته قابل توجه در اين جا دقت در تمايز روش و نفي و اثبات و روش استدالات است در روش نفي و اثبات همه پيام هاي رقيب زمينه اثبات پيام مطلوب است. در حالي که در روش استدلالي از اصول منطق براي اثبات پيام مطلوب استفاده مي شود هر چند ممکن است اثبات پيام مطلوب خود نافي همه پيام هاي رقيب باشد به عبارت ديگر در روش نفي و اثبات نخست کار نفي پيام هاي رقيب صورت مي گيرد تا زمينه رواين براي اثبات پيام مطلوب پديدار شود حتي اگر منطق قوي و نيرومندي براي اثبات ان وجود نداشته باشد
ترکيب روش نفي و اثبات و روش استدلالي روش متقاعد کننده اي را به وجود مي اورد که ماهيت ارشادي دارد. .( اصغر کيا،سعيدي،1383 ص،74)
2-   روش شرطي
نظريات پاولوف ، اساس يکي از رايج ترين و در عين حال خطرناک ترين روش هاي تبليغاتي است که ان را روش شرطي مي ناميم. در اين روش پيام به يک عامل نامربوط مشروط شده، به وسيله شرط نامربوط در جامعه تنفيذ مي شود.
3-   روش طرح ناگهاني
بسته به نوع موضوع پيام و زمينه اجتماعي ان از روش طرح ناگهاني استفاده مي شود. براي استفاده از روش طرح ناگهاني در تبليغات سعي ميشود زمينه طرح مورد علاقه و توجه شديد مخاطب باشد. گاهي اوقات براي استفاده از اين روش شيوه هاي ابتکاري به کار مي رود البته بايد توجه داشت که استفاده از روش طرح ناگهاني داراي محدوديت است و اگر مرتب و پي در پي صورت پذيرد کاربرد اختصاصي اش را از دست مي دهد.
4-   روش استدالي
 همان طور که روش تبليغات شرطي را خطرناکترين روش تبليغاتي ناميده ايم اين روش را بايد بهترين و مفيدترين روش تبليغات ناميد، زيرا اساس اين روش را تعقل و تفکر تشکيل مي دهد. تبليغات استدلالي سبب رشد جامعه و ارتقاي سطح فرهنگ ملي مي شود. اين روش دو شرط مهم را لازم دارد نخست آرايش سطح دانش عمومي و کاهش بيسوادي و رشد فرهنگ چشمي و گوشي،  دوم حقانيت پيامي که تبليغ مي شود
5-   روش شبه استقلال
مقصود از شبه استقلال مجموعه اي از روش هاي تبليغي است که مبلغ براي فريب افکار عمومي در جهت هدف هاي خود به کار مي گيرد. بي ترديد اين روش ها يا بهتر بگوييم اين ترفندهاي تبليغي نکوهيده و بسيار خطرناک اند.(اصغر کيا،سعيدي،1383 ص،76)
 
تکنيکهاي تبليغات
تکنيک ها يا فنون تبليغات شيوه هايي هستندکه تبليغات گر براي تحت تاثير قرار دادن افراد بکار مي برد. اين شيوه ها متفاوت است و هر کدام در شرايط خاصي کاربرد دارد تبليغات در خلا وجود ندارد، هرشيوه اي ممکن است در يکجا موفق و در جاي ديگر ناموفق باشد و اين به شرايط تبليغ بستگي دارد برخي از اين شرايط و خصايص عبارتند از سنتها اداب و رسوم که حاوي ارزوها و خواسته ها و علايق مردم است . ميزان اگاهي، فهم و شعور اجتماعي نوع و ميزان اطلاعات و معلوماتي که افراد از قبل دارند و تبليغات رقيب که روي افراد اعمال مي شود. اين جزئي از مجموعه شرايط اجتماعي است که تبليغات در ان عمل مي کند وبا توجه به انهاست که شيوه ها و فنون خود را انتخاب مي کند.
فنون تبليغات را ميتوان به سه دسته تقسيم کرد:
الف- حثيت و اعتبار
تبليغاتگر تبليغات خود را با چيزهايي همبسته مي کند که براي مردمي که مي خواهد انها را تحت نفود بگيرد عزيز است و بدان احترام مي گذارند و انها را پذيرا هستند. تبليغات به ارزش هاي سنتي ارمان ها و هدفهايي که مردم مي خواهند بدان نائل شوند متوسل مي شود. تبليغات به طور صريح نه در لفافه به مردم مي گويد که انچه مي گويد در جهت خير و صلاح انهاست و انتظار دارد که مردم ان را بدون تامل بپذيرند.
1-   روش اول توصيه و و سفارش است. توصيه شخص مورد علاقه مردم يا شخص مقتد و با نفوذ و يا کسي که کلامش نافذ است و براي مردم حجت است.
2-    روش دوم در زمينه حيثيت وانمود  کردن همسويي منافع تبليغابگر با منافع مردم است. در اينجا تبليغاتگر مي خواهد نشان دهد که با همان سبک و شيوه اي زندگي مي کند که مردم مي کنند و او يکي از خود انهاست و همان اعتقاداتي را دارد که مردم دارند و خلاصه تظاهر به شباهت و نزديکي با مردم مي کند.
3-   روش سوم در اين زمينه توسل به گرايش مردم به دنباله روي است و اين که هميشه مي خواهد در اکثريت باشد يه در اقليت براي اين کار تبليغات مي گويد تمام مردم با ما هستند و از ما پشتيباني مي کنند.
روش چهارم، استفاده از کلمات و واژه هايي ‍‍جاذب و پر طرفدار است مثل ازادي برابري، عدالت، رفاه و... اين کلمات که مردم دوست دارند بشوند و عکس العمل انها نسبت به اين واژه ها غالبا عاطفي است تا منطقي. .(اصغر کيا،سعيدي،1383 ص،165)
 
ب- تحريف
نوع دوم از فنون تبليغات تحريف است دنياي واقعيت ها براي تمام مردم يکسان نيست انچه ما ان را واقعي و تحريف نشده مي دانيم به تجربه هاي گذشته ما و خواسته هاي کنوني و اميدهاي اينده ما بستگي دارد. ما غالبا نظرات و برداشتهاي گروههايي را که با انها مخالفيم تحريف شده مي دانيم ظاهرا تا زماني که تناقضي در حرف هاي مبلغ نبينيم يا نقطه نظرهاي مخالف را نشنيده باشيم متوجه تحريف نمي شويم.
فنون تحريف طيف وسيعي از دروغ تا کتمان حقايق را در بر مي گييرد . تحريف مي تواند به شکل متهم کردن مخالفان باشد مي تواند تعريف از طرفداران خود و بزرگ کردن امتيازات انها باشد. به علاوه ممکن است تحريف در اطلاعات اماري باشد يا غير اماري به ويژه در عصر ما دستکاري امارها در تبليغات خيلي استفاده مي شود و چون غالب مردم هم از امار اطلاعات کمي دارند ممکن است به راحتي تحت تاثير قرار گيرند. شيوه هاي تحريف در اطلاعات غير اماري هم بسيار زياد است. مخدوش کردن اطلاعات ، حذف برخي از اطلاعات داده شده يکسويه و به سود مبلغ باشد. اين روش هاي مرسومي است که امروزه در مطبوعات در رسانه ها و تنظيم خبرها زياد ديده مي شود.
يکي از شيوه هاي تحريف پرت کردن حواس مخاطب و جلب توجه او به مسائل ديگر است به طوري که از موضوع اصي غفلت کند. همين طور ساده کردن بيش از حد مسائل پيچيده هم مي تواند يکي از شيوه هاي تحريف حقايق باشد. .(اصغر کيا،سعيدي،1383 ص،167)
 
ج- نا ايمني
نوع سوم از فنون تبليغات نا ايمني است. عکس العمل عاطفي مثل ترس نشان دهنده ناايمني است. متخصصان تبليغات در مواردي که افراد دستخوش ناايمني هستند مي دانند که انها نسبت به برخي از تبليغات بيشتر حساسند و اماده پذيرش ان هستند . گاهي حتي تبليغات به عمد افراد را دستخوش ناايمني مي کند تا بتواند از اين دستپاچگي و سردرگمي افراد بهره برداري کند. .(اصغر کيا،سعيدي،1383 ص،168)
 
 
 
واژه تبليغ در قرآن:
تبليغ و دعوت دو واژه اي هستند که درباره تبليغات اسلامي بکار رفته اند تبليغ بيشتر به ابلاغ احکام پيامها و دستورهاي الهي به مردم ناظر است که ا غلب توسط انبيا الهي صورت مي پذيرد به عبارت ديگر تبليغ اصالتا ماموريت پيامبران است چه انها واسطه ميان خدا و انسانها هستند. اين واژه در زبان عربي و بخصوص در لسان قرآن به معني فوق مذکور است از جمله در اين ايات:
1-    يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته
" اي فرستاده ما انچه را از سوي پروردگارت فرو فرستاده شده ابلاغ کن که اگر چنين نکني اصلا رسالتش را ابلاغ نکرده اي"
2-    ابلغکم رسالات ربي و انا لکم ناصح امين
" من رسالتهاي پروردگارم را به شما ابلاغ مي کنم و خير خواه و امين شما هستم"
3-    و ما علي الرسول الا البلاغ المبين
"نيست بر فرستاده ما جز پيام رساني اشکار"
اما دعوت به معناي فرا خواندن بسوي حق و بلاش در جهت سوق دادن انسانها به طريق هدايت است. راغب اصفهاني در معناي دعا و دعوه مي گويدالدعا الي الشيي الحث علي قصده يعني خواندن به چيزي به معناي تشويق به رفتن بسوي انست" در تبليغ مبلغ پس ابلاغ پيام ماموريتش پايان مي پذيرد اما همين زمان کار دعوت اغاز مي شود .
دعوت ابلاغ و رساندن صرف تنها نيست بلکه عبارتست از سعي در فهماندن و اقناع مخاطبان از طريق عمل و گفتار و راهبري انسانها . شاهد اين موضوع ايه زير است که سخن حضرت نوح (ع) را بازگو مي نمايد:
رب اني دعوت قومي ليلا و نهارا فلم يزدهم دعايي الا فرارا
 
 
پروردگارا من شب و روز به تبليغ و خواندن قوم خويش پرداخته ام اما دعوت من نتيجه اي جز گريختن انها نداشته است"
و اين لحن نشان ميدهد دعوت ان حضرت ابلاغ صرف نبوده بلکه همراه با دلسوزي اصرار و تالش فراوان و فعاليت شبانه روزي بوده است.
دعوت ويژگيهايي دارد که اينجا فرصت پرداختن بدان نيست ولي نکته قابل  توجه اين است که انچه در زبان فاسي از واژه تبليغ استنباط مي شود مراد همان معني دعوت در لسان قران است. قران کريم مي فرمايد:
ادع الي سبيل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتي هي احسن
بوسيله حکمت و پند و اندرز نيکو به راه پروردگارت دعوت کن و به بهترين روش با انان مناظره نما.
اين ايه مراحل اساسي تبليغ و انواع انرا بخوبي بيان مي کند همچنين درباره تبليغ عملي که شرط دعوت است چنين مي فرمايد:
قل هذه سبيلي ادعو الي الله علي بصيره انا و من اتبعن
بگو اين راه من است من و پيروانم با اگاهي و بصيرت به سوي خدا مي خوانيم
عبارت هذه سبيلي بر تبليغ عملي دلالت داشته و نشان مي دهد که دعوت تنها با ابلاغ پيام و کنار رفتن به انتها مي رسد بنابراين هر گاه از تبليغ سخن مي گوييم مراد ما تمام تلاشها و اقدامات و مراحلي است که براي تبليغ عملي هدايت و ارشاد مردم به راه راست و اقناع انها نسبت به اطاعت دستورات الهي ضروري مي باشد.(عباسي مقدم،1371ص،116-113)
مبناي تبليغ:
از انجا که فطرت انساني در همه بشريت يکسان است هدف از تبليغ تعالي انسان در پرتو همين زبان مشترک يعني فطرت است:
فاقم وجهک للدين حنيفا فطرت الله التي فطر الناس عليها لا تبديل لخلق الله ذالک الدين القيم و لکن اکثر الناس لا يعلمون(روم،30)
پس روي خود را با گرايش تمام به حق به سوي اين دين کن با همان سرشتي که خدا مردم را بر ان سرشته است افرينش خداي تغيير پذير نيست اين است همان دين پايدار ولي بيشتر مردم نمي دانند.
امام صادق عليه السلام در تفسير اين ايه فرمودند "خدا انسانها را بر فطرت توحيد افريده است " در موردي ديگر فرموده اند منظور از فطرت اسلام است"
مطابق اين ايه مبارک زبان مشترک ، زبان فطرت است که هم همگاني است و خداوند همه انسانها را با افرينشي خاص و فطرتي واخد افريده است و هم تغيير ناپذير مي باشد و همواره ثابت و پايدار است.(حق پناه،1385،ص188)
با استفاده از اين زبان واحد ثابت، عمومي و مشترک انسانها با يکديگر در ارتباط بوده و از تجربيات همديگر استفاده مي نمايند از انجاا که انسان در جوهره خود خواستار تکامل و رفع نواقص خود است مطلق انگاري و خود را کامل و بي نياز از ديگران و دستاوردهاي فکري و نظري انها دانستن هم باعث محروم شدن وي از دستاروردهاي علمي و مفيد ديگران مي گردد و هم زير بناي اختلاف نظرگاهها و فرهنگ مي باشد .
زبان فطرت زبان مشترک از نگاه قران
فطرت سرشت خاص و افرينش ويژه ادمي است که با پاره اي بينشها و گرايشهاي مشترک در ميان انسانها همراه است بينش و گرايشهاي فطري از ان رو که در طبيعت مشترک ادميان سرشته شده اند در زمان و مکان خاصي محصور نمي شوند بلکه مي توان انها را در همه انسانها سراغ گرفت و همين امر مهمترين عنصر برقراري و ارتباط ميان افراد و فرهنگهاست . قران کريم عناصر برخاسته از فطرت را به خوبي مطرح و معرفي کرده است از قبيل دين خواهي و خداجو بودن انسانها.
انسان به اقتضاي فطرت هم خداجو خداگر است و هم در سرشت او بن مايه هاي شناخت خدا نهاده شده است از اين رو خداجويي و خداپرستي گرايشي فطري و خدايابي و خداشناسي بينشي فطري است. نبايد چنين پنداشت که انسان گمشده اي دارد و در پي ان است بلکه او خدايي را مي طلبد که با او اشنايي دارد و شيفته اوست علاوه بر ايه سي ام از سوره روم ايات ديگري به اين مفهوم اشاره دارند مانند:
فاذا رکبوا في الفلک دعو الله مخلصين له الدين فلما نجاهم الي البر اذا هم يشرکون(عنکبوت ،29)
 
" و هنگامي که بر کشتي سوار مي شوند خدا را پاکدلانه مي خوانند و چون به سوي خشکي رساند و نجاتشان داد بناگاه شرک مي ورزند"
يکي ديگر از عناصر اين زبان مشترک غرايز مربوط به ساحت حيواني انسان  است که به مقتضاي ان بشر بدون نياز به اموزش و اکتساب خاستگاه ظهور اوصاف مشترکي مي گردد مانند تمايل به غذا ارضاي غريزه جنسي منفعت طلبي گرايش به زيبايي حقيقت جويي و نقش انسان در سرنوشت خويش چنان که قران مي فرمايد:
ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم
به خاطر همين زبان مشترک فطرت و عناصر خاص ان است که خداوند قوانين و سنتهاي بسياري را براي بشر به طور عموم قرار داده که حاکي از قانونمندي جامعه هاست توجه به اين سنتها خود فرهنگ ويژه اي با ديد الهي و توحيدي پديد مي اورد و همگان را بر اساس ان به گفتگو فرا مي خواند.
 
