مباني اقناع و تبليغ :

يكي ديگر از P هاي بازاريابي Promotion  يا ترفيعات يا ترويجات است اخيراً بجاي اين واژه از ارتباطات يكپارچه بازاریابی يا IMC   نام برده مي شود كه در واقع سيستم ارتباطي ما با محيط است ، بدين وسيله است كه ما به جامعه مشتريان اعلام مي كنيم حضور داريم و آنها نيز از حضور ماه مطلع مي شوند.

آميخته ترفيعات : داراي 5 عنصر اساسيست كه عبارتند از :

۱ـ تبليغات  

۲ـ روابط عمومي

3 ـ پيش برد فروش

4 ـ بازاريابي مستقيم

5 ـ بازایابی فردی یا نفربه نفر

تبليغات :

يك شيوه غير شخصي براي معرفي كالا يا خدمات و يا ترغيب و یا يادآوري نام شركت و محصول در ذهن مشتري است كه هزينه بر محسوب مي شود يكي از الگوهاي معتبر در ارائه تبليغات الگوي 5M مي باشد كه بعدها به آن مي پردازيم :

 

 

1 ـ mission  (هدف و رسالت) :

 اولين قدم در تنظيم يك برنامه تبليغات تنظيم هدف است يعني ما مشخص كنيم كه تبليغ ما مي خواهد به چه هدفي برسد آيا مي خواهد موجب افزايش شود يا فقط قصد ايجاد ارتباط با مصرف كننده را دارد، در واقع تبليغات براساس هدفي كه دنبال مي كند به 3 دسته مي توان تقسيم نمود:

‌أ.      تبليغ اطلاع رسان يا آگاهي دهنده

‌ب.    تبليغات ترغيب كننده يا متقاعد كننده

‌ج.     تبليغات يادآوري كننده

 هنگاميكه يك كالا بتازگي وارد بازار شده و مشتري از آن آگاهي ندارد اولين قدم آن است كه به مشتري بگوئيم ما وارد بازار شده ايم در اين حالت تبليغات كوتاهي پخش مي شود و در صدد است كه مشتري را از نام و برند سازمان آگاه كند، براي برخي از محصولات , تلويزيون در اين مرحله مي تواند رسانه خوبي باشد، زيرا با ارائه پيامهاي از طريق تلويزيون طيف وسيعي از افراد را پوشش داد،  پس از اينكه مشتري از نام و نشان تجاري ما آگاه شد نوبت آن است كه به مشتري بگوئيم مزيت ما نسبت به رقبا چيست و در واقع او را متقاعد سازيم كه خريد خود را از ما انجام دهد طبيعتاً براي متقاعد كردن افراد بايد براي آنها دليلي بياوريم , مثلاً قيمت ما پايين تر است، كيفيت ما بهتر است، خدمات ما بهتر است و غيره ، ظاهراً براي اين مرحله رسانه چاپي مناسبتر است پس از اينكه مشتري متقاعد شد و كالاي ما را خريد كرد , بايد هر ازگاهي به مشتري يادآوري كنيم كه برند ما را فراموش نكند، زيرا معروفترين برندها هم اگر تبليغاتشان حذف شود از خاطر مشتري مي رود

توجه : به يك اعتبار ديگر براي تبليغ 2 هدف ديگر نيز قائل شدند:

1 ـ هدف فروش 2 ـ هدف ارتباط

يعني يا تبليغ مي كنيم كه كالا را بفروشيم يا صرفاً مي خواهيم با مشتري ارتباط برقرار كنيم و به او آگاهي دهيم .