ابزارها و شيوه هاي تبليغي
1-   زبان
شرط نخست درک و فهم متقابل داشتن زبان يگانه  است بدون همزباني ارتباط ممکن نيست زبان هر قوم و ساختار واژگاني و جمله هاي ان ايينه فرهنگ ان قوم است
و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه ليبين لهم
اين ايه مبارک بيانگر اين مطلب است که در وهله نخست همه انبيا وظيفه داشتند که معارف الهي را در سطح فرهنگ مردم خويش تبيين نمايند. دوم ان که مراد از لسان قوم زبان فرهنگي مردم است بخصوص با توجه به اين که سطح فرهنگي مردم متفاوت است و طبيعي است که انبيا مي بايست همه مردم را در تبليغ مد نظر قرار دهند سوم ان که  زبان و ادبيات مردم دوران نزول تعاليم اسماني براي دريافت پيام ان تعاليم نقش موثري دارد
و به همين جهت تعاليم انبيا براي مردم قابل درک است زيرا به زبان خود انهاست.
قران کريم و روايات شيوه هاي کارامدي زبان را در مسير انتقال انديشه و افکار ياد اوري مي کنند در يک مورد قران به چگونگي استفاده از زبان را با قيد "سديد" بودن قول و گفتار ياداور مي شود «و قولوا قولا سديدا» به عبارتي مومنان موظفند در گفتار خود سخن درست و استوار بگويند که هم مصداق تقواست و هم عامل مغفرت و هم باعث ان که اعمال انان از سوي خداوند رو به اصلاح رود.
«بليغ» و رسا بودن شيوه ديگر کارامدي زبان است:
فاعرض عنهم و عظهم و قل لهم في انفسهم قولا بليغا
برخورد با منافقان موابق تعليم خداوند در اين ايه به گونه اي بايد باشد که موعظه وگفتار حاوي فرهنگ قراني در جان انان اثرگذار باشد.
شيوه ديگر «لينت» و نرم گفتاري است که وسيله بسيار موثري در انتقال فرهنگ مي باشد نتيجه نرمش پذيرش است.
فقولا له قولا لينا لعله يتذکر او يخشي
اميدي که در نرمي هست در خشونت نيست خداوند به پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله و سلم مي فرمايد به نرمي و ملاطفت با مردم رفتار کن
فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولک
حتي با سرکشترين افراد نيز بايد در ابتدا بايد با نرمي و لطافت سخن گفت و با وجود احتمال تاثير گفتار نبايد به ستيز عملي و برخورد با زور اقدام کرد.
قران کريم در موارد ديگر از قولا کريما- قولا ميسورا – قولا معروفا ياد ميکند و ان را از راهکارهاي کارامدسازي زبان و گفتار در انتقال فرهنگ و سخن حق معرفي نموده است.
 
2-   مناظره و گفتگو
يکي از موثرترين ابزار تبليغ به منظور دست يابي به انديشه برتر است و صبعت جدل در نهاد انسان قرار دارد و کان الانسان اکثر شي جدلا
قران کريم براي تاثير بيشتر در دلها روش مسالمت اميز گفت و گو را بر مي گزيند و محيطي ارام و بي اضطراب را مي افريند با هم ديگران سخن خود را بگويند و هم پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله و سلم سخن حق خويشتن را به ديگران برساند.
روش مسالمت اميز و مبتني بر دوستي و عطوفت مناسبترين راه رسيدن به حق ياري رساندن به ديگران است قران کريم ان را روش برتر مي نامد و نتيجه عملي ان را تبديل شدن دشمنان به دوستان مي شمارد که البته اتخاذ اين شيوه به صبر و ايمان قري نيازمند است.(حق پناه،1385)
قران کريم در دو ايه ديگر به طور مستقيم روش مسالمت امير و دوستي در جدل و مناظره با صاحبان فرهنگهاي مختلف را توصيه مي فرمايد
ادع الي سبيل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتي هي احسن
و لا تجادلو اهل الکتاب الا بالتي هي احسن الا الذين ظلموا منهم
 
3-   روش تبشير و انذار
انا ارسناک شاهدا و مبشرا و نذيرا
از موثرترين و مهمترين شيوه هاي دعوت اسلامي و بطور کلي تبليع ديني روش بشارت و انذار (مژده و بيم دادن) است بشارت و انذار در تبليغ و دعوت همان نقش و اهميت را دارد که تشويق و تنبيه در تربيت لذا شهيد مطهري مي گويد«تبشير مژده دادن و از مقوله تشويق است»
تبشير
انسان براي انجام هر کار يا پاي بندي به هر صفت و سجيه اي نيازمند رغبت است .رغبت و ميل به يک امر در انسان از طرق گوناگون اصل مي شود که از جمله انها تشويق و تبشير است. زماني که انسان را در برابر عملي نيک به پاداشي بزرگ مژده دهند انگيزه اي قوي در او پديد مي ايد که او را تا پايان کار همراهي و تشويق به فعاليت مي کند بشارت دادن و تشويق در بسياري موارد يکسان و همسو مي باشند.
 
انذار
همانگونه که مبلغ عواقب نيکو و پاداشهاي عمل به دستورات را بيان مي کند لازم است عواقب سوء ناشي از عدم پايبندي به احکام و ارزشهاي الهي را ياد اور شود. اين ماموريت مبلغ را انذار ميگويند .
انذار در واقع به معني هشدار دادن و اگاه ساختن از عاقبت بد فرجام عمل است نه ترساندن تنها چرا که واژه معادل ترساندن «تخويف» است از اين رودر مفردات امده است « انذار عبارتست از خبر دادني که همران با بيم دادن باشد»
 
4-   روش همراهي
گاهي فرد يا جامعه انچنان به يک عقيده يا عادت خو گرفته و بدان پايبند شده است که دور کردنش از ان بطور يکباره بس دشوار مي باشد در انگونه موارد بايد با تيزبيني و شناخت کامل نسبت به روحيات و عقايد جامعه کار تبليغ را انجام داد در اين باب بهترين روش همراهي است.
«در اين روش مبلغ در قسمتي از عقايد و مسير فکري با مخاطب خود همراه مي گردد و اين همراهي را تا لحظه اي که زمان نشان دادن حقيقت فرا رسد ادامه مي دهد و پس از ان با تکاني شديد در وجود مخاطب او را بيدار مي کند»
نمونه کامل اين روش به بيان قران توسط حضرت ابراهيم (ع) صورت گرفت. مردم زمان او از خداي حقيقي منحرف و به خورشيد و ماه و بت و جز ان معتقد بودند و ي شبي با نمايان شده ماه با ماه پرستان همراه شد و چون ماه از صفحه اسمان محو گرديد گفب چنين خدايي پروردگار من نيست چون صبح شد با خورشيد پرستان همراه شد و گفت اين خداي من است چون بزرگتر از همه است تا انکه غروب فرا رسيد و او با افول خورشيد اظهار داشت من چنيني خداي افول کننده اي را هرگز دوست ندارم و انچنين به رد عقايد انان و سپس به اثبات عقيده خويش پرداخت.
 
روش تدريجي در تبليغ را مي توان از جلوه هاي همراهي دانست زيرا حاوي نوعي همراهي با مخاطب است از اين جهت که هر چند حکم واقعي حکم اخير است اما مبلغ در مراحل قبلي با مخاطب و رفتار او سازگاري و موافقت نشان مي دهد.
 
5-   روش تذکر و ياداوري
انسان از اغاز زندگي با استفاده از تعمت خداداد انديشه و حافظه نسبت به پديده ها و حوادث جهان اگاهي مي يابد و اين اگاهي به شکل صورتهاي ذهني در ميايد در اثر مرور زمان وارد شدن اگاهيهاي ديگر برخي صورتهاي ذهني موقتا از صفحه ذهن بيرون مي روند و به اصطلاح فراموش مي شوند.
در برابر هشياري انسان دو حالت ديگر وجود دارد يکي جهل و ديگري غفلت . جهل انجا صادق است که چيزي اصلا به ذهن وارد نشده و فرد نسبت به ان هبچ گونه اگاهي ندارد اما انجا که چيزي به ذهن امده اما پس از مدتي بدلايلي از خاطر رفته است فراموشي و غفلت مطرح مي گردد و براي رفع اين حالت تذکر و ياد اوري لازم است غفلت و فراموشي ار ويژگيهاي انساني است و در برابر بايد تذکر و تنبهي در کار باشد تا غافلان را بيدار کند مسلما چون خفته را بيدار ساختي خود به راه خواهد افتاد. خدا  پيامبرش را ياد اور و بيدار کننده معرفي مي کند.
«ذکر انما انت مذکر لست عليهم بمصيطر»
پس به ياداور که تو همانا ياد اوري کننده اي و مسلط بر انها
 
6-   روش برانگيختن تفکر و تحريک ايمان
قران کريم که بزرگترين کتاب دعوت و بهترين نسخه هدايت است از اين روش بنحو احسن بهره جسته است.
 
 
در موارد متعدد با خطاب « يا ايها الذين امنوا» از ايمان مومنان براي پذيرفتن محتويات پيام تبليغي بهره مي گيرد همانگونه که در جاهاي ديگر در پايان پيام مي فرمايد ان کنتم مومنين( اگر شما مومن هستيد) که ان خطاب نوعي تحريک ايمان مومنان است.
از طرفي قران در جايي خود را ذکر ناميده است انجا که فرمايد « انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون» ما قران را فرو فرستاديم و همانا ما نگهدار انيم و اين موضوع اهميت ذکر و ياداوري در قران و نقش بيدارگري و هشدار دهي قران را بيان مي کند.
 
شيوه ارائه اسوه ها در تبليغ اسلامي
در تبليغ موضوعي که بر اهميت و حساسيت  نقش اسوه ها و اعتبار روش اسوه اي مي افرايد جنبه تقدس و وجهه ديني اسوه هاست اسوه ها عبارتند از نمونه هاي انساني اي که گفتار کردار و سلوک و عقيده شان سرمشق ديگران بايد باشد انها که روش و منش و بينش و تمام زندگي شان مورد تاييد مباني دين و معيار زندگي ديگران است هر کس خود را به انان مي سنجد و ارزيابي مي نمايد .
رفتار منش و معتقدات اسوه بايد نخيست از جانب دين مهر تاييد بخورد تا مورد تقليد و اقتباس و پيروي ديگران واقع شود و گر نه اينطور نيست که انسانها بي جهت و بدون دليل به تقليد از فردي راضي شوند انساني که به يک مکتب و مرام عقيده راسخي دارد نسبت به هر کس که بنحو احسن به ان مباني پاي بند باشد عشق مي ورد و با توجه تاثير پذيري و روحيه تقليد به پيروي رفتار او دل مي بندند و اينچنين رابطه اسوه و مقلد برقرار مي گردد.
ابعاد شيوه ارائه اسوه
تبليغ به روش اسوه اي را مي توان از دو جنبه در نظر گرفت:
يکي انکه مبلغ خود اسوه باشد و با رفتار شخصيت و ويژگيهاي دروني و بروني خويش سر مشق کاملي براي انسانها ترتيب دهد و يا حداقل در زمينه اي خاص الگوي انان باشد .
چنانچه برخي از صاحبنظران گفته اند بهترين شيوه براي تربيت و تبليغ و عملي ترين راه اينست که بگوييم افعل کما افعل انگونه که عمل مي کنم تو نيز عمل کن در شيوه الگويي با هزينه و زحمت امکانات کمتر مي توان بيشترين نتايج را حاصل نمود.
رسول خدا صلي الله عليه و اله با اعمال خود ديگران را به تکاليف و وظايف اشنا مي کرد و مثلا مي فرمود صلو کما رايتموني اصلي همانگونه که من نماز مي گزارم شما نيز نماز گزاريد.
انبيا و اولياي الهي همگي از اين طريق يعني با اعمال و رفتار و با اسوه قرار دادن خويش به تبليغ پرداخته اند و از انجا که ميان گفتار و کردار و محتواي دعوتشان هماهنگي و انسجام کامل برقرار بوده و بيش از هر کس ديگر پاي بندي عملي خود را به مباني عقيدتي و ارزشهاي مکتبي نشان مي دادند مشتاقانه مورد تقليد و پيروي مردم زمانشان قرار مي گرفته اند.
-   جنبه دوم و بعد ديگر شيوه الگويي مسئله معرفي و ارائه الگوهاست مبلغ همانگونه که مي تواند خود اسوه باشد همانطور قادر است با ابزارها و امکانات و تواناييهايي که در دست دارد به ارائه و معرفي اسوه ها براي جامعه اقدام نمايد.
اسوه معرفي شده مي تواند الگويي کامل و سرمشقي تمام عيار و چند بعدي باشد و نيز ممکن است در جنبه اي خاص و به حد يک صفت با ارزش اسوه باشد.
قران کريم از انجا که مهمترين مرجع و اساسنامه تبليغ اسلامي است شيوه فوق را مورد استفاده قرار داره و در موارد فراوان بياناتي دارد که از طريق انها اسوه ها و الگوهايي به مردم جوامع گوناگون معرفي و ارائه مي نمايد که موارد را مي توان به چند دسته زير تقسيم نمود.
 
 
1-   اياتي که افراد مشخص را به عنوان اسوه و زنديگشان را به عنوان سرمشق معرفي مي نمايد مانند:
لقد کان لکم في رسول الله اسوه حسنه لمن کان يرجو الله و اليوم الاخر(احزاب/21)
"به تحقيق در وجود رسول خدا اسوه حسنه اي است براي کسي که به خدا و روز قيامت اميدوار است".
2-   اياتي که به نحوي گوشه اي از زندگي و حالات انبيا و اولياي الهي را ستايش و تمجيد مي کند مانند:
واذکر عبادنا ابراهيم و اسحق و يعقوب اولي الايدي و الابصار(ص/45)
"و به ياد اور بندگان خاص ما ابراهيم اسحاق و يعقوب را که صاحبان بازوان و ديدگان بودند".
3- داستانهايي که در انها ضمن بيان زندگي و سر گذشت انبيا و اولياي الهي و قوم انها حاوي پيامهاي تبلغي و ارشادي است و به نحوي غير اشکار اعمال و عقايدشان را تاييد و احيانا ستايش مي کند.
مانند اياتي که پيرامون حضرت موسي و اصحاب کهف نازل شده است.
معيارهاي اسوه در قران
قران مجيد سرتاسر حاوي ويژگيها و ملاکهاي اسوه هاي راستين بشر است که با بيان ان ملاکها و صفات صاحبان انها را مدح و ستايش مي کند نمونه هاي انساني و اسلامي اي چون مخلصين، مفلحان، اولوالالباب، عباد الرحمن، متقين، مهتدين، صالحين،  مومنين، صابرين، صادقين، مسلمين و مسلمات، فائزون، قانتينف منفقينف خاشعين، متصدقين، تائبون،  عابدون از سوي قران معرفي و صفاتشان بيان شده است.(عباسي مقدم،1371)
قران در طي ايات بسياري به معرفي اينان پرداخته و از زواياي گوناگون تصوير کاملي از شخصيت و حالات روحي و زندگي مادي و معنويشان ارائه مي کند
 
 
 
8- تبليغ بر اساس علم و اگاهي
در دعوت پيامبران الهي از جهل و غفلت و عوام فريبي اثري نيست و هر چه هست بر پايه اکاهي علم و بصيرت باطني بيا شده است.
در ايه 108 سوره يوسف مي فرماند « اين است راه من و من پيروانم را با بينايي به سوي خدا دعوت مي کنم»
پايه هاي دعوت در اين محور از ديدگاه قران عبارتند از:
-        استدلال از طريق بيدار کردن فطرت پاک ادمي و منطق
-   ترديد نداشتن در وجود افريننده اسمان ها ئ زمين که در اين ايات مشاهده مي شود ايه 73 سوره حج: از استواري و متقن بودن نظام اسمان و زمين و تباهي هستي در صورت وجود خدايان متعدد
-   ترديد افکني در ميان مخالفان پيامبر گرامي اسلام در مواضع متعدد اين شيوه را تجربه کرده و با القاي شک و ترديد عقايد مخالفان را مورد هجوم قرار داده است ايه 24 سوره بقره
-   دعوت به مشترکات : در سوره ال عمران ايه 64 مي فرمايد« بگو اي کتاب بياييد بر سر سخني که ميان ما و شما يکسان است بايستيم در سوره عنکبوت ايه 46نيز ميفرمايد با اهل کتاب جز با شيوه اي که بهتر است مجادله مکنيد مگر با کساني از انان که ستم کردند.(ثابت پور،1386)
-   دعوت به بررسي بي طرفانه موضوعات : صاحبان دعوت هاي الهي مخاطبان را به تفکر و بررسي بي طرفانه و علمي موضوع دعوت نمايند.
دشمنان به دليل نداشتن استدالال استوار به مجادله متوسل مي شوند.
 