2 ـ Money (پول) :

 پس از اينكه هدف برنامه تبليغاتي ما روشن شد حال نوبت به آن مي رسد كه مشخص كنيم چقدر بودجه و پول براي اجراي اين برنامه تبليغاتي مي خواهيم اختصاص دهيم، تقريباً مي توان گفت كه هيچ روش صد در صد درستي براي تنظيم بودجه تبليغاتي وجود ندارد،

 

 4  روش عمده براي تنظيم بودجه تبليغاتي وجود دارد كه 3 روش اول آن سنتي و تجربيست و  روش چهارم تا حدودي عمليست به شرح زير:

الف - روش در حد استطاعت :

اين روش يكي از سنتي ترين روشها براي تنظيم بودجه تبليغاتي است در اين روش جهت تنظيم بودجه عمدتاً توان مالي شركت مطرح مي باشد يعني واحد مالي سازمان تعيين مي كند چقدر بودجه به كارهايي تخصيص يابد، توسل به اين شيوه ممكن است منجر به يك بودجه اي شود كه يك خيلي از ميزان مورد نياز , بيشتر و يا خيلي كمتر باشد، اين روش هيچ جنبه علمي ندارد و در واقع واحد بازاريابي در برابر كار انجام شده قرار گرفته است.

ب ـ روش برابري با رقبا:

 در اين روش ميزان بودجه اي كه رقبا براي تبليغات خود تخصيص داده اند , ملاك بودجه ماست ، نكته اساسي كه مطرح مي شود اين است كه اگر رقبا بودجه غلطي را اختصاص داده باشند طبيعتاً بودجه ما نيز اشتباه است، اما در اين روش يك خرد جمعي وجود دارد زيرا يك روش محافظه كارانه مي باشد يعني دست كم از رقبا عقب نيفتاده ايم.

ج  روش درصدي از فروش :

 در اين روش درصد خاصي از فروش را به تبليغات اختصاص مي دهيم ، در اين روش كه كاملاً دور از منطق است با يك دور باطل مواجه مي شويم يعني اگر فروش كاهش يابد تبليغات نيز كاهش مي يابد و وقتي تبليغات كاهش مي يابد مجدداً فروش نيز كاهش مي يابد تا زماني كه سازمان به نابودي كشيده شود در واقع در اين روش بجاي اينكه تبليغات براي فروش انجام شود اين فروش است كه تعيين كننده ميزان تبليغ است.

د -  روش وظيفه و هدف :

 اين روش كه در مقايسه با روشهاي قبلي علمي تر بنظر مي رسد عنوان مي كند كه با استفاده از هدف است كه بودجه را تعيين مي كنيم، يعني مشخص مي كنيم كه هدف چيست و براي رسيدن به هدف چه كار بايد انجام دهيم و از چه رسانه اي استفاده كنيم، چند بار پيام را تكرار كنيم و سپس يك بودجه تبليغاتي صحيح را مي توانيم تدوين كنيم .

3 ـ Message (پيام) :

در اين مرحله تصميم مي گيريم كه پيام ما چگونه باشد از چه تكنيك و جاذبه اي براي ارسال پيام خود استفاده مي كنيم، مي توان از مشهورترين جاذبه ها در ارسال پيام استفاده كرد:

الف - جاذبه ترس:  بطور خلاصه ميتوان عنوان كرد كه در جاذبه ترس با استفاده از مكانيزم ترساندن مشتري او را تحريك به خريد مي كنيم مثل خمير دندان براي بچه ها

گفته مي شود اگر ميزان ترس از يك حدي فراتر رود تاثير بازدارنده اي براي خريدار دارد.

ب - جاذبه خنده : در مورد كودكان بسيار موفق عمل كرده است، نكته مورد توجه اين جاذبه اين است كه مطلب خنده دار در تبليغ نبايد خود كالا را تحت تاثير قرار دهد.

ج -  جاذبه منطقي:در اين جاذبه تلاش مي كنيم كه بطور منطقي مشتري را مجاب نمائيم تا كالای ما را بخرد، اين نوع جاذبه در مورد كساني بكار مي رود كه سطح آگاهي والايي دارند، همچنين اين جاذبه براي كالاهايي كه جنبه استراتژيك دارند و يا در سبد خانواده ارزش قيمتي والايي دارند، مي توانند با موفقيت بكار گرفته شوند .