 
مخاطب شناسي در سيره تبليغي پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله
يکي از ارکان و شرايط لازم براي تبليغ موفق و اثر گذار شناخت گروه مخاطبان و رعايت احوال انان است که در سيره تابناک داعي اعظم و رسول مکرم اسلام به روشني ديده مي شود. هر چند پيامبر همه محتوا و روش هاي دعوت خود را از منبع پر فيض دانش الهي مي گيرد اما به شرايط و حالات و ويژگي هاي فردي و اجتماعي جامعه مخاطبان خود نيز عنايتي کامل دارد تا در سايه امن مخاطب شناسي پيام رهايي بخش و سعادت افرين خود را با سرعت و تاثير هر چه بيشتر به جان انها برساند و نتيجه خواسته شده را بگيرد. شناخت مخاطب و اوصاف و حالات او موجب مي شود مبلغ به روش هاي تسريع در پيام رساني دسترسي يابد و با شناسايي موانع احتمالي راه اثر بخشي دعوت را باز نگهدارد.(عباسي مقدم،1386ص،61)
شناخت پيامبر از قران به عنوان پيام
پيامبر بالاترين دانش را به لفظ و معناي قران داشت و مامور تلاوت ان براي مردم بود و تبيين و تفسير ايات بر عهده او بود
شناخت پيامبر از روش ها و ابزارهاي هدايت و ارشاد
او بخوبي مي دانست از ابزارهاي کلام عمل مساعدت هديه مهرورزي و غيره چگونه بهره گيرد و بر روشهاي بياني و عملي دعوت تسلط داشت.
شناخت پيامبر از محيط و مخاطبان
علاوه بر شناخت راه و مقصد و پيام که با راهنمايي وحي الهي براي پيامبر ميسر مي شود او بايستي از محيط اجتماعي و جامعه تبليغي خود نيز اگاهي کامل داشته باشد. مروري بر سيره و حوادث دوران حيات پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله در مکه و مدينه نشانگر ان است که هر گونه تصميم گيري و اقدام پيامبر با توجه به شراط حاکم بر افکار و خواسته هاي مردم و حتي شرايط اجتماعي و نظامي و سياسي موجود صورت گرفته است. به عنوان نمونه پيامبر در مواجهه با بزرگان مکه در مباحث عقيدتي لحني با صلابت و قاطعيت اختيار مي کند تا به تغيير ايين او طمع نکنند با مستضعفان لحني نرم و اميد افرين دارد تا ضمن دعوت به ايمان به انها اميدواري دهد. عليرغم روحيه خشن عرب جاهلي تندخويي هاي انها را با مهرباني پاسخ مي گويد. سعي در نفوذ در دلها با ديدارهاي عاطفي و دادن هدايا مي نمايد. در فتح مکه انجا که همه انتظار انتقام دارند از مرحمت و عفو سخن مي گويد.
دسته بندي مخاطبان پيامبر صلي الله عليه و اله:
در يک نگاه کلي مي توان مخاطبان اصلي پيامبر صلي الله عليه و اله را در چهار گروه بخش بندي نموده و روش هاي مشترک و ويژه پيامبر را در برخورد با انان بررسي نمود:
الف- مشرکان و بت پرستان
اين گروه شامل کافران مورد اشاره در فران و بت پرستان ستاره پرسنان و پيروان کيش هاي غير توحيدي مي شوند که پيامبر کمابيش در ورده هاي مختلف دعوتش با انان مواجه بوده است دهريان يا ماديگرايان قديم بزرگان مکه و قريش منکران معاد و بت پرستان حجاز از جمله اين گروه ها مي باشند
مهمترين روش هاي خاص پيامبر صلي الله عليه و اله در دعوت اين گروه :
-        ياد اوري نعمتها و مخلوقاتي که جز الله قادر به افريدن انها نيست
-        مقايسه خداي بزرگ با بت ها و خدايان ادعاي مشرکان
-        قاطعيت در بيان اعتقاد توحيدي بهمراه برخورد انساني و عاطفي
-        ارسال نامه دعوت رسمي به سران و پادشاهان کفر و دعوت به توحيد
-        بشارت به توحيد و پيامهاي مثبت عقيدتي و عملي ان
-        استدلال منطقي و فطري
ب- اهل کتاب
مهمترين شيوه هاي پيامبر در برخورد با اين گروهها :
-        مباحثه و مناظره با بزرگان و علماي يهود و نصارا به منظور پاسخگويي به سوالهاو شبهه ها و احيانا سم پاشي ها و شايعه پراکني ها که در نهايت موجب اتمام حجت بر انان مي شود. مانند جريان مباهله
-        انعقاد پيمان و معاهده همزيستي صلح اميز با انان که به منظور پيشگيري از خطر همدستي قبايل مختلف با يهوديان بر ضد مسلمانان صورت مي گرفت.
-        دعوت به مشترکات مانند عدم پذيرش سلطه بي دليل ديگران و عبادت و کرنش در برابر غير خدا
-        همکاري و مبادلات محدود اقتصادي و گاهي اعطاي بخشش براي جذب اهل کتاب به اسلام
ج- منافقان
برخورد با اين دسته از مسلمانان براي انکه با متن جامعه مسلمانان روي اورند و از کفر و نفاق دوري گزيند از ظرافت هاي بسياري برخوردار است و بر اين اساس پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله ضمن احترام و رعايت حقوق فردي و اجتماعي اگاهي بخشي همراه با هشدار تکان دهنده انان را پيشه خود مي سازد. برخي از روشهاي اتخاذ شده پيامبر در برابر منافقان عبارتند از:
-        اعطاي حقوق و امتيازات مساوي با ساير مسلمانان عليرغم برخي کوتاهي ها و دسيسه ها و پرهيز از برخورد خشونت اميز
-        پيشگيري يا خنثي کردن توطئه و نيرنگ هاي انان با کمک خدا و مومنان
-        کشف و بيان ويژگي هاي روحي و اخلاقي منافقان و ريشه يابي انها و سعي در هشيار نمودن انها
-        پيش بيني رسوايي دنيوي و عذاب اخروي در انتظار منافقان
د- مومنان
کار تبليغ در مورد اينان بر محور افزايش گسترش و تعميق اگاهي ها و تقويت ايمان قلبي و تقوا و پاي بندي عملي انها انجام مي شود و روش ها و ابزارهاي ويژه اي را مي طلبد
-        بيان صريح عقايد و مواضع که اعلام اوليه تا مرحله اظهار برائت از عقايد شرکت اميز را در بر مي گرفت
-        بيان تدريجي احکام ديني مانند تحريم تدريجي شراب و ربا خواري در طي ايات متعدد
-        مبارزه با عوامفريبي و سنت هاي غلط مانند فال بد زدن
-        بر پا نمودن پايگاه هاي تبليغي مانند خانه هاي مسلمانان نخستين و ايجاد مسجد در مدينه و جاهاي ديگر(عباسي مقدم،1386ص،134-76)
 
شيوه ها و روش هاي موثر تبليغ پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله
-        اعلام صريح اعتقادت قلبي براي مشرکان:« قل انما امرت ان اعبدالله و لا اشرک به اليه ادعو و اليه ماب»(30 / رعد)
-        سازش ناپذيري در اصول:« فلا تطع المکذبين ودو لو تدهن فيدهنون»(9/قلم)
-        برائت و بيزاري از شرک:«قل ان افتريته فعلي اجرامي و انا بري مما تجرمون»(35/هود)
-        دعوت بر اساس بصيرت:«قل هذه سبيلي ادعو الي الله علي بصيره انا و من اتبعني»(108/يوسف)
-        استدلال منطقي و فطري:«لو کان فيهما الهه الا الله لفسدتا...»(22/انبيا)
-        ترديد افکني در ميان مخالفان«قل من يرزقکم من السموات و الارض قل الله و انا او اياکم لعلي هدي او في ضلال مبين»(24/سبا)
-        دعوت به مشترکات: اياتي که درباره اهل کتاب نازل شده است
-        ابتکار عمل در دعوت
-        ارتباط ها و تماس هاي فردي به منظور دعوت
-        حضور در ميان قبائل براي دعوت
-        پذيرفتن وفدها و هياتهاي نمايندگي
-        توجه به طبقات مختلف: ان حضرت با همه اقشار ار پيرو جوان غني و فقير عالم و جاهل زن و مرد مواجه شده و دعوت خود را عرضه نموده است.
-        اعزام مبلغ به قبائل
-        ارسال نامه به پادشاهان
-        تعيين محدوده وظايف و اختيارات خود
-        پرهيز از وعده هاي بي اساس
-        مبارزه با عوام فريبي و سنت هاي غلط
-        تاييد رسالتهاي پيشين به ويژه حنيفيت ابراهيمي
-        زمان بندي مراحل مختلف دعوت
-        گسترش دعوت بر اساس شرايط
-        مدارا و نرمش در معاشرت
-        ارتباط صميمي با همگان
-        ابراز محبت و جلب اعتماد
-        هماهنگي با مخاطبان در معيشت
-        ادب و احترام در برابر مردم
 
 
نتيجه گيري:
 تبليغ از جنبه ارتباطي ، شامل انتقال اطلاعات سازمان يافته در قالب پيام و رسانه است و از جنبه روان شناختي، شامل کوشش منيع براي تغيير نگرش ومتقاعد کردن مردم(مخاطب) مي باشد.بدين گونه مطالعه تبليغ افزون بر حوزه ارتباطات به دامن روان شناسي نيز کشيده شده و در کنار هم به عنوان خاستگاههاي عمده اي مطرح مي شوند که ابشخور مهم نظريه ها مدلها و راهبردهاي تبليع هستند. استفاده از مباني نظري، مدلها، و دستاوردهاي دو حوزه علمي ارتباطات و روانشناسي بخصوص شيوه ها و راهبردهاي مطرح شده در اين دو حوزه در تبليغ دين اسلام بايد متناسب با اهداف،  احکام و ارزشهاي دين اسلام باشد. بنابراين تمام انچه که در اين دو حوزه به عنوان شيوه ها و راهبردها مطرح مي شود نمي تواند در تبليغ دين اسلام مورد استفاده قرار بگيرد، و بسياري از انها با ارزشها و احکام اسلامي تعارض دارد. و نگاه اين علوم به انسان، و اهداف  کاربردي انها کاملا مادي مي باشند. و توجه به جنبه هاي روحي و اخلاقي متناسب با سعادت انسان، با توجه به مادي بودن و محدوديتهاي بشر، بسيار ناکارامد مي باشند. بنابراين بررسي اين شيوه ها در قرآن و سنت علاوه بر انکه مي تواند بايد و نبايدهاي اخلاقي و هنجاري را مشخص سازد که اين کار جز از اين طريق ميسر نخواهد بود، مي تواند شيوه ها و روشهاي جديدي را که متناسب با اين کار مي باشد ارائه دهد.
 
 
منابع:
1-   زورق، محمد حسين: مباني تبليغ، تهران ، سروش، 1368
2-   فضل الله، محمد حسين، شيوه هاي دعوت و تبليغ از ديدگاه قرآن کريم، ياسر،1359
3-   عباسي مقدم، مصطفي: نقش اسوه ها در تبليغ و تربيت، تهران ، سازمان تبليغات اسلامي، 1371
4-   حق پناه، رضا: تعاون و تبادل فرهنگي در قران و حديث، مشهد : بيناد پژوهشهاي حوزه و دانشگاه، 1385
5-   ثابت پور، فرزانه: روش هاي کلي دعوت پيامبر اسلام از ديدگاه قران، رشد قران، 1384
6-   کارسا، ديويد: دعوت به حق در قران، تهران: همشهري، 1378
7-   دل آرا نعمتي، علي، شيوه هاي دعوت پيامبر صلي الله عليه و اله، نشريه بينات، شماره سيزده، ص96
8-   سعيدي، رحمان و اصغرکيا، علي، مباني ارتباط،تبليغ و اقناع، تهران، روزنامه ايران1383
9-   ريد بليک و ادوين هارولدس، طبقه بندي مفاهيم در ارتباطات، ترجمه مسعود واحدي، تهران، سروش1378
10-                       حکيم آرا، محمد علي، ارتباطات متقاعد گرانه و تبليغ، تهران، سازمان مطالعه کتب علوم انساني دانشگاهها(سمت)1384
11-                       خندان، محسن، تبليغ اسلامي و دانش ارتباطات اسلامي،قم، سازمان تبليغات اسلامي،1374
12-                       همايون، محمد هادي، تبليغات يک واژه در دو حوزه فرهنگي، سازمان تبليغات اسلامي1374
13-                       عباسي مقدم،مصطفي جلوه هاي تربيت و تبليغ در سيره پيامبر اعظم صلي الله عليه و اله، تهران 1386

اقناع

كوشش آگاهانه يك فرد يا سازمان، براي تغيير نگرش، باور، ارزش‌ها يا ديدگاه‌هاي فرد يا گروهي ديگر را اقناع مي‌گويند.[1]

اقناع فرايندي است كه با توسل به تعقل و احساس در قالب مهارت‌هاي كلامي و غيركلامي و رسانه‌اي، ذهنيّت افراد را غالباً جهت تغيير رفتار و وادار كردن آن‌ها به عمل معيني، تحت تأثير قرار مي‌دهد.

اين فرايند هرچند در بردارنده‌ی ويژگي روان‌شناختي آزادي است و ترغيب‌شونده احساس مي‌كند، موافق ميل خود، اهداف و رهنمودهاي تعيين‌شده را انجام مي‌دهد، اما در واقع متضمن نوعي از فشار رواني است؛ که در مسير ترغيب، ميان منطق و استدلال منطقي به هيجان‌ها متوسل مي‌شود. در واقع، اقناع حد واسط ميان منطق و استدلال و تهديد و تنبيه به‌شمار مي‌رود.[2]

سوفسطائيان كه گروهي از معلمان سيّار بودند، اولين كساني هستند، كه به ايراد سخنراني و نگاشتن كتاب در مورد اقناع پرداختند. آنان كه به‌سبب نظرهاي خود، درباره نقش اقناع در جامعه به‌شهرت رسيدند، در كتاب‌هاي خود به شرح شيوه‌هاي معمول در ارائه ادلّه كلي و تكنيك‌هائي كه مي‌توان براي اهداف اقناع به‌كار برد، مي‌پرداختند. سوفسطائيان كه قائل بودند، هيچ حقيقت مطلق و وسيله‌اي اعم از وحي الهي يا شهود، براي نيل به حقيقت وجود ندارد و معيارها، تنها به‌دست انسان ساخته شده و همواره محل بحث است، اقناع را براي كشف بهترين نحوه‌ی عمل، ضروري معرفي كردند و بر آن شدند كه به‌وسيله‌ی مجادله و مباحثه، بسياري از جوانب موضوع را مي‌توان آشكار و فوايد و مضارّ يك عمل را با وضوح بيشتر مشاهده نمود. در هيمن راستا، آن‌ها مورد انتقاد افلاطون قرار گرفتند. در واقع افلاطون پيشكسوت تفاسير انتقادآميز در مورد اقناع شد.

در حدود سال 323، ارسطو نظر سوفسطائيان و استاد خود افلاطون را در اوّلين كتاب جامع اقناع، به‌نام "معاني و بيان" با يكديگر وفق داد و به‌عنوان اولين كسي كه تئوري جامعي براي اقناع وضع كرد، شناخته شد. وي برخلاف سوفسطائيان كه اقناع را درجهت كشف حقايق مهم، ضروري مي‌دانستند، يگانه راه به‌دست آوردن دانش را تعقّل دانست؛ اما با اعتقاد براين مطلب که همگان قابليّت تعقل درباره‌ی تمامي مسائل را ندارند، برآن شد كه اقناع، براي انتقال حقايق، به افراد بي‌مايه كه توان تعقل ندارند، لازم است؛ تا حقيقت چنان به آنها منتقل شود، كه به نتيجه‌ی صحيح نايل آيند.

تمايل جدي به استفاده‌ی از اقناع و سازمان‌دهي آن‌را بايد در قرن نوزدهم و در اوج انقلاب صنعتي مشاهده كرد. در آن روزگار در پرتوي ايجاد انقلاب صنعتي كه اختراعات زيادي را به‌ثبت رسانيد، كالاهايي كه تا آن زمان تنها در اختيار ثروتمندان قرار داشت، به نياز همگاني مبدل شد و با توليد انبوه و فزاينده‌ی آن‌ها در اختيار عموم قرار گرفت. با اين وجود، مصرف‌كنندگان به‌دلايل مختلفي، آن كالاها را در همه‌حال، خريداري نمي‌كردند. در نتيجه، توليدكنندگان به‌سوي اقناع مردم، براي فروش كالاهاي خود روي آوردند و در اين مسير، از وسايل ارتباط جمعي بهره جستند.

طولي نكشيد كه اقناع از صحنه‌ی اقتصادي به‌عرصه‌ی سياسي پا نهاد و در فروش عقايد سياسي و انتخاباتی به‌كار گرفته شد. يكي از اولين كاربردهاي آن در اين عرصه را بايد در جنگ جهاني اول جستجو كرد.