د - جاذبه احساسي: در اين نوع جاذبه احساسات مخاطب هدف گيري مي شود و با ايجاد فضايي احساسي تلاش مي كنيم تا فرد را تحريك به خريد كنيم ، مثل تبليغات ماكاروني در فضايي سبز با حضور زن و شوهري جوان و كودكي در حال بازيست، در برخي از كتب جاذبه خنده و ترس زير مجموعه جاذبه احساسي طبقه بندي مي شوند.

ه - جاذبه اخلاقی : در اين نوع تبليغ يك موضوع اخلاقی و انساني مطرح مي شود، برخي معتقدند كه جاذبه اخلاقي نيز زير مجموعه جاذبه احساسيت مثل تبليغات هايي كه براي اهداي خون صورت مي گيرد .

و - جاذبه 2 جنبه اي : در اين جاذبه تلاش بر آن است كه براي جذب و جلب مشتري و اثبات اينكه سازمان ماصداقت دارد نكات احتمالي منفي را در مورد كالا  در تبليغ ارائه مي كنيم و سپس نكات مثبت را بازگو مي كنيم مثل تبليغ سيگار وينستون : "هر سيگار براي سلامتي مضر است حتي وينستون" يا شعار يكي از شركتهاي كرايه اتومبيل به اسم Avis : "ما شماره 2 هستيم" بنابراين تلاش بيشتري مي كنيم ، تبليغات  2 جنبه اي دقيقاً نقطه مقابل تبليغات يك جنبه ايست كه فقط نكات مثبت كالا را بيان مي كند و معمولاً در باور مخاطبان نمي گنجد .

 4 ـ Media (رسانه):

حال كه پيام تبليغاتي مشخص شد نوبت آن مي رسد كه تصميم بگيريم از چه رسانه اي براي ارسال پيام تبليغاتي خود استفاده كنيم، مهمترين رسانه هايي كه براي ارائه پيام مي توان مورد استفاده قرار داد عبارتند از: تلويزيون ـ راديو ـ مجلات ـ روزنامه ها ـ تابلوهاي تبليغاتي ـ اينترنت ـ پيامك

طبيعتاً هر يك از اين رسانه ها داراي نقاط قوت و ضعف هستند، براي مثال تلويزيون از نظر تعداد افرادي كه پوشش مي دهد رسانه ارزانيست اما از نظر هزينه اي كه مي كنيم گران است ، لذا شركتهاي كوچك توان تبليغ در تلويزيون را ندارند اگر چه اثر بخش ترين رسانه تلويزيون است اما در تلويزيون نمي توان پيامهاي بلندرا ارائه داد، لذا براي پيامهاي كوتاه موثر مي باشد ، تلويزيون از صدا، تصوير و حركت استفاده مي كند يعني بالاترين قدرت براي تاثير گذاري را دارد، در صورتي كه راديو فقط صداست و ديگر تبليغات , فقط تصوير ؛ براي ارائه پيامهای بلند رسانه هاي چاپي مناسب است , اينترنت يك چند رسانه اي محسوب مي شود كه در سالهاي اخير بدليل پوشش بيشتر از اقبال فزآينده تري برخوردار شده است .

5 ـ Measurement  (اندازه گيري ):

همانطور كه گفته شد پيامهاي تبليغاتي از نظر هدف به دو دسته تقسيم مي شود؛

 آثار فروش  و  آثار ارتباطي

 ازريابي پيام تبليغاتي نيز از اين دونظر مورد بررسي قرار مي گيرد يعني آيا پيام تبليغاتي همان هدفي را كه دنبال مي كرده است (فروش يا ارتباط) به آن رسيده است يا خير؟ زيباترين پيام هاي تبليغاتي اگر نتوانند باعث افزايش فروش شود يا ارتباط منطقي با مخاطب برقرار كند نا موفق می باشند, الگويی براي طراحي يك پيام تبليغاتي بكار گرفته شده است بنام AIDA براساس اين الگو يك پيام تبليغاتي بايد واجد 4 خصوصيت باشد:

1-   توجه  Attention

2-   علاقه Interest

3-   تمايل Desire

4-   اقدام به خريد Action  

بر اساس اين الگو اولين مرحله اين است كه يك تبليغ بتواند مخاطب را جلب كند يعني اگر قويترين تبلیغ ساخته شود اما در جلب نظر مخاطب  ناموفق باشد نوعي هدر دادن بودجه می باشد, پس هنگاميكه توجه مخاطب جلب شد تبليغ بايد علاقه را در او ايجاد كند و فرد مايل باشد كه كالا را بخرد و در نهايت اقدام به خرید كند پس اگر تبليغ توجه مخاطب را جلب كند در او ايجاد علاقه نمايد و ميل به خرید را در او بوجود آورد اما در نهايت مخاطب را وادار به خريد نكند در كار خود ناموفق است

تذكر: در فروشندگي نيز اين الگو بكار گرفته مي شود و عنوان مي شود يك فروشنده موفق بايد داراي اين ويژگيها باشد AIDAS     S=Sale))

فرآيند تصميم تبليغ :

شامل: 1-  برنامه ريزي   2-  اجراء   3-  كنترل  مي شود .

الف ـ برنامه ريزي :

به معنی شناسايي و تعيين مخاطبان از نظر جنسيت، منطقه جغرافيايي، سطح درآمد، گروه سني تحصيلات، فرهنگ مصرف و غيره است همچنين در برنامه ريزي براي تبليغ , تعيين اهداف، تعيين بودجه، زمانبندي تبليغ و انتخاب رسانه صحیح مد نظر قراردارد .

ب ـ اجراء :  

در اجراي تبليغ موارد زير حتماً بايد انجام شود و تستهاي آزمايشي در مورد تبليغات هماهنگ كردن نوع تبليغات با فرهنگ جامعه مخاطب و در صورت لزوم اصلاحات آن و در نهايت اجراي تبليغات و پخش از رسانه هاي مختلف

ج ـ كنترل :

 بطور مبسوط توضيح داده شد یعنی ارزيابي تبليغات انجام شد .

انواع استراتژي تبليغي و ترويجي :

1 ـ استراتژي فشار:

نوعی استراتژی ترويجي است كه از طريق استفاده از نيروي فروش كالاها را در داخل مسير كانالهای توزيع وارد كرده و با فشار مي فروشد

2 ـ استراتژي كشش :

نوعي استراتژي ترويجي است كه با صرف هزينه اي زياد و ايجاد انگيزه در خريداران و مصرف كنندگان درصدد است تا تقاضا را درمشتريان ايجاد كند وآنها  به سمت كانالهاي توزيع كشيده شوند .

3 ـ استراتژي ترکیب فشار و كشش                      Push & pull  

در اين استراتژي از هر دو استراتژي فشار و كشش بجا و بموقع استفاده مي شود تا بتواند با ايجاد انگيزه در واسطه ها و كانالهای توزيع و نيز خريداران و مصرف كنندگان و مشتريان سهم بازار شركت را افزايش دهد.

عوامل موثر در انتخاب رسانه ها:

1 ـ دستيابي : درصد كسانيكه كه در بازار هدف و دريك زمان معين در معرض آگهي قرار مي گيرند .

2 ـ تعداد : تعداد زماني كه يك فرد معمولي در بازار هدف و در زمان معين در معرض آگهی قرار مي گيرد

3 ـ اثر رسانه : ارزش كيفي يك آگهي كه از يك رسانه معین پخش مي شود

4 ـ هزينه : هزينه ايستكه بابت تبليغات براي هر n نفر پرداخت مي شود.

عوامل موثر در تهيه و تنظيم پيامهاي تبليغاتي :

1 ـ محتواي پيام : محتواي پيام بايد مشتري را تحريك نمايد و معمولاً به دو شكل منطقي و احساسي طبقه بندي مي شود.