پديده‌ی اقناع كه در قرن 19 به‌طور گسترده مورد بهره‌برداري قرار گرفت، در اوايل دهه‌ی 1890، به‌عنوان يكي از مواد درسي دانشگاه‌هاي غرب قرار گرفت و با عناويني از قبيل "مباني تبليغات"، "فروشندگي" و "عمده‌فروشی و خرده‌فروشي" وارد برنامه درسي دانشگاه‌ها شد.[3]

 

تأثیر اقناع

براساس تحقيقات پژوهشگران، در فرايند اقناع متأثر كردن بعد عاطفي ترغيب‌شونده بيش از تأثير در بعد شناختي وي مي‌باشد. "راجرز وشوميكر" در طي مطالعاتي كه روي توزيع نوآوري انجام مي‌دادند، متوجه شدند، اقناع نسبت به يك نوآوري بيشتر محصول فرايندي عاطفي است، تا شناختي و افراد بعد از گذر از سطح شناختي، نسبت به چيز تازه گرايش نشان مي‌دهند. درواقع وقتي دانستند موضوع چيست، بيشتر از نظر رواني درگير مي‌شوند؛ تا شناختي. در اين سطح، ادراك كلي نسبت به چيز تازه، رشد كرده و پيام‌هاي اطرافيان در گرايش نهايي آن‌ها نسبت به چيز تازه، تعيين‌كننده مي‌شود.[4]

اقناع كه امروزه به‌وظيفة اصلي تبليغات و روابط عمومي‌ها تبديل شده، از فنون مختلفي در راستاي ترغيب ديگران بهره مي‌جويد كه برخي از آنها از اين قرارند: استفاده از نمادهايي كه تداعي دل‌پذير و پاداش‌دهنده دارند، انتخاب دقيق رهبران فكري به‌عنوان كانال‌هاي ارتباط با عموم، استناد به نمادهاي ارزشي فرهنگي مثل پرچم و ميراث‌ها؛ كه برانگيزنده حمايت‌هاي عاطفي هستند.[5]

 

 

مراحل پذيرش در فرايند اقناع

متقاعدشدن پيام‌گيرنده به حقانيّت پيام و پذيرش آن از سوي مخاطب، به‌صورت اتفاقي و ناگهاني به‌وجود نمي‌آيد. پژوهشگران روان‌شناسي اجتماعي، مراحل خاصي را براي نشر و تنفيذ پيام‌هاي نوين و پديده‌هاي جديد در طبقات جامعه در نظر می‌گیرند؛ كه عبارتند از:

1.    آگاهي؛ اولين مرحله در فرايند پذيرش، آگاهي است. در اين مرحله، افراد به‌نحوي از پيام جديد و پديده‌ی نوين مطلع مي‌شوند. آگاهي، شرط لازم براي پذيرش تلقي مي‌شود هرچند شرط كافي براي آن نيست.

 

2.    جلب توجه و علاقمندي؛ پيام نو و جديد براي آن‌كه بتواند به‌پذيرش برسد، لازم است، توجه و علاقه‌ی پيام‌گيران را به‌خود جلب كند. اصل اساسي براي جلب علاقه‌ی پيام گيران، آنست كه پيام، با سطوح بيشتري از نيازهاي آنان ارتباط برقرار كند.

 

3.    ارزيابي نظري؛ پيام‌گيرنده بعد از آگاهي و جلب توجه، به ارزيابي نظري پيام و پديده نوين مي‌پردازد و سؤالهايي را مانند چرا؟، چگونه؟، از كجا معلوم حتماً همينطور باشد؟ و ديگران چه مي‌گويند؟ مطرح مي‌كند.

 

4.    آزمون عملي؛ بعد از موفقيّت پيام در مرحله ارزيابي نظري و يافتن پاسخ روشن و قانع‌كننده از سوي پيام‌گير، نوبت به مرحله‌ی آزمون عملي مي‌رسد. در اين مرحله، پيام‌گيرنده، پيام نو را مي‌آزمايد و اگر در شرايطي نيست كه خود اين آزمون را انجام دهد، از زبان كساني كه اين آزمايش را انجام داده‌اند، نتايج كار را مي‌پرسد؛ تا بتواند به‌نتيجه‌ی قطعي و پذيرش نهايي برسد.

 

5.    پذيرش و پي‌گيري؛ پذيرش، آخرين مرحله‌ی فرايندي است كه با آگاهي آغاز مي‌شود.[6]

 

تئوري‌هاي مربوط به اقناع

تئوري‌هاي گوناگوني در رابطه با شيوه‌هاي اقناع‌كننده‌تر كردن پيام‌های اقناعي ارائه شده‌اند؛ كه مهم‌ترين آن‌ها اينگونه‌اند:

1.    ارسطو؛ ارسطو با تعيين سه جنبه‌ی اقناع؛ يعني منبع، پيام و احساس مخاطبان، براي هرجنبه توصيه‌هايي را به پيام‌دهنده ارائه مي‌كند؛ كه برخي از آن‌ها عبارتند از:

الف) به‌كار بردن ادله‌ی حاكي از ترتيب منطقي در تدوين پيام‌هاي اقناعي؛

ب) استفاده از مثال‌هاي زنده‌ی تاريخي و فرضي براي بيان نكات؛

ج) تناسب پيام با اعتقادات گذشته‌ی مخاطبان؛

د) درك احساسات مخاطبان از سوي پيام‌دهنده و سوق دادن اين احساسات، به‌جهت مطلوب.

 

2.    روان‌كاوي؛ رويكرد روان‌كاوي و روان‌شناسي به اقناع، در اثر مشهور "ونس پاكارد" به‌نام اقناع‌كنندگان پنهاني، در سال 1957 مورد توجه عموم قرار گرفت.

اين رويكرد كه در عين مشهور و شناخته‌شده‌تر بودن، كمترين استفاده را براي مبلّغان حرفه‌اي داشته، برآنست كه شركت‌هاي تبليغاتي با استفاده‌ی مخفيانه از اصول روان‌كاوي، آگهي‌هايي را خلق مي‌كنند؛ كه به‌نحوي اعجاب آور، قوي و مؤثر هستند. "پاكارد" اعتقاد دارد، كه بازاريابان براي تهيه‌ی‌ اين آگهي‌ها شديداً مشغول يافتن معناي پنهاني اشياء بودند و بعد از مشخص شدن معناي ناخودآگاه اشياء، مبلّغ مي‌توانست يك طرح تبليغاتي بريزد؛ كه بر پنهاني‌ترين انگيزه‌هاي مخاطب اثر گذارد.

براساس همين رويكرد بود كه يك راهنماي موضوعي توسط "ارنست ديكتر" ارائه شد؛ كه در آن معاني تئوريك برخي وسايل روزمره را در ناخودآگاه مشخص مي‌كرد؛ مثلاً برنج را به‌معناي باروري دانسته بود و يا براي بيرون آوردن دستكش مفهومي شهواني قائل شده بود. اين تئوري در اواسط دهه 1960 به‌دليل عدم تأثير، از سوي تبليغات‌چي‌ها كنار گذاشته شد.

 

3.    يادگيري؛ مباني اقناع براساس تئوري يادگيري، حدود يك قرن است كه توسط اقناع‌كنندگان حرفه‌اي به‌ويژه تبليغاتچي‌ها و مبلّغان سياسي به‌كار مي‌رود. اين تئوري، ريشه در تئوري فراگيري دارد؛ كه براي اولين‌بار توسط "كارل‌هاولند" ارائه شد. بنابر این نظريه، فراگيري، نگرش متفاوتي با كسب مهارت‌هايي مثل موتورسواري، استدلال حل مسائل و ... ندارد. در واقع نگرش‌ها كه رفتار آدمي را در پي دارند، بايد آموخته شوند.

تئوري يادگيري اقناع نيز با بهره‌گيري از تئوري فراگيري، برآنست؛ كه پيام اقناعي كه در پي تغيير نگرش يا ايجاد نگرش جديد در مخاطب براي دست‌يابي به رفتار خاصي از مخاطب است، هنگامي به هدف خود مي‌رسد و اقناع‌كننده است كه توسط گيرنده، آموخته و پذيرفته شود.

چهار مرحله فرايند يادگيري كه توسط "هاولند" ارائه شده مؤثرترين الگوي يادگيري در زمينه اقناع مي‌باشد؛ اين مراحل عبارتند از:

1.    پيام بايد توجه گيرنده را بخود جلب كند.

2.    ادلّه پيام بايد فهم و درك شوند.

3.    گيرنده، بايد استدلال‌هاي پيام را بياموزد و آن‌ها را به‌عنوان حقيقت بپذيرد. گيرنده بايد انگيزه‌اي براي عمل براساس يادگيري‌ها داشته باشد.

 

4.    واكنش ادراكي؛ گاهي يك پيام، حتي بدون برخورداري از برخي از مراحل تئوري يادگيري نيز مي‌تواند اقناع‌كننده باشد(مثلاً گاهي پيام مي‌تواند حتي بدون درك استدلالهاي آن، قانع‌كننده باشد)، محققان به‌سوي ره‌يافت تازه‌اي در مورد اقناع رفتند و ره‌يافت واكنش ادراكي را كه ناشي از رويكرد شناختي بود، برگزيدند. براساس اين تئوري جديد، هدف، جذب شركت كننده‌اي فعّال در فرايند اقناع است و عامل مهم تعيين‌كننده در اقناع، افكاري است، كه در حين ديدن و شنيدن پيام اقناع‌كننده در ذهن شخص جريان مي‌يابد و اقناع به چگونگي تفسير و واكنش گيرنده بستگي دارد.

اين رهيافت، روش موفق اقناع را سمت و سو دادن به افكار می‌داند؛ که فرد مورد هدف، به‌شيوه‌اي موافق، به نظرات گوينده بينديشد، روش موفق، هرگونه تفكّر خلاف را تضعيف و افكار موافق با نحوه عمل پيشنهادي را تقويت مي‌كند.[7]

 

فنون اقناع

برخي شيوه‌ها و فنون رايج اقناع عبارتند از:

1. تبليغ؛ تبليغات يكي از فنون مورد استفاده در جهت اقناع است. هدف فعاليت‌هاي تبليغي، علاوه بر اطلاع‌رساني، ايجاد انگيزش نيز مي‌باشد؛ يعني فعاليت تبليغي فردي را به‌كاري در جهت مقصود مبلغ برانگيخته می‌كند. تبليغ بر پايه‌ی نياز بنا شده و جدي‌ترين قلمرو فعاليت‌هاي تبليغي نياز مخاطبين است.

 

2. تلقين؛ تلقين كه نوعي متقاعدسازي ناهوشيارانه و ناآگاهانه است، از شيوه‌هاي رايج اقناع محسوب مي‌شود. تلقين نوعي فرايند ارتباطي است که موجب پذيرش مسئله مورد نظر اقناع‌گر مي‌شود؛ اما اين پذيرش مبتني بر دلايل منطقي نبوده و به‌صورت، غيرحساب‌گرانه و ناآگاهانه محقق مي‌شود. برخي شگردهاي تلقين عبارتند از: القاء تدريجي يك انديشه، طرح سؤال، تكرار، بزرگ‌نمايي و مبالغه يا كوچك‌نمايي، ايجاد ترس، تحريك عاطفه و توسل به اكثري بودن.

3. تقليد؛ در تقليد اقناع‌گران در پيام‌هاي اقناعي خود مخاطبين را به این شیوه فرا مي‌خوانند. تارد روان‌شناس معروف، معتقد است، تلقين خادم تقليد است. در درون هر تقليد، عناصری از تلقين وجود دارد؛ یعنی، هرجا كسي از ديگري تقليد مي‌كند، ابتداء برتري آن تقليدشده براي او ثابت و تلقين شده است.

4. تصويرسازي؛ اقناع‌گران، گاهي براي اقناع مخاطبين خود، دست به تصويرسازي مي‌زنند. به‌طور مثال، كشورهاي قدرتمند و مهاجم جهت اقناع ملت خود، نسبت به لزوم صرف هزينه‌ در جهت جنگ با كشورهاي ديگر، تصوير خاصي از كشور مورد تهاجم براي ملت خود مي‌سازند؛ مثلاً او را تروريست و خطر براي كشور معرفي مي‌كند.

5. غفلت‌زايي

6. آموزش

7. اطلاع رساني و ....

 

اقناع و تبلغ

اقناع و تبليغ

تعريف تبليغ : آگاهي دادن و اطلاع رساني است نسبت به يك موضوع خاص در جهت جذب مخاطب مبناي آگاهي دادن و اطلاع رساني با مبتني بر 2 فاكتور باشد

1-   سياستها و تفكرات سازمان تبليغات  كننده

2-   هماهنگي و همخواني اين تفكرات با محيط مخاطبين از نظر پذيرش ( محيط فرهنگي و اجتماعي )

جايگاه تبليغات با روانشناسي در چند نكته اصلي تعريف مي شود :

1)     بيان موضوعي كه ميتواند از طريق رسانه هاي تبليغاتي براي مخاطب جذاب باشد

2)     بيان موضوعي كه ميتواند باعث پيوند بين تفكرات سازمان و مخاطب باشد

3)     بيان موضوعي كه ميتواند باعث ايجاد انگيزه در مخاطب در راستاي پيگيري سازمان تبليغ كننده گردد

4)     بيان موضوعي كه ميتواند باعث ايجاد اعتماد بعد از پايان دوره تبليغات در ذهن مخاطب گردد

5)     بيان موضوعي كه مي تواند باعث تكرار اعتماد در  ذهن مخاطب از طريق تكرار مراجعه به سازمان تبلغ كننده خواهد شد

اصل مهم : اثرات تبليغات در هر سازمان و محيطي با هر پاسخ مثبت و يا منفيبايد توسط سازمان تبليغ شده مورد ارزيابي قرار بگيرد تنها ترين و بهترين روش ارزيابي نظر سنجي ازمخاطبين است

جايگاه و اهميت تبليغ در چارت سازماني :

چارت سازماني  چشم انداز و ديدگاه مديران ارشد سازمان نسبت به اهداف تعيين شده .

تبلغ و تبليغات از نظر چارت سازماني يكجا قرار مي گيرد ( از وظايف واحد بازارگاني است )

 مهمترين اهداف تبليغات

-        پشتيبانی از فروشندگان و تقويت روحيه آنان

-        بهبود رابطه با واسطه ها

-        معرفی محصولات جديد

-        گسترش مصرف و استفاده از محصولات موجود

-        مقابله با رقبا و كالاهای جانشين

-        يادآوری محصولات شركت

-        برخورد با شايعات منفی

مهمترين اهداف انگیزه سازها(پیشبرد فروش)

-        جلب مشتريان جديد

-        تغيير عادت خريد

-        آزمايش كالای جديد يا بهبود يافته

-        مصرف بيشتر در مشتريان فعلی

-        مقابله با رفتار رقبا

-        افزايش نقدينگی و فروش فوری

-        جلب همكاری واسطه ها 

-        افزايش سهم بازار

انگيزه ساز: گروهاي تخصصي تركيب شده از كارشناسان روانشاس اجتماعي و كارشناسان تبليغاتي با هدف تاثير گذار ي برروي مصرف كنندگان در جهت تسريع و پيشبرد فروش

آوازه سازها (روابط عمومی)

در حالی كه تبليغات، ارتباط بين بازارياب و خريدار است، روابط عمومی ارتباط بين بازارياب و گروههائی است كه بر محيط بازاريابی اثر ميگذارند مانند: رسانه ها، گروه مصرف كنندگان و سازمانهای حمايت كننده آنها، دولت، ساير توليدكنندگان و رقبا، و كاركنان شركت يا سازمان.

      هدف روابط عمومی، توزيع اطلاعات مرتبط برای تقويت یا تغییر ذهنيت مخاطبان در مورد محصولات و شركت و نيز برخورد و رفع موانعی است كه در فرآيند بازاريابی مطرح ميگردند.

 فعاليت های روابط عمومی شامل موارد زير است:

•         روابط با ارباب جرايد و رسانه ها

•         گزارشات

•         گزارشات تصويری

•         كنفرانس های مطبوعاتی

•         وقايع خبری

فرآيند تصميم تبليغ:

برنامه ريزی

•          شناسائی و تعيين مخاطبان (جنسيت، منطقه جغرافيائي ، سطح درآمد ، گروه سني ، تحصيلات ، فرهنگ مصرف )

•         تعيين اهداف

•         تعيين بودجه

•          تهيه كپي پيام

•         انتخاب رسانه درست

•          زمان بندی تبليغ

اجرا

•          آزمايش تبليغ (تستهاي آزمايشي در مورد تبليغات )

•          اصلاحات لازم (هماهنگ گردن نوع تبليغات با فرهنگ جامعه مخاطب)

•         اجرای تبليغ ( تبليغات ياد آوري كننده روش تيزر تلويزيوني )

كنترل

•          ارزيابي تبليغ انجام شده :(در بحث كنترل بررسي نتايجي كه از تبليغات داشته ايم يا ارزيابي تبلغات انجام شده و كنترل اجراي تبليغات جهت جلو گيري از ايرادات پنهان)

•          تغييرات و اصلاحات

مبانی تعيين بودجه تبليغات:

1.      براساس توانائی مالی بنگاه

2.      براساس درصدی از فروش

3.      براساس رقم ثابت

4.      براساس حركت و بودجه رقبا

5.      براساس اهداف و اقدامات مورد نياز و هزينه های مربوطه

6.      ترکیبی از روش های فوق 

 

انواع تبليغات :

1-   تبليغات آگاهي دهنده ADVERTISING  INFORMATIVE: تبليغاتی است برای اطلاع رسانی و آگاه ساختن مشتريان و خريداران در مورد محصول جديد يا تركيبات تازه ، جهت ساختن و ايجاد تقاضای اوليه

ü   مناسب برای دوره معرفی منحنی كالا

2-   تبليغات ترغيب كننده  PERSUASIVE ADVERTISING  : تبليغاتی است برای ترغيب مشتريان و خريداران در مورد بهترين كيفيت و قيمت كالاها جهت تقاضاهای انتخابی 

ü   مناسب برای دوره رشد منحنی عمر كالا

3-   تبليغات يادآوری كننده  REMINDER  ADVERTISING: تبليغاتی است برای يادآوری و حفظ مشتريان و خريداران در انديشيدن  به كالا

ü   مناسب برای دوره بلوغ و پختگی منحنی عمر كالا

4-   تبليغات تطبيقی يا مقايسه ای  COMPARATIVE  ADVERTISING : تبليغاتی است كه بطور مستقيم يا غير مستقيم كالا و مارك و نشانی را با يك يا چند مارك و نشان ديگر مورد مقايسه قرار می دهد.