2 ـ ساختار پيام : اثر بخشي در يك پيام به دو عامل بستگي دارد

الف : چه چيز بايد گفته شود 

 ب :‌چگونه بايد گفته شود

در ساختار پيام بايد برخي نكات توجه كرد از جمله اينكه بايد يك نتيجه گيري قطعي در آن باشد . مثل ولوو : (ايمن ترين اتومبيل براي خانواده)  یا در پیام , مقايسه اي صورت بگيرد یا نتیجه گیری بوسیله گیرنده پیام صورت بگیرد.

فرصتها و محدودیتهای تبلیغات On Line :

 رسانه های الکترونیک 2نقش را حداقل ایفا میکنند :

1-      بعنوان ابزار ارتباطی و مدیریت دانش

2-      بعنوان ابزاری برای تبلیغات

مزایای تبلیغات On Line :

1-      امکان هدفگیری مخاطبانی که عامل مورد علاقه آنها جستجو میشود

2-      اتلاف کمتر منابع نسبت به رسانه های دیگر

3-      امکان دسترسی به ترکیب مناسبی از مخاطبان

4-      قابلیت انتقال پیام در هر ساعت از شبانه روز

5-      تعاملی بودن

6-      امکان برقراری تماس شخصی با تک تک مخاطبان

7-      امکان ورود به مراحل بعد از تبلیغات مثل برقراری تماس برای فروش ، ارائه نمونه محصول انتقال اطلاعات تکمیلی و احتمالا فروش بصورت On line

8-       برخورداری از سطح پوشش محلی و بین المللی

 

بااین حال در مورد آنچه فضای On line درمقابل دامنه نیازهای تبلیغات باید ارائه دهد محدودیتهایی نیز وجود دارد:

1-      نامشخص بودن سطح پوشش محیط On line

2-      در مواردی بازارها یا مخاطبان عام نمی باشد

3-      ریسک حک شدن هرچند کم ولی وجود دارد

4-      عدم دسترسی مناسب به اینترنت در ساعات پرترافیک

5-      امکان خرابی و بروز مشکلات فنی در کامپیوترها و حتی خدماتی که ISP ها ارائه میدهند

6-      عدم دسترسی تمام مخاطبان به تکنولوژی دریافت کننده این نوع تبلیغات

 

تداعی :

به هنگام شنیدن صحبت یک فرد ما غالبا در مورد چیزی فکر میکنیم که می خواهیم به زبان بیاوریم ، اگر من کلمه اتومبیل را به زبان بیاورم شما به جه جیز فکر می کنید ؟ ممکن است بلافاصله به یاد جاده ها بیافتیم یا امکان دارد نام تجاری یک اتومبیل به ذهن برسد ، این حالت تداعی نام دارد آنچه شالوده این تداعی ها را در ذهن ما بنیان می نهد ممکن است به شکل یک شبکه عظیم تداعی های به هم پیوسته ترسیم شود .

یادگیری از طریق تداعی :

از شهری برای اولین بار دیدار می کنید ومناظر تماشایی آنرا از نظر می گذرانید عجب تجربه ای ! عجب منظره ای ! چه نوع سوال ابلهانه ای است ! این منظره نمی کوشد که چیزی را منتقل کند ، مناظر درست همانند برخی از تبلیغات بیشتر یک تجربه اند تا یک پیام از پیش طراحی شده بااین حال چند بار مراجعه به مناظر ممکن است آن شهر را با تجربه بصری تداعی کنیم اکنون این مناظر بدیع در دستور کار صفاتی که باآن شهر تداعی می شود مکان بالاتری یافته است یک تصویر میتواند بدون پیام خاصی ساخته شود بعبارتی می توان گفت من به همان اندازه ای آموخته ام که به سادگی به من گفته می شود ، شهر زیباست  ، من این اطلاعات را تجربی آموخته ام نه کلامی و این بدان معناست که من احتمالا احساسی غنی تر و عمیق تر نسبت به آن دارم من اطلاعات را بدون آگاهی آموخته ام یعنی بدون آگاهی از اینکه دارند چیزی به من می آموزند آموخته ام .