ü   مناسب برای دوره رشد منحنی عمر كالا

5-   تبليغات تحكيم كننده  REINFORCING  ADVERTISING: تبليغاتی است برای حكيم بهبود روابط با مشتريان كليدی و هميشگی

ü   مناسب برای دوره بلوغ و پختگی منحنی عمر كالا . در مرحله اول ايجاد كردن سهم با استراتژي بيان تمايز ، قيمت ، طراحي ، بسته بندي ، كيفيت و در مرحله دوم حفظ سهم باز هرم با استراتژي تمايز . حتما قيمت حتما خدمات خاص

قبل از تدوين بودجه :

1)      عارضه يابي درجهت شناسائي دلايل كاهش فروش

2)     اطمينان از اينكه تبليغات مي تواند راهكار باشد

3)     انتخاب بهترين روش تبليغات و نوع تبليغات ( ياد آوري كننده )

4)     تدوين ( سطح بازار) بودجه تبليغات

انواع پيامها :

A.    پيامهای منطقی   RATIONAL: پيامهايی هستند كه با منافع مخاطب ارتباط داشته و نشان            مي دهند كه محصول (كالا يا خدمت) منافع ادعا شده را تأمين خواهد كرد

B.    پيامهای احساسی   EMOTIONAL: پيامهايی هستند با تحريك احساس های مثبت (عشق و محبت، افتخار، طنز، اميد و لذت و رضايت) و منفی (ترس، خطا، گناه، ندامت) 

C.    پيامهای اخلاقی  MORAL: پيامهايی هستند كه در جهت احساس و درك مخاطب از “خوب و مناسب” بودن چيزها ارائه مي گردند، مانند پيامهاي مربوط به تشويق و ترغيب افراد جهت حمايت از كمك به جنگ زدگان، آسيب ديدگان، محيط زيست و سوادآموزی 

انواع استراتژيهای تبليغاتی و ترويجی:

1.     استراتژی فشار PUSH STRATEGY: نوعی استراتژی ترويجی است كه از طريق استفاده از نيروی فروش و ترفيع تجاری، كالاها را در داخل و مسير كانالهای توزيع وارد ساخته و فشار مياورد.

2.     استراتژی كشش (كشيدن) PULL STRATEGY: نوعی استراتژی ترويجی  است كه با صرف هزينه زياد  و ايجاد انگيزه در خريداران و مصرف كنندگان درصدد است تا تقاضا را در مشتريان ايجاد كند و آنها كالاها را از طريق كانالهای گوناگون توزيع در خواست كنند.

3.     استراتژی تركيب فشار و كشش PUSH & PULL: نوعی استراتژی ترويجی است كه از هر دو استراتژی بجا و بموقع استفاده می نمايد تا بتواند با ايجاد انگيزه در واسطه ها و كانالهای توزيع و نيز خريداران و مصرف كنندگان و مشتريان سهم بازار شركت را افزايش دهد.

عوامل مؤثر در انتخاب رسانه ها:

دستيابي REACH

        درصد كسانيكه در بازار هدف و زمان معين در معرض آگهی قرار ميگيرند.

تعداد FREQUENCY

        تعداد زمانی كه يك فرد معمولی در بازار هدف و در زمان معين در معرض آگهی قرار ميگيرد.

اثر رسانه MEDIA IMPACT : ارزش كيفی يك آگهی از طريق وسيله يا رسانه ای معين

هزينه COST:         هزينه تبليغات نسبت به هر هزار نفر يا هزار خانواده ای كه آنرا مشاهده ميكنند.

روشهاي تبليغاتي:

1.    روش نفی و اثبات: اثبات و معرفی محصول خود با رد كردن يا نفی محصول رقيب                “قرص آسپيرين مؤثرترين قرص” “ بانك ملت، بانك شما”

2.روش شرطی:استفاده از چهره ها و شرايطی كه   مثبت، شاد، زنده و سالم بوده اما ممكن است آثار محصول اين چنين نباشد “مانند استفاده از چهره يك انسان سالم و جوان برای تبليغ سيگار”

3.    روش ابداعی : استفاده از شيوه ها، ابزارها و  پديده های تازه و يا متفاوت و متمايز “مانند اولين تابلوهای خيابانی در ايران “

4.    روش استدلالی:            روشی است  كه دو پيش شرط لازم دارد شامل:         

الف: افزايش سطح دانش عمومی               ب:    حقانيت پيام

5.    روش شبه استدلال :اين روش ترفند خاصی است برای تحريك مردم و به شكلهای زير صورت ميگيرد:

           الف: جو و فضاسازی (ايجاد ابهام، رفع ابهام)

ب:   القاء

ج :  تلقين (مانند اخبار راديو بی بی سی)

د :  استناد مجازی(مانند مقاله ای با    مرجعهای متعدد با آب و تاب)

ه :  استناد مكرر (دروغي كه رسانه های ديگر   گفته اند و باز تكرار شود)        

ده فرمان تبليغات :

تبليغات موفق و مؤثر نيازمند رعايت يكسری اصول و قواعدی است كه عبارتند از:

1.      توجه را جلب كنيد:      جلب توجه در تبليغات يك شرط لازم است اما كافی نمی باشد.

 تبليغ خوب تبليغی است كه بتواند توجه مخاطبين بازار هدف را بسوی خود جلب نمايد.

2.       شفافيت ظاهری:          در تبليغ بايد تصاوير، كلمات و مفاهيم روشن و گويا باشند زيرا در غيراينصورت باعث تشديد موانع ادراكی می گردند.

3-   تمركز بر نكات اصلی و مهم:    يك تبليغ نبايد به بيش از يك يا دو ارزش يا “منفعت اصلی” توجه و تمركز نمايد، تبليغات با اطلاعات زياد و اضافی در خاطر مخاطب جا نمی افتد.

4.      قابل درك و معتبر باشد:تبليغات بايد به زبان مشتری و در ذهنيت و تصورات او بگنجد، مردم بسياری ازنكات پيچيده وفنی را نميگيرند. تبليغات و ادعاهای آن بايد از ديد مشتری منطقی به نظر برسند يعنی قابل اعتبار باشند.

5.      .احساسات مثبت:تبلبغات بايد در مشتری احساسی مثبت نسبت به محصول و شركت ايجاد نمايد در غير اينصورت مشتری به آن توجه نخواهد كرد.

6.       وحدت سبك:            سبك تبليغات بايد با نوع محصول و نام و نشان آن انطباق داشته باشد.

7.      تداوم سبك:   سبك تبليغات بايد در يك دوره طولانی حفظ گردد و از تغييرات شديد سبك تبليغ و آژانسهای تبليغاتی خودداری گردد.

8.       هم خوانی با دنيای مشتری:  در تبليغات بايد به اين نكته مهم توجه كنيم كه ارتباطات و تبليغات با گيرنده شروع ميشود و نه فرستنده و به همين دليل تبليغ مؤثر تبليغی است كه با دنيای مشتری و مخاطب نزديك باشد. مشتريان در بازارها و محيطهای بين المللی نيازمند پيامهای دلخواه خودشان هستند.

9.       مزيت متفاوت:تبليغ بايد دارای مزيت رقابتی روشنی باشد بعبارتي تبليغ بايد متمايز بودن محصول را نسبت به ساير رقبا در بازار نشان دهد.

10.          برتری تصاوير و عوامل تجسمی نسبت به كلمات:     در پيامهای پيچيده، تصاوير و عوامل تجسمی، نسبت به كلمات برتری دارند.در موارديكه مخاطب يا گيرنده بيش از چند ثانيه نمی تواند به تبليغ توجه كندرعايت اين اصل بسيار ضروری است زيرا تصاوير زودتر از كلمات انتقال می يابند.

عوامل مؤثر در تهيه و تنظيم پيامهای تبليغاتی:

1.      محتوی پيام :محتوی پيام بايد مشتری را تحريك نمايد و معمولاً به دو شكل منطقی و احساسی طبقه بندی ميگردند.

2.      ساختار پيام :اثربخشي يك پيام به دو عامل “چه چيز بايد گفته شود” و “چگونه بايد گفته شود” ارتباط دارد.

نكات مهم در ساختار پيام عبارتند از:

•         پيام بصورت نتيجه گيری قطعی (ولوو، ايمن ترين اتومبيل برای خانواده هاست)

•         نتيجه گيري از پيام بوسيله گيرنده

•         پيامها و تبليغات مقايسه ای

 بازبينی و كنترل تبليغات و آگهی :

-        آيا تبليغات و آگهی ها به مخاطبين خود (افراد مورد نظر) خواهد رسيد؟

-        ْآيا تبليغات، افراد مورد نظر را متقاعد خواهد كرد؟

-        آيا تبليغات بوسيله افراد دلخواه و مورد نظر ديده، شنيده، يا خوانده خواهد  شد؟

-        آيا تبليغات مؤثرتر از رقبا خواهد بود؟

-        آيا تبليغات نكات درستي را در مورد محصول، مارك، مشتريان، شبكه توزيع

            خدمات، شهرت و اعتبار شركت بيان مي كند؟

-        آيا تبليغات با ديگر كانالهای ارتباطی بازاريابی هماهنگ است؟

-        آيا تبليغات بطور كامل با ديگر كانالهای ارتباطی بازاريابی هماهنگ خواهد       بود؟

-        آيا تبليغات، می تواند مشوق خريداران در شرايط رقابت كامل گردد؟

-        آيا تبليغات بازرگانی می تواند باعث افزايش فروش شركت گردد؟

-        آيا شيوه تبليغات و وسايل ارتباط جمعی متناسب و هماهنگ با اهداف شركت و ديگر فعاليت های بازاريابی است؟

-        آيا نتايج تحقيقات حاصل از نتيجه تبليغات بوسيله كاركنان شركت مورد استفاده قرار گرفته است؟

-        آيا تخصيص بودجه تبليغات، با توجه به پتانسيل سوددهي، طبقه بندی    بازار، منطقه جغرافيائی و الگوهای مصرف صورت گرفته است؟

 توصیه های بازاریابی گردشگری:

1. شفاف سازی دیدگاه ها و راهبرد گردشگری ایران

2. تعیین اهداف نظام گردشگری در ابعاد مختلف زمانی

3. تعریف بازار ها و مشتریان مورد نظر در گردشگری داخلی و خارجی

4. بررسی وضعیت تقاضا در مورد گردشگری ایران

5. مشخص کردن جایگاه بخش خصوصی و تقویت آن

6. فضا سازی و آماده سازی شرایط برای سرمایه گذاری

7. تعیین نظام ارتباطات بازاریابی یکپارچه گردشگری

8. استفاده از تبلیغات نهادی و نمادی برای معرفی جاذبه ها

9. استفاده از شیوه های علمی و گروه های حرفه ای

10. آموزش بازاریابی خدماتی و گردشگری به گروه های ذینفع

11. ارتباط با گردشگران خارجی و شناسائی شاخص رضایت گردشگران

12. همکاری با آژانس ها و گروه های حرفه ای جهانی برای بازاریابی گردشگری ایران

13. استفاده از کارشناسان و گروه های مجرب برای بهبود فعالیت های بازاریابی   گردشگری

14. تشکیل مخزن اندیشه برای بازاریابی گردشگری

·          ارتباط تبلیغات در فروش یک محصول یا خدمت جدید

اشباع بازارها، تشديد رقابت، تغيير در سليقه‌ها و نيازهاي مشتريان، شركت‌هاي ايراني را با چالش‌هاي متعددي در فعاليت‌هاي بازرگاني و صنعتي مواجه كرده است. در اين شرايط، شركت‌هايي كه بتوانند از ابزار و امكانات در دسترس خود همانند طراحي و توسعه كالاهاي جديد، تجديد ساختار كانال توزيع و ارائه محصولات با كيفيت بالا و قيمت مناسب و همچنين تبليغات موثر، بدرستي استفاده كنند، مي‌توانند بر اين چالش‌ها فائق آمده و بقاي مداوم خود را تضمين كنند.

تبليغات به عنوان يكي از مهم‌ترين ابزار «آميخته بازاريابي» مي‌تواند نقش بسيار مهمي را در سياست‌ها و استراتژي‌هاي بازاريابي شركت نظير ارتباط با مشتريان، معرفي محصولات جديد، اصلاح و تغيير ذهنيت مشتريان و مخاطبان نسبت به شركت و آرم تجاري آن ايفا كند. متاسفانه به سبب فقدان ارتباط منسجم و علمي بين تحقيقات بازاريابي و صنعت تبليغات ايران، شركت‌ها و صنايع ايراني نمي‌توانند از اثربخشي لازم ناشي از تبليغات خود، بهره‌برداري كنند. از اين رو، برآنيم كه يكي از نقائص تبليغات تجاري در ايران را كه همانا هدف‌گذاري تبليغات بر پايه استراتژي‌هاي بازاريابي شركت است، مورد بررسي و تحليل قرار دهيم.

از آنجاكه نقطه آغاز هر حركت در فعاليت‌هاي صنعتي و تجاري، تعيين اهداف بوده و اين هدف‌ها هستند كه مسير فعاليت‌ها را مشخص مي‌كنند، به بررسي هدف‌گذاري در تبليغات بازرگاني بر پايه مدل IMC مي‌پردازيم.

ارتباطات منسجم بازاريابي يكي از جديدترين ديدگاه‌ها و مدل‌ها در هدف‌گذاري تبليغات و ارتباطات تجاري است. اين مدل نظام‌مند، در جست‌وجوي ارتقاي اثربخشي و هم‌افزايي در فعاليت‌هاي ارتباطي و تبليغاتي شركت‌ها و موسسات است. مدل يادشده، از طريق برقراري ارتباط منسجم و ساختار‌يافته بين عناصر آميخته بازاريابي (قيمت، كالا، تبليغات و توزيع)‏، فعاليت‌هاي تبليغاتي شركت را به طور كامل و اثربخش در خدمت استراتژي‌ها و اهداف بازاريابي و فروش قرار مي‌دهد.

در دهه‌هاي گذشته، فعاليت‌هاي تبليغاتي شركت‌ها، تحت تاثير رسانه‌هايي با دامنه پوششي وسيع نظير راديو، تلويزيون و روزنامه‌ها قرار داشت و از ديگر عناصر ترفيع، نظير بازاريابي مستقيم و ترفيع فروش برحسب مورد، به ندرت و برحسب اتفاق استفاده مي‌شد. از روابط عمومي نيز صرفا به به‏عنوان ابزاري براي تصويرسازي سازمان در جامعه استفاده مي‌شود.

بازاريابان، در طراحي برنامه‌هاي ترفيعي خود، با مسائل و مشكلات بسياري مواجه بودند. آنها مجبور بودند هر يك از عناصر آميخته ترفيع را به صورتي جداگانه هدف‌گذاري كرده، فرايند تعيين بودجه را انجام داده و پيام‌ها و مخاطبان هدف را شناسايي كنند. اين مسئله، زمينه‌ساز كاهش كارايي و اثربخشي فعاليت‌هاي ترفيعي آنها شده بود.

در دهه 1980، برخي شركت‌ها با احساس ضرورت ايجاد انسجام در فعاليت‌هاي ترفيعي و تبليغاتي، استفاده از فرايند ارتباطات منسجم بازاريابي را آغاز كردند. زيرا اين فرايند اجزاي مختلف آميخته ترفيعي شركت و ساير فعاليت‌هاي بازاريابي را كه از طريق آنها با مشتريان يك شركت ارتباط برقرار مي‌كند، هماهنگ مي‌سازد.

صنعت تبليغات، با سرعت مفهوم ارتباطات منسجم بازاريابي را به عنوان مفهومي علمي و كاربردي و نه پديده‌اي زودگذر، پذيرفت و از واژه‌هايي نظير تبليغات جديد، هماهنگي در تبليغ و ارتباطات يكپارچه نيز به منظور توصيف و تشريح مفهوم ارتباطات منسجم بازاريابي، استفاده كرد.

يك گروه كاري از اتحاديه آژانس‌هاي تبليغاتي امريكا يكي از نخستين تعاريف را براي ارتباطات منسجم بازاريابي به شرح زير تدوين كرد:

«ارتباطات منسجم بازاريابي، مفهوم برنامه‌ريزي ارتباطات بازاريابي است كه در قالب برنامه جامع ارتباطي، نقش‌هاي استراتژيك انواع ابزار ارتباطي نظير تبليغات، روابط عمومي، بازاريابي مستقيم و ترفيع فروش را مورد ارزيابي قرار داده و اين ابزار را به منظور شفاف‌سازي، تداوم و به حداكثر رساندن تاثير ارتباطات بازاريابي، با يكديگر تركيب مي‌كند.»

اين تعريف، بر فرايند استفاده از تمامي اشكال ترفيع، به منظور به حداكثر رساندن اثر ارتباطات تاكيد مي‌كند، در حالي‌كه دانشمنداني همانند دان‌شولتز معتقد است كه ارتباطات منسجم بازاريابي نقش و اهميت فراتري نسبت به موارد فوق دارد و دربرگيرنده تمامي ارتباطات و تماس‌هاي يك شركت نظير نام تجاري، تصوير شركت و... با مشتريان است.

بسياري از شركت‌ها، از مفهوم گسترده ارتباطات منسجم بازاريابي به منظور هماهنگ‌سازي و مديريت برنامه‌هاي ارتباطاتي خود استفاده مي‌كنند تا به اين اطمينان برسند كه به مشتريان، تصويري باثبات و موثر از شركت و نام تجاري آن ارائه مي‌دهند. مفهوم ارتباطات منسجم بازاريابي، به شركت‌ها كمك مي‌كند تا از روش‌هاي مناسب و موثر ارتباط و تماس با مشتريان و ساير ذينفعان كاركنان، عرضه‌كنندگان مواد اوليه، سرمايه‌گذاران و ساير موسسات مرتبط استفاده كنند.

 حركت به سوي ارتباطات منسجم بازاريابي، يكي از مهمترين زمينه‌هاي توسعه بازاريابي در دهه 90 تلقي شده است. تغييرات در محيط بازار (مشتريان، فناوري و رسانه‌ها) نياز به انسجام و اثربخشي فعاليت‌هاي تبليغاتي را بيش از پيش آشكار كرده است. بيشتر اين تغييرات، در جنبه‌هاي جمعيت‌شناسي، سبك زندگي، الگوي خريد و رسانه‌هاي مورد استفاده مشتريان رخ داده است. مثلاً تلويزيون‌‌هاي كابلي، ماهواره‌اي و اينترنت، رسانه‌هاي جديدي هستند كه بر سطح و عمق ارتباطات شركت‌ها و موسسات با مشتريان آنها، تاثيري بسيار عمده گذاشته‌اند.

تغييرات اخير در فناوري اطلاعات، اين امكان را ايجاد كرده است كه جامعه مخاطبان به گروه‌هاي كوچكتر و متنوع‌تري تفكيك شوند تا بتوان براي هر يك از آنها، آميخته‌هاي بازاريابي جداگانه‌اي را طراحي و تنظيم كرد. دليل عمده رشد اهميت فرايند ارتباطات منسجم بازاريابي، انقلابي مداوم است كه در قوانين و قواعد بازاريابي و نقش‌هاي سنتي آژانس‌هاي تبليغاتي،‌ رخ مي‌دهد. تغيير در استفاده از تبليغات مبتني بر رسانه‌هاي فراگير، كوچك‌شدن رسانه‌ها، تغيير در مبادله قدرت بازار، توسعه سريع بازاريابي مبتني بر داده‌ها و تغيير در چگونگي استفاده از رسانه‌ها، مهم‌ترين ويژگي‌هاي اين انقلاب است.

 اهميت هدف‌گذاري

1. ارتباطات: اهداف مشخص در برنامه ارتباطات منسجم بازاريابي (تبليغات) هماهنگي گروه‌هاي مختلف درگير در فرايند تبليغات را تسهيل مي‌كند. اهداف مدون تبليغات تمامي قسمت‌ها و بخش‌هاي شركت همانند فعاليت‌هاي ترفيع فروش، روابط عمومي و فروش شخصي را با هم هماهنگ مي‌سازد.

2. تصميم‌گيري: اهداف مشخص، راهنماي مفيدي براي تصميم‌گيري هستند. برنامه‌ريزان تبليغات، غالباً با مسائل و مشكلاتي در زمينه انتخاب پيام تبليغ، انتخاب رسانه و تخصيص بودجه بين عناصر مختلف آميخته ترفيع، روبه‌رو مي‌شوند. وجود اهداف تبليغات، انتخاب‌ها را در هر يك از موارد يادشده آسان‌تر و بهينه‌تر مي‌كند.

3. اندازه‌گيري و ارزيابي نتايج: دليل بسيار مهم براي تعيين اهداف تبليغات، اين است كه مبنا و معيار اندازه‌گيري موفقيت در برنامه ارتباطات منسجم بازاريابي شركت را ارائه مي‌دهند. بدون وجود اهداف مشخص و روشن، ارزيابي چگونگي و ميزان تلاش‌هاي شركت، كاري بسيار مشكل است.

 تحقيقات بازار

دست‌اندركاران تبليغات با چالشي عمده روبه‌رو هستند. آنها همواره مي‌پرسند كالاها، خدمات و ايده‌هاي خود را چگونه از طريق رسانه‌ها به خريداران ارائه كرده و از اين راه، حداكثر بهره‌وري را از فعاليت‌هاي تبليغاتي و ترفيعي خود به دست آورند. براي انجام اين كار، آنها بايد درك عميقي از ارتباط بين محصولات و بازارها داشته باشند. برقراري ارتباط بين محصول و بازار، اصل اساسي بازاريابي و مديريت بازاريابي است. آنها با استفاده از ابزار مختلف مي‌توانند به اين ارتباطات دست يابند.

متاسفانه نقش و اهميت بازاريابي در برخي موارد به درستي براي دست‌اندركاران صنعت و تجارت روشن نيست، مثلاً آنها به تامين مالي صنعت و خريد مواد اوليه براي توليدات، اهميت بالايي مي‌دهند، اما اهميت اينكه مشتريان چه محصولاتي را مي‌خواهند، اين محصولات چگونه بايد به اطلاع مشتريان رسانده شوند و چگونه توزيع گردند، بخوبي تبيين نشده است.

به منظور طراحي كالا و اثربخشي برنامه ارتباطات منسجم بازاريابي، ضروري است كه متصديان تبليغات درك صحيح و مناسبي از فرايند تحقيقات بازاريابي داشته باشند تا بتوانند با ديدي جامع از فرصت‌هاي بازار، بازارهاي هدف مناسب براي شركت، سياست‌ها و برنامه‌هاي قيمت‌گذاري، توزيع، طراحي و توليد محصولات، اين برنامه را به صورت كارا و اثربخش طراحي كنند.

هر شركتي بايد از توانايي تشخيص فرصت‌هاي جديد بازار برخوردار باشد. در محيط پيچيده، همواره فرصت‌ها و تهديدهاي جديدي وجود دارد. تهيه اهداف تبليغات بايد بر مبناي تحليل وضعيت (تحقيق بازار از جايگاه بازار، مشتري، رقبا) و شناسايي و تعريف ويژگي‌هاي ترفيعي صورت پذيرد كه شركت يا نام تجاري محصول، با آن مواجه است. اهداف تبليغات از اهداف و بازاريابي شركت نشأت مي‌گيرند.

اهداف و استراتژي‌هاي بازاريابي، بيان‌كننده اين نكته‌اند كه برنامه كلي بازاريابي شركت طي مدتي معين به چه چيزهايي دست خواهد يافت. اهداف بازاريابي، غالباً در نتايجي مشخص همانند حجم فروش، سهم بازار، سود، يا برگشت سرمايه تعريف مي‌شود. اهداف بازاريابي مناسب و دقيق غالباً قابل كمي‌شدن (مثلاً افزايش 10درصد فروش محصول X در بخش مصرف‌كنندگان بازار در ماه 12 آينده) واقع‌گرايانه و قابل دستيابي هستند. مثلاً، بعضي از شركت‌ها در جست‌وجوي توسعه توزيع و فروش محصولات خود در بخش‌هاي مختلف بازار هستند و يا بعضي از شركت‌ها مي‌خواهند حجم فروش محصولاتشان را به مشتريان فعلي خود افزايش دهند.

از آنجا كه تبليغات، جزئي از ابزار آميخته بازاريابي است، مديران ارتباطات بازاريابي شركت (مديران تبليغات) بايد برنامه بازاريابي شركت را مرور كرده و دريابند كه شركت، طي برنامه بازاريابي خود مي‌خواهد به چه چيزي دست يابد. مديران تبليغات بايد از توانايي تبديل و تفسير اهداف بازاريابي شركت به اهداف ارتباطات و اهداف ترفيعي ويژه برخوردار باشند.

 اهداف تبليغات

- اهداف اطلاع‌رساني

- آگاه كردن مشتري از محصول جديد

- پيشنهاد استفاده جديد از محصول (موارد استفاده جديد يك كالا)

- آگاه كردن بازار از تغيير قيمت

- آگاه كردن مشتري از قيمت‌هاي جديد محصول

- آگاه كردن مشتري در زمينه طرزكار محصول

- توصيف و تشريح خدمات موجود براي محصول

- تصحيح برداشت‌هاي غلط مشتريان

- كاهش ترس مشتريان

- ايجاد تصويري مناسب براي شركت

- اهداف ترغيب مشتريان

- ايجاد ترجيحات نسبت به محصولات و خدمات شركت، نزد مشتريان

- تشويق و ترغيب مشتري براي خريد محصولات شركت به جاي رقبا

- تغيير و تصحيح ادراك مشتري نسبت به ويژگي‌هاي محصول

- تشويق مشتري براي اتخاذ تصميمات فوري در خريد محصول

- تشويق مشتري براي برقراري تماس تلفني با بخش فروش و بازاريابي شركت

- اهداف يادآوري

- يادآوري به مشتري در اين مورد كه ممكن است محصول و خدمات در آينده موردنياز باشد

- يادآوري به مشتري در اين مورد كه محصولات و خدمات را بايد از كجا خريداري كند

- يادآوري محصول در ذهن مشتري، هنگامي كه عرضه در خارج از فصل استفاده رخ داده باشد

- حفظ نگهداري جايگاه محصول در ذهن مشتري

 فرايندهاي هدف‌گذاري

1. روش هدف‌گذاري براي افزايش فروش (اهداف تبليغاتي افزايش فروش): براي بسياري از مديران بازاريابي تنها هدف معني‌دار برنامه‌هاي ترفيعي «فروش» است. آنها اينگونه مي‌انديشند كه تنها دليلي كه شركت‌ها براي تبليغات خود پول خرج مي‌كنند، افزايش فروش محصولات و خدمات است. بعضي از مديران عقيده دارند كه اهداف «افزايش فروش» (فروش‌گرايي)، افرادي درگير، در تبليغات و ترفيع را به اين فكر مي‌اندازد كه چگونه برنامه‌هاي ترفيعي و تبليغاتي را طراحي كنند تا به افزايش فروش بينجامد.

2. انتقاد به روش هدف‌گذاري تبليغات براي افزايش فروش:

الف- يكي از مهم‌ترين مسائلي كه مديران بازاريابي و تبليغات بايد به آن توجه نشان دهند اين است كه افزايش فروش يك شركت، تابع عوامل و متغيرهايي متعدد نظير فناوري، اقتصاد، كيفيت محصول، قيمت، توزيع، رقابت، تبليغات و ترفيع است. فروش ضعيف ممكن است معلول دلايل متعددي نظير طراحي يا كيفيت نامناسب محصول، بسته‌بندي، توزيع، يا قيمت‌گذاري باشد. تبليغات، تنها مي‌تواند مشتريان را از وجود محصول آگاه و به محصول (كالا) علاقه‌مند سازد، اما نمي‌تواند آنها را وادار به خريد محصول كند بويژه اگر كالاها موجود نباشند يا قيمت آنها از قيمت كالاهاي رقبا بالاتر باشد.

ب- دشواري ديگر در اهداف فروش، اين است كه اثربخشي تبليغات غالباً مدت‌ها بعد از انجام تبليغات اتفاق مي‌افتد. پولي كه براي تبليغات خرج مي‌شود، ضرورتاً اثر فوري بر فروش ندارد زيرا بعضي از متخصصان عقيده دارند كه تبليغات، اثر خود را با كندي نشان مي‌دهند. تبليغات، ممكن است آگاهي، علاقه و يا نگرش‌هاي مثبت و مساعد نسبت به مارك تجاري شركت ايجاد كند، اما اين احساس در فرايند واقعي خريد تا زماني كه مشتري براي خريد كالاها به بازار مراجعه كند، نتيجه نخواهد داد.

3. روش هدف‌گذاري بر مبناي تاثير ارتباطات: بعضي از بازارياباني كه به هدف‌گذاري بر مبناي فروش انتقاد دارند، مي‌گويند نقش اول ارتباطات منسجم بازاريابي، ارتباط برقراركردن با مخاطبان هدف است و برنامه‌ريزي براي اهداف تبليغات بايد بر مبناي اهداف ارتباطات باشد زيرا انتظار نمي‌رود كه مشتريان سريعاً به تبليغات واكنش نشان دهند. در واقع، تبليغات بايد اطلاعات مرتبط را به مخاطبان منتقل كند و قبل از اينكه رفتار خريد اتفاق بيفتد تمايل مثبتي در مشتريان نسبت به نام تجاري محصولات شركت ايجاد كند. تبليغات و ديگر تلاش‌هاي ترفيعي، به منظور دستيابي به اهداف ارتباطي نظير افزايش دانش مخاطبان نسبت محصول و شركت، علاقه‌مند كردن آنها به شركت، ايجاد نگرش و تصوير مثبت و انگيزه‌هاي خريد، طراحي شوند.

شكل شماره 1، گام‌هاي مختلف مدل تاثير ارتباطات را نشان مي‌دهد. در اين مدل سلسله مراتبي، چگونگي حركت مشتري از آگاهي تا خريد، نمايش داده مي‌شود.

شكل1: گام‌هاي مختلف در مدل تأثير ارتباطات

 

هرم تاثيرات ارتباطات

تبليغات و ترفيع، در عمل وظيفه ارتباطي خود را همانند يك هرم انجام مي‌دهند. در طبقه پايين هرم، اهداف ارتباطات بيشتر شامل آگاه‌سازي مشتري و ارائه اطلاعاتي در خصوص محصول است، اما در راس هرم، اهداف ارتباطات بيشتر بر ترغيب و تحريك تمايلات مشتري براي خريد تمركز دارند. بنابراين، دستيابي به اهداف در سطوح پايين هرم، آسان‌تر از سطوح بالاي آن بوده و هرچه به سمت بالاي هرم پيش برويم، از مشتريان بالقوه نيز كاسته مي‌شود.

شكل2: هرم اثرات ارتباطات

 

از مدل هرم اثرات ارتباطات، مي‌توان براي شناخت و تعيين جايگاهي كه محصول در ذهن مشتريان و مصرف‌كنندگان دارد، استفاده كرد. با استفاده از اين مدل، بعضي برنامه‌ريزان تبليغاتي مي‌توانند تعيين كنند كه مخاطبان هدف، در كدام يك از مراحل (قسمت‌هاي) هرم قرار دارند. اگر سطوح آگاهي درباره نام تجاري و دانش درباره ويژگي‌ها و مزاياي آن پايين باشد، هدف تبليغات بايد افزايش سطوح آگاهي درباره محصول و افزايش دانش مشتريان درباره مزايا و ويژگي‌هاي محصول باشد. اگر مخاطبان موردنظر درباره محصول آگاهي و دانش داشته باشند، اما تمايل و ترجيح آنها نسبت به محصول پايين باشد، هدف تبليغات ممكن است تغيير تصوير ذهني بازار هدف نسبت به نام تجاري محصول و سوق دادن آنها به سمت خريد محصول باشد.

3. روش داگمار: تز اصلي روش داگما اين است كه آثار ارتباطات، پايه و اساس سنجش موفقيت يا شكست برنامه‌هاي تبليغاتي است. كاميابي يا شكست در تبليغات بستگي به كارايي فرايند ارتباطات در رساندن اطلاعات مطلوب و مناسب به مخاطبان اصلي در زمان مناسب و با هزينه كم دارد. از منظر مدل داگمار، هدف تبليغاتي شامل وظيفه‌اي ارتباطي است كه مشخص و قابل اندازه‌گيري است. وظيفه ارتباطي بر پايه مدل سلسله مراتبي فرايند ارتباطات، شامل چهار مرحله ذيل است:

1. آگاهي: آگاه‌سازي مشتري از وجود نام تجاري يا شركت

2. ادراك: توسعه و گسترش اين مفهوم كه محصول چيست و به چه درد مشتري مي‌خورد

3. متقاعد كردن: كوشش در زمينه توسعه تمايل ذهني مشتري براي خريد كالا يا خدمت

4. عمل: واداركردن مشتري به خريد كالا

 

ويژگي‌هاي هدف‌گذاري در روش داگمار

يكي از نقش‌هاي مهم روش داگمار در فرايند هدف‌گذاري تبليغاتي، شناسايي اجزاي تشكيل دهنده يك هدف خوب تبليغاتي است. هدف تبليغاتي، بايد وظيفه ارتباطي مشخص و قابل اندازه‌گيري داشته باشد، مخاطبان هدف را شناسايي و مشخص كند و زمان تعيين شده براي دستيابي به اهداف تبليغات را مشخص سازد.