روشهای تبلیغات :

1-      روش نفی واثبات

اثبات و معرفی محصول خود با نفی کردن محصول رقیب مثل (قرص آسپرین موثرترین قرص)

2-      روش شرطی

استفاده از چهره ها و شرایطی که مثبت ،شاد، زنده و سالم بوده اما ممکن است آثار محصول چنین نباشد مثلا تبلیغ یک سیگار توسط یک جوان ورزشکار

3-      روش ابداعی

استفاده از چیده ها ، ابزارها و پدیده های تازه ، متفاوت و متمایز

4-      روش استدلالی

روشی که 3 پیش شرط لازم را دارد :

الف : افزایش سطح دانش کنونی

ب : ارزشمند بودن

ج : حقانیت پیام

 

5-      روش شبه استدلال :

این روش ترفند خاصی است برای تحریک مردم به اشکال زیر صورت می گیرد :

1-      جوسازی ویا فضاسازی از طریق ایجاد و یا رفع ابهام

2-      القاء

3-      تلقین

4-      استنادمجازی مانندمقاله ای با مرجع های متعدد

5-      استناد مکرر

 

اصول وقواعد یک تبلیغات موفق و موثر:

1-     جلب توجه کند :

تبلیغی مناسب استکه بتواند توجه مخاطبین را بسوی خود جلب کند جلب توجه در تبلیغات یک شرط لازم است اما کافی نیست

2-     شفافیت ظاهری :

درتبلیغ باید تصاویر ، کلمات و مفاهیم روشن و گویا باشد زیرا درغیر اینصورت باعث تشدید موانع ادراکی می شود

3-     تمرکز برنکات اصلی و مهم :

یک تبلیغ نباید بیش از یک یا دو ارزش یا منفعت اصلی توجه و تمرکز کند تبلیغات بااطلاعات زیاد و اضافی در خاطر مخاطب جا نمی افتد

4-     قابل درک ومعتبر باشد :

تبلیغات باید به زبان مخاطب و درذهنیت و تصورات او بگنجد مردم بسیاری از نکات پیچیده و فنی را متوجه نمی شوند همچنین تبلیغات باید طوری باشد که ادعاها در آن به زعم مخاطب منطقی به نظر برسد یعنی قابل اعتبار باشد

5-     احساسات مبت :

تبلیغات باید درمشتری احساس مثبت نسبت به محصول و شرکت ایجاد کند در غیر اینصورت مشتری به آن توجه نخواهد کرد

6-     وحدت سبک :

سبک تبلیغات باید با نوع محصول و نام ونشان آن انطباق داشته باشد

7-     قوام سبک :

سبک تبلیغات باید در یک دوره طولانی حفظ گردد و از تغییرات شدید درنوع و سبک و آزانس های تبلیغاتی خودداری کند

8-     هم خوانی با سلایق و انتظارات مشتری :

دز تبلیغات باید به این نکته مهم توجه کنیم که ارتباطات و تبلیغات با گیرنده شروع میشود نه فرستنده به همین دلیل تبلیغ موثر تبلیغی استکه باسلایق و انتظارات مخاطب نزدیک باشد

9-     مزیت متفاوت :

تبلیغ باید دارای مزیت رقابتی روشن باشد بعبارتی تبلیغ باید متمایز بودن محصول را نسبت به سایر رقبا نشان دهد

10- برتری تصاویر و عوامل تجسمی نسبت به کلمات :

در پیام های پیچیده تصاویر و عوامل تجسمی باید نسبت به کلمات برتری داشته باشد در مواردی که مخاطب یا گیرنده بیش از چند ثانیه نمی خواهد به تبلیغ توجه کند این اصل بسیار ضروری است زیرا تصاویر زودتر از کلمات منتقل میشود

 

انواع تبلیغات تلویزیونی از لحاظ زمانی :

1-     تبلیغات 15 ثانیه ای :

تنهاجنبه یادآوری کننده دارد و هرگز نمی تواند مشتری رابه خرید آن کالا ترغیب نماید یا محصولی را معرفی نماید اما چنانچه تبیلغ 15 ثانیه ای بصورت خلاق تهیه شود شاید بتواند اندکی در ترغیب مشتریان موثر باشد

2-     تبلیغات 30 ثانیه ای

دراین نوع تبلیغات سازمان به دنبال ترغیب مشتری به استفاده از آن محصول است

3-     تبلیغات 60 ثانیه ای و بیشتر

این نوع تبلیغ بیشتر برای معرفی محصول شرکت وحتی تاریخچه آن سازمان بکار میرود مثل ماکارونی مانا

 

مخاطبان تبلیغات چه کسانی هستند:

هرتبلیغی مخاطب خاص خود را هدف قرار می دهد شما نمیتوانید محصول خودرا به همه مردم بفروشید بلکه باید بازار شخصی را معین نمود ومحصول خود را در آن بازار عرضه کنیم

انتخاب مخاطبان تبلیغ پیچیده تر از آن چیزی استکه بنظر میرسد مشتریان در طول زمان تغییر میکنند به این معنی که اطمصرف کنندگان یک گروه خارج میشوند وبه مصرف کنندگان گروه دیگر میپیوندند ازیان روسفارش دهندگان تبلیغ همیشه باید از چگونگی تغییر مشتریان خود اطلاع داشته باشند

سفارش دهنده تبلیغ باید به 3 عامل مهم و تاثیرگذار در امر فروش توجه کند:

1-      چه کسی از محصول استفاده می کند ؟

2-      چه کسی تصمیم خرید می گیرد ؟

3-      چه کسی عمل خرید را انجام می دهد ؟

3بازیگر اصلی فرآیند خرید عبارتند از:

1-      استفاده کننده

2-      خریدار

3-      تصمیم گیرنده

البته ممکن است نفر چهارمی هم وجود داشته باشد به اسم تاثیر گذار برخرید  ، توجه داشته باشید که قبل از هر تبلیغی باید استفاده کنندگان ، خریداران و تصمیم گیرندگان راشناسایی کرد تصمیم در یک تبلیغ همان انتخاب مخاطب می باشد

 

 

تولیدنهایی آگهی تبلیغات :

بعد از آنکه شکل ومحتوای آگهی تبلیغاتی مورد توافق سفارش دهنده قرار گرفت این آگهی باید به شکلی درآید که قابل چاپ و نمایش باشد بمنظور انتشار پیام تبلیغاتی باید انرا شکل چاپی یا الکترونیکی تبدیل نمود این فرایند خود شامل 2 مرحله است :

1-      امورهنری که گرفتن عکس ، طراحی تصویر و نوشتن متن تبلیغات را شامل می شود

2-      تولیدآگهی : در این مرحله کلیه اجزای تهیه شده به شکلی که قابلیت پخش در رسانه را داشته باشد تبدیل میشود

3-      نتیجه کار برای رسانه های چاپی بصورت فایل آگهی برای تبلیغات اینترنتی به شکل فایل الکترونیکی خواهد بود

 

 

فرآیند تدوین پیام :

1.     توافق برروی محتوای پیام: برای توافق اجرای اصلی پیام مشخص شده و درارایه فرآیند بعنوان مرجع ازآن استفاده میشود

2.     استراتژی بر روی خلاقیت : آن دسته از ویژگیهایی که برروی آن تمرکز شود و یا تعهدات شرکت عنوان گردد تعیین میشود

3.     تدوین محتوا : مهمترین بخش یک تبلیغات ایده یا زمینه اصلی یک پیام تبلیغاتیست ، قدرت وشعف با موفقیت وشکست یک تبلیغات به محتوای آن تبلیغات بستگی دارد