· وظايف واقعي و قابل اندازه‌گيري: وظيفه ارتباطي بيان شده در اهداف تبليغاتي، بايد بيان‌كننده دقيق پيامي باشد كه تبليغ‌كننده براي مخاطبان هدف، ارسال مي‌كند. بر طبق مدل داگمار، اهداف بايد مشخص و روشن انتخاب شوند تا راهنماي متخصصان خلاقيت در توسعه پيام تبليغ باشند. اهداف تبليغاتي بايد قابل سنجش و اندازه‌گيري بوده و تعيين‌كننده اين نكته باشند كه پيام موردانتظار به صورت مناسبي به مخاطبان انتقال داده مي‌شود.

· مخاطبان هدف: از ديگر ويژگي‌هاي مهم اهداف خوب اين است كه مخاطبان هدف را به خوبي شناسايي كنند. مخاطبان اوليه هدف براي محصولات يا خدمات شركت را مي‌توان بر پايه متغيرهاي جمعيت شناختي، جغرافيايي، سايكوگرافيك، متغيرهاي رفتاري نظير نرخ مصرف محصول و يا مزاياي موردنياز مصرف‌كنندگان، شناسايي و تعيين كرد.

· درجه تغييري كه در جست‌و‌جوي آن هستيم: در تعيين اهداف تبليغاتي، برنامه‌ريزي تبليغات بايد وضعيت مخاطبان را از لحاظ آگاهي، دانش، نگرش و نيات مخاطبان نسبت به كالاها و شركت شناسايي كند. سپس درجه تغيير هر يك از متغيرهاي فوق به وسيله برنامه تبليغات را تعيين كند. شناسايي تصور، آگاهي و دانش مخاطبان نسبت به نام تجاري و شركت، از طريق تحقيقات بازاريابي صورت مي‌گيرد.

· تعيين زمان لازم: آخرين ويژگي اهداف تبليغات، شناسايي و تعيين زمان است كه تبليغات بايد طي آن انجام شود. زمان مناسب مي‌تواند از چند روز تا يك سال يا بيشتر، متفاوت باشد. بيشتر برنامه‌هاي تبليغاتي با توجه به شرايطي كه تبليغ‌كننده با آن مواجه است و نوع پاسخ موردنياز، مي‌تواند از چند ماه تا يك سال متفاوت باشد. مثلاً، به منظور رسيدن به سطح آگاهي براي يك نام تجاري، مي‌توان از طريق برنامه تجاري كوتاه‌مدت، گسترده و سريع، مخاطبان هدف را شناسايي كرد. اين در حالي است كه تعيين جايگاه مجدد يك محصول، نياز به تغيير ادراكات مشتريان داشته و به زمان بيشتري نياز دارد.

امروزه، روش داگمار تاثير قابل ملاحظه‌اي در فرايند هدف‌گذاري تبليغات داشته و بسياري از برنامه‌ريزان امور تبليغات و ترفيع، از اين روش به عنوان پايه‌اي براي ارزيابي اثربخشي برنامه‌هاي تبليغاتي خود استفاده مي‌كنند.



 

شیوه های اقناع و تبلیغ

مباني اقناع و تبليغ :

يكي ديگر از P هاي بازاريابي Promotion  يا ترفيعات يا ترويجات است اخيراً بجاي اين واژه از ارتباطات يكپارچه بازاریابی يا IMC   نام برده مي شود كه در واقع سيستم ارتباطي ما با محيط است ، بدين وسيله است كه ما به جامعه مشتريان اعلام مي كنيم حضور داريم و آنها نيز از حضور ماه مطلع مي شوند.

آميخته ترفيعات : داراي 5 عنصر اساسيست كه عبارتند از :

۱ـ تبليغات  

۲ـ روابط عمومي

3 ـ پيش برد فروش

4 ـ بازاريابي مستقيم

5 ـ بازایابی فردی یا نفربه نفر

تبليغات :

يك شيوه غير شخصي براي معرفي كالا يا خدمات و يا ترغيب و یا يادآوري نام شركت و محصول در ذهن مشتري است كه هزينه بر محسوب مي شود يكي از الگوهاي معتبر در ارائه تبليغات الگوي 5M مي باشد كه بعدها به آن مي پردازيم :

 

 

1 ـ mission  (هدف و رسالت) :

 اولين قدم در تنظيم يك برنامه تبليغات تنظيم هدف است يعني ما مشخص كنيم كه تبليغ ما مي خواهد به چه هدفي برسد آيا مي خواهد موجب افزايش شود يا فقط قصد ايجاد ارتباط با مصرف كننده را دارد، در واقع تبليغات براساس هدفي كه دنبال مي كند به 3 دسته مي توان تقسيم نمود:

‌أ.      تبليغ اطلاع رسان يا آگاهي دهنده

‌ب.    تبليغات ترغيب كننده يا متقاعد كننده

‌ج.     تبليغات يادآوري كننده

 هنگاميكه يك كالا بتازگي وارد بازار شده و مشتري از آن آگاهي ندارد اولين قدم آن است كه به مشتري بگوئيم ما وارد بازار شده ايم در اين حالت تبليغات كوتاهي پخش مي شود و در صدد است كه مشتري را از نام و برند سازمان آگاه كند، براي برخي از محصولات , تلويزيون در اين مرحله مي تواند رسانه خوبي باشد، زيرا با ارائه پيامهاي از طريق تلويزيون طيف وسيعي از افراد را پوشش داد،  پس از اينكه مشتري از نام و نشان تجاري ما آگاه شد نوبت آن است كه به مشتري بگوئيم مزيت ما نسبت به رقبا چيست و در واقع او را متقاعد سازيم كه خريد خود را از ما انجام دهد طبيعتاً براي متقاعد كردن افراد بايد براي آنها دليلي بياوريم , مثلاً قيمت ما پايين تر است، كيفيت ما بهتر است، خدمات ما بهتر است و غيره ، ظاهراً براي اين مرحله رسانه چاپي مناسبتر است پس از اينكه مشتري متقاعد شد و كالاي ما را خريد كرد , بايد هر ازگاهي به مشتري يادآوري كنيم كه برند ما را فراموش نكند، زيرا معروفترين برندها هم اگر تبليغاتشان حذف شود از خاطر مشتري مي رود

توجه : به يك اعتبار ديگر براي تبليغ 2 هدف ديگر نيز قائل شدند:

1 ـ هدف فروش 2 ـ هدف ارتباط

يعني يا تبليغ مي كنيم كه كالا را بفروشيم يا صرفاً مي خواهيم با مشتري ارتباط برقرار كنيم و به او آگاهي دهيم .

2 ـ Money (پول) :

 پس از اينكه هدف برنامه تبليغاتي ما روشن شد حال نوبت به آن مي رسد كه مشخص كنيم چقدر بودجه و پول براي اجراي اين برنامه تبليغاتي مي خواهيم اختصاص دهيم، تقريباً مي توان گفت كه هيچ روش صد در صد درستي براي تنظيم بودجه تبليغاتي وجود ندارد،

 

 4  روش عمده براي تنظيم بودجه تبليغاتي وجود دارد كه 3 روش اول آن سنتي و تجربيست و  روش چهارم تا حدودي عمليست به شرح زير:

الف - روش در حد استطاعت :

اين روش يكي از سنتي ترين روشها براي تنظيم بودجه تبليغاتي است در اين روش جهت تنظيم بودجه عمدتاً توان مالي شركت مطرح مي باشد يعني واحد مالي سازمان تعيين مي كند چقدر بودجه به كارهايي تخصيص يابد، توسل به اين شيوه ممكن است منجر به يك بودجه اي شود كه يك خيلي از ميزان مورد نياز , بيشتر و يا خيلي كمتر باشد، اين روش هيچ جنبه علمي ندارد و در واقع واحد بازاريابي در برابر كار انجام شده قرار گرفته است.

ب ـ روش برابري با رقبا:

 در اين روش ميزان بودجه اي كه رقبا براي تبليغات خود تخصيص داده اند , ملاك بودجه ماست ، نكته اساسي كه مطرح مي شود اين است كه اگر رقبا بودجه غلطي را اختصاص داده باشند طبيعتاً بودجه ما نيز اشتباه است، اما در اين روش يك خرد جمعي وجود دارد زيرا يك روش محافظه كارانه مي باشد يعني دست كم از رقبا عقب نيفتاده ايم.

ج  روش درصدي از فروش :

 در اين روش درصد خاصي از فروش را به تبليغات اختصاص مي دهيم ، در اين روش كه كاملاً دور از منطق است با يك دور باطل مواجه مي شويم يعني اگر فروش كاهش يابد تبليغات نيز كاهش مي يابد و وقتي تبليغات كاهش مي يابد مجدداً فروش نيز كاهش مي يابد تا زماني كه سازمان به نابودي كشيده شود در واقع در اين روش بجاي اينكه تبليغات براي فروش انجام شود اين فروش است كه تعيين كننده ميزان تبليغ است.

د -  روش وظيفه و هدف :

 اين روش كه در مقايسه با روشهاي قبلي علمي تر بنظر مي رسد عنوان مي كند كه با استفاده از هدف است كه بودجه را تعيين مي كنيم، يعني مشخص مي كنيم كه هدف چيست و براي رسيدن به هدف چه كار بايد انجام دهيم و از چه رسانه اي استفاده كنيم، چند بار پيام را تكرار كنيم و سپس يك بودجه تبليغاتي صحيح را مي توانيم تدوين كنيم .

3 ـ Message (پيام) :

در اين مرحله تصميم مي گيريم كه پيام ما چگونه باشد از چه تكنيك و جاذبه اي براي ارسال پيام خود استفاده مي كنيم، مي توان از مشهورترين جاذبه ها در ارسال پيام استفاده كرد:

الف - جاذبه ترس:  بطور خلاصه ميتوان عنوان كرد كه در جاذبه ترس با استفاده از مكانيزم ترساندن مشتري او را تحريك به خريد مي كنيم مثل خمير دندان براي بچه ها

گفته مي شود اگر ميزان ترس از يك حدي فراتر رود تاثير بازدارنده اي براي خريدار دارد.

ب - جاذبه خنده : در مورد كودكان بسيار موفق عمل كرده است، نكته مورد توجه اين جاذبه اين است كه مطلب خنده دار در تبليغ نبايد خود كالا را تحت تاثير قرار دهد.

ج -  جاذبه منطقي:در اين جاذبه تلاش مي كنيم كه بطور منطقي مشتري را مجاب نمائيم تا كالای ما را بخرد، اين نوع جاذبه در مورد كساني بكار مي رود كه سطح آگاهي والايي دارند، همچنين اين جاذبه براي كالاهايي كه جنبه استراتژيك دارند و يا در سبد خانواده ارزش قيمتي والايي دارند، مي توانند با موفقيت بكار گرفته شوند .

د - جاذبه احساسي: در اين نوع جاذبه احساسات مخاطب هدف گيري مي شود و با ايجاد فضايي احساسي تلاش مي كنيم تا فرد را تحريك به خريد كنيم ، مثل تبليغات ماكاروني در فضايي سبز با حضور زن و شوهري جوان و كودكي در حال بازيست، در برخي از كتب جاذبه خنده و ترس زير مجموعه جاذبه احساسي طبقه بندي مي شوند.

ه - جاذبه اخلاقی : در اين نوع تبليغ يك موضوع اخلاقی و انساني مطرح مي شود، برخي معتقدند كه جاذبه اخلاقي نيز زير مجموعه جاذبه احساسيت مثل تبليغات هايي كه براي اهداي خون صورت مي گيرد .

و - جاذبه 2 جنبه اي : در اين جاذبه تلاش بر آن است كه براي جذب و جلب مشتري و اثبات اينكه سازمان ماصداقت دارد نكات احتمالي منفي را در مورد كالا  در تبليغ ارائه مي كنيم و سپس نكات مثبت را بازگو مي كنيم مثل تبليغ سيگار وينستون : "هر سيگار براي سلامتي مضر است حتي وينستون" يا شعار يكي از شركتهاي كرايه اتومبيل به اسم Avis : "ما شماره 2 هستيم" بنابراين تلاش بيشتري مي كنيم ، تبليغات  2 جنبه اي دقيقاً نقطه مقابل تبليغات يك جنبه ايست كه فقط نكات مثبت كالا را بيان مي كند و معمولاً در باور مخاطبان نمي گنجد .

 4 ـ Media (رسانه):

حال كه پيام تبليغاتي مشخص شد نوبت آن مي رسد كه تصميم بگيريم از چه رسانه اي براي ارسال پيام تبليغاتي خود استفاده كنيم، مهمترين رسانه هايي كه براي ارائه پيام مي توان مورد استفاده قرار داد عبارتند از: تلويزيون ـ راديو ـ مجلات ـ روزنامه ها ـ تابلوهاي تبليغاتي ـ اينترنت ـ پيامك

طبيعتاً هر يك از اين رسانه ها داراي نقاط قوت و ضعف هستند، براي مثال تلويزيون از نظر تعداد افرادي كه پوشش مي دهد رسانه ارزانيست اما از نظر هزينه اي كه مي كنيم گران است ، لذا شركتهاي كوچك توان تبليغ در تلويزيون را ندارند اگر چه اثر بخش ترين رسانه تلويزيون است اما در تلويزيون نمي توان پيامهاي بلندرا ارائه داد، لذا براي پيامهاي كوتاه موثر مي باشد ، تلويزيون از صدا، تصوير و حركت استفاده مي كند يعني بالاترين قدرت براي تاثير گذاري را دارد، در صورتي كه راديو فقط صداست و ديگر تبليغات , فقط تصوير ؛ براي ارائه پيامهای بلند رسانه هاي چاپي مناسب است , اينترنت يك چند رسانه اي محسوب مي شود كه در سالهاي اخير بدليل پوشش بيشتر از اقبال فزآينده تري برخوردار شده است .

5 ـ Measurement  (اندازه گيري ):

همانطور كه گفته شد پيامهاي تبليغاتي از نظر هدف به دو دسته تقسيم مي شود؛

 آثار فروش  و  آثار ارتباطي

 ازريابي پيام تبليغاتي نيز از اين دونظر مورد بررسي قرار مي گيرد يعني آيا پيام تبليغاتي همان هدفي را كه دنبال مي كرده است (فروش يا ارتباط) به آن رسيده است يا خير؟ زيباترين پيام هاي تبليغاتي اگر نتوانند باعث افزايش فروش شود يا ارتباط منطقي با مخاطب برقرار كند نا موفق می باشند, الگويی براي طراحي يك پيام تبليغاتي بكار گرفته شده است بنام AIDA براساس اين الگو يك پيام تبليغاتي بايد واجد 4 خصوصيت باشد:

1-   توجه  Attention

2-   علاقه Interest

3-   تمايل Desire

4-   اقدام به خريد Action  

بر اساس اين الگو اولين مرحله اين است كه يك تبليغ بتواند مخاطب را جلب كند يعني اگر قويترين تبلیغ ساخته شود اما در جلب نظر مخاطب  ناموفق باشد نوعي هدر دادن بودجه می باشد, پس هنگاميكه توجه مخاطب جلب شد تبليغ بايد علاقه را در او ايجاد كند و فرد مايل باشد كه كالا را بخرد و در نهايت اقدام به خرید كند پس اگر تبليغ توجه مخاطب را جلب كند در او ايجاد علاقه نمايد و ميل به خرید را در او بوجود آورد اما در نهايت مخاطب را وادار به خريد نكند در كار خود ناموفق است

تذكر: در فروشندگي نيز اين الگو بكار گرفته مي شود و عنوان مي شود يك فروشنده موفق بايد داراي اين ويژگيها باشد AIDAS     S=Sale))

فرآيند تصميم تبليغ :

شامل: 1-  برنامه ريزي   2-  اجراء   3-  كنترل  مي شود .

الف ـ برنامه ريزي :

به معنی شناسايي و تعيين مخاطبان از نظر جنسيت، منطقه جغرافيايي، سطح درآمد، گروه سني تحصيلات، فرهنگ مصرف و غيره است همچنين در برنامه ريزي براي تبليغ , تعيين اهداف، تعيين بودجه، زمانبندي تبليغ و انتخاب رسانه صحیح مد نظر قراردارد .

ب ـ اجراء :  

در اجراي تبليغ موارد زير حتماً بايد انجام شود و تستهاي آزمايشي در مورد تبليغات هماهنگ كردن نوع تبليغات با فرهنگ جامعه مخاطب و در صورت لزوم اصلاحات آن و در نهايت اجراي تبليغات و پخش از رسانه هاي مختلف

ج ـ كنترل :

 بطور مبسوط توضيح داده شد یعنی ارزيابي تبليغات انجام شد .