4.     اجرای پیام :پیام تبلیغاتی بااستفاده از کلمات عکسها شعارها فیلم موسیقی به اجرا گذاشته می شود

 

اجزای اصلی چاپی :

1-     عنوان یا تیتر که همان اعلان اصلی تبلیغات است

2-     عناوین فرعی

3-     متن اصلی

4-     خطوط اصلی برای قراردادن شعار تبیلغاتی

5-     لوگوی شرکت

6-     تصویرپس زمینه

7-     تصویراز کالا

8-     آدرس پستی شرکت

9-     شماره تماس یا آدرس وب سایت شرکت

10- اختصاص جایگاهی برای تکمیل اطلاعات وارسال آن به تبلیغ دهنده

11- برخی شرکتها درتبلیغات چاپی خود قیمت رانیز لحاظ میکنند

اجزای اصلی تبلیغات تلویزیونی:

1-     حرکت یاانیمیشن

2-     گفتگو یاصحبت بادوربین

3-     نمایش کالا

4-     موسیقی

5-     جمله پایانی یانمایش مجدد کالا

6-     شماره تماس یاوب سایت

 

تبلیغات خلاقانه :

تبلیغاتی که دارای ویژگیهای زیر میباشد :

الف – تعادل یا توازن : تصاویر نباید عنوان اصلی را محو کنند وبالعکس

ب – سادگی : از پیچیدگی در تبلیغات باید اجتناب نمود

ج – قابلیت خواندن ودیدن پیام : پیام باید بسادگی قابل خواندن ودیدن باشد و درک شود

د – جلب توجه کردن : تبلیغات باید توجه مخاطبان را به خود جلب کند مانند تیتربزرگ و انتخاب کلمات جذاب در ذهن مشتری ایجاد نمود

ه – رعایت ایجاز : تبلیغات باید به سرعت پیام خود را به مخاطب برساند اگرچه تبلیغات چاپی عموما نسبت به تبلیغات حاوی مطالب بیشتری است ولی تبلیغی خوب استکه مطلب خود را در زمان کوتاه منتقل کند

 پرواز کردن :

جدول پخش آگهی توسط برخی تبلیغ کنندگان ممکن است به نحوی زمان بندی شود بطور مثال تبلیغ هرهفته پخش شود این شیوه پخش را جدول زمانبندی پخش مستمر تبلیغ گویند

اما برخی از تیلیغ کنندگان ممکن است بخواهند تبیلغ به مدت چند هفته متوالی پخش شود و سپس عدم تبلیغ به مدت چند هفته و سپس پخش مجدد آن

 تارپ :

نمرات رتبه بندی مخاطب مقصد

دربیان ساده تر تارپ یعنی اندازه ای که یک تبلیغ درمعرض مشاهده قرار می گیرد

بطور غیرمستقیم این اصطلاح بازتابی از میزانی است که مخاطب در معرض تبیلغ قرار می گیرد

  

داگمار:

تز اصلی روش داگمار اینستکه آثار ارتباطات پایه واساس سنجش موفقیت یا شکست برنامه های تبلیغاتی است کامیابی یا شکست در تبلیغات بستگی به کارآیی فرآیند ارتباطات در رساندن اطلاعات مطلوب و مناسب به مخاطبان اصلی در زمان مناسب و با هزینه کم را دارا می باشد از این منظر داگمار هدف تبلیغاتی شامل وظیفه ای ارتباطیست که مشخص وقابل اندازه گیری است

 وظیفه ارتباطی برپایه مدل سلسله مراتبی فرآیند ارتباطات شامل 4مرحله است :

1-     آگاهی : آگاه سازی مشتری ازوجود نام تجاری یا شرکت

2-     ادراک : توسعه وگسترش این مفهوم که محصوی چیست و به چه درد مشتری میخورد

3-     متقاعد نمودن : پوشش در زمینه توسعه تمایل ذهنی مشتری برای خرید کالا یا خدمت

4-     عمل : وادارکردن  مشتری به خرید کالا