انواع استراتژي تبليغي و ترويجي :

1 ـ استراتژي فشار:

نوعی استراتژی ترويجي است كه از طريق استفاده از نيروي فروش كالاها را در داخل مسير كانالهای توزيع وارد كرده و با فشار مي فروشد

2 ـ استراتژي كشش :

نوعي استراتژي ترويجي است كه با صرف هزينه اي زياد و ايجاد انگيزه در خريداران و مصرف كنندگان درصدد است تا تقاضا را درمشتريان ايجاد كند وآنها  به سمت كانالهاي توزيع كشيده شوند .

3 ـ استراتژي ترکیب فشار و كشش                      Push & pull  

در اين استراتژي از هر دو استراتژي فشار و كشش بجا و بموقع استفاده مي شود تا بتواند با ايجاد انگيزه در واسطه ها و كانالهای توزيع و نيز خريداران و مصرف كنندگان و مشتريان سهم بازار شركت را افزايش دهد.

عوامل موثر در انتخاب رسانه ها:

1 ـ دستيابي : درصد كسانيكه كه در بازار هدف و دريك زمان معين در معرض آگهي قرار مي گيرند .

2 ـ تعداد : تعداد زماني كه يك فرد معمولي در بازار هدف و در زمان معين در معرض آگهی قرار مي گيرد

3 ـ اثر رسانه : ارزش كيفي يك آگهي كه از يك رسانه معین پخش مي شود

4 ـ هزينه : هزينه ايستكه بابت تبليغات براي هر n نفر پرداخت مي شود.

عوامل موثر در تهيه و تنظيم پيامهاي تبليغاتي :

1 ـ محتواي پيام : محتواي پيام بايد مشتري را تحريك نمايد و معمولاً به دو شكل منطقي و احساسي طبقه بندي مي شود.

2 ـ ساختار پيام : اثر بخشي در يك پيام به دو عامل بستگي دارد

الف : چه چيز بايد گفته شود 

 ب :‌چگونه بايد گفته شود

در ساختار پيام بايد برخي نكات توجه كرد از جمله اينكه بايد يك نتيجه گيري قطعي در آن باشد . مثل ولوو : (ايمن ترين اتومبيل براي خانواده)  یا در پیام , مقايسه اي صورت بگيرد یا نتیجه گیری بوسیله گیرنده پیام صورت بگیرد.

فرصتها و محدودیتهای تبلیغات On Line :

 رسانه های الکترونیک 2نقش را حداقل ایفا میکنند :

1-      بعنوان ابزار ارتباطی و مدیریت دانش

2-      بعنوان ابزاری برای تبلیغات

مزایای تبلیغات On Line :

1-      امکان هدفگیری مخاطبانی که عامل مورد علاقه آنها جستجو میشود

2-      اتلاف کمتر منابع نسبت به رسانه های دیگر

3-      امکان دسترسی به ترکیب مناسبی از مخاطبان

4-      قابلیت انتقال پیام در هر ساعت از شبانه روز

5-      تعاملی بودن

6-      امکان برقراری تماس شخصی با تک تک مخاطبان

7-      امکان ورود به مراحل بعد از تبلیغات مثل برقراری تماس برای فروش ، ارائه نمونه محصول انتقال اطلاعات تکمیلی و احتمالا فروش بصورت On line

8-       برخورداری از سطح پوشش محلی و بین المللی

 

بااین حال در مورد آنچه فضای On line درمقابل دامنه نیازهای تبلیغات باید ارائه دهد محدودیتهایی نیز وجود دارد:

1-      نامشخص بودن سطح پوشش محیط On line

2-      در مواردی بازارها یا مخاطبان عام نمی باشد

3-      ریسک حک شدن هرچند کم ولی وجود دارد

4-      عدم دسترسی مناسب به اینترنت در ساعات پرترافیک

5-      امکان خرابی و بروز مشکلات فنی در کامپیوترها و حتی خدماتی که ISP ها ارائه میدهند

6-      عدم دسترسی تمام مخاطبان به تکنولوژی دریافت کننده این نوع تبلیغات

 

تداعی :

به هنگام شنیدن صحبت یک فرد ما غالبا در مورد چیزی فکر میکنیم که می خواهیم به زبان بیاوریم ، اگر من کلمه اتومبیل را به زبان بیاورم شما به جه جیز فکر می کنید ؟ ممکن است بلافاصله به یاد جاده ها بیافتیم یا امکان دارد نام تجاری یک اتومبیل به ذهن برسد ، این حالت تداعی نام دارد آنچه شالوده این تداعی ها را در ذهن ما بنیان می نهد ممکن است به شکل یک شبکه عظیم تداعی های به هم پیوسته ترسیم شود .

یادگیری از طریق تداعی :

از شهری برای اولین بار دیدار می کنید ومناظر تماشایی آنرا از نظر می گذرانید عجب تجربه ای ! عجب منظره ای ! چه نوع سوال ابلهانه ای است ! این منظره نمی کوشد که چیزی را منتقل کند ، مناظر درست همانند برخی از تبلیغات بیشتر یک تجربه اند تا یک پیام از پیش طراحی شده بااین حال چند بار مراجعه به مناظر ممکن است آن شهر را با تجربه بصری تداعی کنیم اکنون این مناظر بدیع در دستور کار صفاتی که باآن شهر تداعی می شود مکان بالاتری یافته است یک تصویر میتواند بدون پیام خاصی ساخته شود بعبارتی می توان گفت من به همان اندازه ای آموخته ام که به سادگی به من گفته می شود ، شهر زیباست  ، من این اطلاعات را تجربی آموخته ام نه کلامی و این بدان معناست که من احتمالا احساسی غنی تر و عمیق تر نسبت به آن دارم من اطلاعات را بدون آگاهی آموخته ام یعنی بدون آگاهی از اینکه دارند چیزی به من می آموزند آموخته ام .

روشهای تبلیغات :

1-      روش نفی واثبات

اثبات و معرفی محصول خود با نفی کردن محصول رقیب مثل (قرص آسپرین موثرترین قرص)

2-      روش شرطی

استفاده از چهره ها و شرایطی که مثبت ،شاد، زنده و سالم بوده اما ممکن است آثار محصول چنین نباشد مثلا تبلیغ یک سیگار توسط یک جوان ورزشکار

3-      روش ابداعی

استفاده از چیده ها ، ابزارها و پدیده های تازه ، متفاوت و متمایز

4-      روش استدلالی

روشی که 3 پیش شرط لازم را دارد :

الف : افزایش سطح دانش کنونی

ب : ارزشمند بودن

ج : حقانیت پیام

 

5-      روش شبه استدلال :

این روش ترفند خاصی است برای تحریک مردم به اشکال زیر صورت می گیرد :

1-      جوسازی ویا فضاسازی از طریق ایجاد و یا رفع ابهام

2-      القاء

3-      تلقین

4-      استنادمجازی مانندمقاله ای با مرجع های متعدد

5-      استناد مکرر

 

اصول وقواعد یک تبلیغات موفق و موثر:

1-     جلب توجه کند :

تبلیغی مناسب استکه بتواند توجه مخاطبین را بسوی خود جلب کند جلب توجه در تبلیغات یک شرط لازم است اما کافی نیست

2-     شفافیت ظاهری :

درتبلیغ باید تصاویر ، کلمات و مفاهیم روشن و گویا باشد زیرا درغیر اینصورت باعث تشدید موانع ادراکی می شود

3-     تمرکز برنکات اصلی و مهم :

یک تبلیغ نباید بیش از یک یا دو ارزش یا منفعت اصلی توجه و تمرکز کند تبلیغات بااطلاعات زیاد و اضافی در خاطر مخاطب جا نمی افتد

4-     قابل درک ومعتبر باشد :

تبلیغات باید به زبان مخاطب و درذهنیت و تصورات او بگنجد مردم بسیاری از نکات پیچیده و فنی را متوجه نمی شوند همچنین تبلیغات باید طوری باشد که ادعاها در آن به زعم مخاطب منطقی به نظر برسد یعنی قابل اعتبار باشد

5-     احساسات مبت :

تبلیغات باید درمشتری احساس مثبت نسبت به محصول و شرکت ایجاد کند در غیر اینصورت مشتری به آن توجه نخواهد کرد

6-     وحدت سبک :

سبک تبلیغات باید با نوع محصول و نام ونشان آن انطباق داشته باشد

7-     قوام سبک :

سبک تبلیغات باید در یک دوره طولانی حفظ گردد و از تغییرات شدید درنوع و سبک و آزانس های تبلیغاتی خودداری کند

8-     هم خوانی با سلایق و انتظارات مشتری :

دز تبلیغات باید به این نکته مهم توجه کنیم که ارتباطات و تبلیغات با گیرنده شروع میشود نه فرستنده به همین دلیل تبلیغ موثر تبلیغی استکه باسلایق و انتظارات مخاطب نزدیک باشد

9-     مزیت متفاوت :

تبلیغ باید دارای مزیت رقابتی روشن باشد بعبارتی تبلیغ باید متمایز بودن محصول را نسبت به سایر رقبا نشان دهد

10- برتری تصاویر و عوامل تجسمی نسبت به کلمات :

در پیام های پیچیده تصاویر و عوامل تجسمی باید نسبت به کلمات برتری داشته باشد در مواردی که مخاطب یا گیرنده بیش از چند ثانیه نمی خواهد به تبلیغ توجه کند این اصل بسیار ضروری است زیرا تصاویر زودتر از کلمات منتقل میشود

 

انواع تبلیغات تلویزیونی از لحاظ زمانی :

1-     تبلیغات 15 ثانیه ای :

تنهاجنبه یادآوری کننده دارد و هرگز نمی تواند مشتری رابه خرید آن کالا ترغیب نماید یا محصولی را معرفی نماید اما چنانچه تبیلغ 15 ثانیه ای بصورت خلاق تهیه شود شاید بتواند اندکی در ترغیب مشتریان موثر باشد

2-     تبلیغات 30 ثانیه ای

دراین نوع تبلیغات سازمان به دنبال ترغیب مشتری به استفاده از آن محصول است

3-     تبلیغات 60 ثانیه ای و بیشتر

این نوع تبلیغ بیشتر برای معرفی محصول شرکت وحتی تاریخچه آن سازمان بکار میرود مثل ماکارونی مانا

 

مخاطبان تبلیغات چه کسانی هستند:

هرتبلیغی مخاطب خاص خود را هدف قرار می دهد شما نمیتوانید محصول خودرا به همه مردم بفروشید بلکه باید بازار شخصی را معین نمود ومحصول خود را در آن بازار عرضه کنیم

انتخاب مخاطبان تبلیغ پیچیده تر از آن چیزی استکه بنظر میرسد مشتریان در طول زمان تغییر میکنند به این معنی که اطمصرف کنندگان یک گروه خارج میشوند وبه مصرف کنندگان گروه دیگر میپیوندند ازیان روسفارش دهندگان تبلیغ همیشه باید از چگونگی تغییر مشتریان خود اطلاع داشته باشند

سفارش دهنده تبلیغ باید به 3 عامل مهم و تاثیرگذار در امر فروش توجه کند:

1-      چه کسی از محصول استفاده می کند ؟

2-      چه کسی تصمیم خرید می گیرد ؟

3-      چه کسی عمل خرید را انجام می دهد ؟

3بازیگر اصلی فرآیند خرید عبارتند از:

1-      استفاده کننده

2-      خریدار

3-      تصمیم گیرنده

البته ممکن است نفر چهارمی هم وجود داشته باشد به اسم تاثیر گذار برخرید  ، توجه داشته باشید که قبل از هر تبلیغی باید استفاده کنندگان ، خریداران و تصمیم گیرندگان راشناسایی کرد تصمیم در یک تبلیغ همان انتخاب مخاطب می باشد

 

 

تولیدنهایی آگهی تبلیغات :

بعد از آنکه شکل ومحتوای آگهی تبلیغاتی مورد توافق سفارش دهنده قرار گرفت این آگهی باید به شکلی درآید که قابل چاپ و نمایش باشد بمنظور انتشار پیام تبلیغاتی باید انرا شکل چاپی یا الکترونیکی تبدیل نمود این فرایند خود شامل 2 مرحله است :

1-      امورهنری که گرفتن عکس ، طراحی تصویر و نوشتن متن تبلیغات را شامل می شود

2-      تولیدآگهی : در این مرحله کلیه اجزای تهیه شده به شکلی که قابلیت پخش در رسانه را داشته باشد تبدیل میشود

3-      نتیجه کار برای رسانه های چاپی بصورت فایل آگهی برای تبلیغات اینترنتی به شکل فایل الکترونیکی خواهد بود

 

 

فرآیند تدوین پیام :

1.     توافق برروی محتوای پیام: برای توافق اجرای اصلی پیام مشخص شده و درارایه فرآیند بعنوان مرجع ازآن استفاده میشود

2.     استراتژی بر روی خلاقیت : آن دسته از ویژگیهایی که برروی آن تمرکز شود و یا تعهدات شرکت عنوان گردد تعیین میشود

3.     تدوین محتوا : مهمترین بخش یک تبلیغات ایده یا زمینه اصلی یک پیام تبلیغاتیست ، قدرت وشعف با موفقیت وشکست یک تبلیغات به محتوای آن تبلیغات بستگی دارد

4.     اجرای پیام :پیام تبلیغاتی بااستفاده از کلمات عکسها شعارها فیلم موسیقی به اجرا گذاشته می شود

 

اجزای اصلی چاپی :

1-     عنوان یا تیتر که همان اعلان اصلی تبلیغات است

2-     عناوین فرعی

3-     متن اصلی

4-     خطوط اصلی برای قراردادن شعار تبیلغاتی

5-     لوگوی شرکت

6-     تصویرپس زمینه

7-     تصویراز کالا

8-     آدرس پستی شرکت

9-     شماره تماس یا آدرس وب سایت شرکت

10- اختصاص جایگاهی برای تکمیل اطلاعات وارسال آن به تبلیغ دهنده

11- برخی شرکتها درتبلیغات چاپی خود قیمت رانیز لحاظ میکنند

اجزای اصلی تبلیغات تلویزیونی:

1-     حرکت یاانیمیشن

2-     گفتگو یاصحبت بادوربین

3-     نمایش کالا

4-     موسیقی

5-     جمله پایانی یانمایش مجدد کالا

6-     شماره تماس یاوب سایت

 

تبلیغات خلاقانه :

تبلیغاتی که دارای ویژگیهای زیر میباشد :

الف – تعادل یا توازن : تصاویر نباید عنوان اصلی را محو کنند وبالعکس

ب – سادگی : از پیچیدگی در تبلیغات باید اجتناب نمود

ج – قابلیت خواندن ودیدن پیام : پیام باید بسادگی قابل خواندن ودیدن باشد و درک شود

د – جلب توجه کردن : تبلیغات باید توجه مخاطبان را به خود جلب کند مانند تیتربزرگ و انتخاب کلمات جذاب در ذهن مشتری ایجاد نمود

ه – رعایت ایجاز : تبلیغات باید به سرعت پیام خود را به مخاطب برساند اگرچه تبلیغات چاپی عموما نسبت به تبلیغات حاوی مطالب بیشتری است ولی تبلیغی خوب استکه مطلب خود را در زمان کوتاه منتقل کند

 پرواز کردن :

جدول پخش آگهی توسط برخی تبلیغ کنندگان ممکن است به نحوی زمان بندی شود بطور مثال تبلیغ هرهفته پخش شود این شیوه پخش را جدول زمانبندی پخش مستمر تبلیغ گویند

اما برخی از تیلیغ کنندگان ممکن است بخواهند تبیلغ به مدت چند هفته متوالی پخش شود و سپس عدم تبلیغ به مدت چند هفته و سپس پخش مجدد آن

 تارپ :

نمرات رتبه بندی مخاطب مقصد

دربیان ساده تر تارپ یعنی اندازه ای که یک تبلیغ درمعرض مشاهده قرار می گیرد

بطور غیرمستقیم این اصطلاح بازتابی از میزانی است که مخاطب در معرض تبیلغ قرار می گیرد

  

داگمار:

تز اصلی روش داگمار اینستکه آثار ارتباطات پایه واساس سنجش موفقیت یا شکست برنامه های تبلیغاتی است کامیابی یا شکست در تبلیغات بستگی به کارآیی فرآیند ارتباطات در رساندن اطلاعات مطلوب و مناسب به مخاطبان اصلی در زمان مناسب و با هزینه کم را دارا می باشد از این منظر داگمار هدف تبلیغاتی شامل وظیفه ای ارتباطیست که مشخص وقابل اندازه گیری است

 وظیفه ارتباطی برپایه مدل سلسله مراتبی فرآیند ارتباطات شامل 4مرحله است :

1-     آگاهی : آگاه سازی مشتری ازوجود نام تجاری یا شرکت

2-     ادراک : توسعه وگسترش این مفهوم که محصوی چیست و به چه درد مشتری میخورد

3-     متقاعد نمودن : پوشش در زمینه توسعه تمایل ذهنی مشتری برای خرید کالا یا خدمت

4-     عمل : وادارکردن  مشتری به خرید کالا