بسمه تعالی

اقناع و تبلیغ

 

دانشگاه علمی کاربری واحد 13 فرهنگ و هنر

جهت ارائه به دکتر رحمتی

ارائه دهندگان :  محمد رضا آشتیانی ، محمد مناجاتی

Mohammad_Reza_Ashtiani@yahoo.Com

بهار ۱۳۹۲

-------------------------------------------------------------------------------------

عناصر ارتباط اجتماعی

عناصر ارتباط اجتماعی:

پنج عنصر یا رکن در فرایند ارتباط قابل تمیز است :

1- فرستنده پیام

2- گیرنده پیام

3- پیام ( محتوی)

4- وسیله ارتباط

5- اثر ارتباط.

فرستنده گیرنده و گردونه ارتباط:

الف- عمل وارونه:

گیرنده پیام به صور گوناگون امکان می یابد که بر فرستنده تاثیر گذارد و این تاثیر بازگشتی را عمل وارونه              می خوانند.

ب- پس خورد:

همین فرایند یعنی تاثیر مخاطب بر فرستنده پیام را برخی با تعبیر پی خورد مطرح ساخته اند در این تعبیر نیز حرکت پیام و تاثیر یک سویه نیست بلکه در هر لحظه از فرایند ارتباط شاهد حرکتی از طرف مخاطب به سوی فرستنده پیام  هستیم که خود می تواند دوری از تاثیر و تاثر پدید آورد. هر قدر بین فرستنده و گیرنده فاصله یا عوامل واسط بیشتری وجود داشته باشد ( عناصر انسانی یا ابزاری) به همان نسبت نیز تحقق جریان پس خورد دچار اشکال بیشتری می شود.

پ- اثر بومرانگ:

باز تعبیری دیگر از همین فرایند است . هنگامی که چوب بومرانگ را به سوی هدفی یا فردی پرتاب نماییم بر اثر ارتعاشی بودن بعد از رهایی به سوی خود ما باز می گردد و به همان نسبت که ضربه بر دیگری سنگین بوده است بر ما نیز ضربه ای سخت وارد می سازد. از همین ویژگی نیز در راه نشان دادن بازگشت اثر فرستنده برخود او استفاده کرده اند.

 

وسیله پیام و گردونه ارتباط:

الف- تاثیر وسیله و حدود آن:

گذشته از این یعنی پذیرش تاثیر متقابل فرستنده و گیرنده و طرد نظریه های انفعال مخاطب بسیاری نیز بر اثر گذاری وسیله انتقال پیام برفرایند ارتباطی سخن به میان آورده اند.

چنین اندیشه هایی که در چارچوب ماده گرایی جای می یابند  بر اولویت شیء یا پدیده مادی بر انسان تاکید دارند  در حالی که چنین نیست و از سوی دیگر چنین نباید باشد.

ب- فن سالاری:

هنگامی است که فنون و صاحبان آنان برحیات انسانی مستولی می شوند و قانون هستی را تعیین می کنند.

پ- شیء سروری:

هنگامی است که اشیاء ارزش گذارند و انسان ارزش خود را از  شیء یا وسیله اش می گیرد. در این شرایط حجم و مدل ماشین یک فرد شخصیت اجتماعی او را می سازند.

 

صاحبنظران ارتباط اجتماعی

بسیاری از اندیشمندان عصر ما ارتباط را مدار اندیشه خود می دانند. هر یک از این دیدگاهها از زاویه ای بر جهان و حرکت آن نگریسته اند .

1- مک لوهان:

این متفکر معاصر کانادایی بیش از هر نویسنده دیگر درروزگار ما به ارتباط مخصوصا وسایل ارتباط جمعی توجه دارد نظرات وی در این زمینه چنین است :

نظریه امتداد:

هر وسیله ارتباطی امتداد یکی از حواس انسان است. به بیان دیگر با پیدایی خط انسان توانست به عمق تاریخ  رخنه کند  و دنیاهای دوردست را ببیند همانطور که در زمان خود با انسانهایی که فرسنگها دور از او هستند آشنا شود.

ارتباط مدار تطور تاریخی جوامع:

به نظر این دانشمند ارتباط مدار هستی اجتماعی است و با توجه بدان می توان حرکت جوامع را مورد ارزیابی و دقت قرار داد. حرکت تاریخ به نظر او از روزنه ارتباط در طی سه مرحله صورت می گیرد :

الف دوران تمدن باستانی بدون خط :

در طی این دوران دانستنیها سینه به سینه انتقال می یابند گوش وسیله کسب پیام است و تماس انسانها موجبات احراز و انتقال پیامها را فراهم می ارود.

ب- دوران تمدن دارای خط یا بصری:

به نظر مک لوهان پیدایی خط و کتابت نقطه عطفی در تاریخ ارتباطات و به تبع آن تاریخ جوامعی انسانی است. چه از این طریق امکان بقای واقعی پیام انسانی فراهم می شود.

پ- دوران تمدن مبتنی بر وسایل ارتباطی الکترونیک:

به نظر مک لوهان در این دوران بشر پای به عصری نو می گذارد. وسایل ارتباطی جدید از سویی موجبات امتداد چشم  و گوش هر دو را فراهم می سازند و از سوی دیگر باز تجمع انسانها را در کسب و انتقال پیام موجب می شوند.

 

محیط و ضد محیط:

مفهوم محیط و ضد محیط از عناصر اساسی در اندیشه مک لوهان است. او با تکیه بر منطق موزائیکی بر این عقیده بود که یک موجود انسانی در چارچوب محیط اجتماعی  خویش رنگ می پذیرد بدان خو می کند و سپس عنصری لایتجزی از آن می شود این اعتیاد به محیط و عناصرش که نوعی همنوایی را در انسانها بر می انگیزد بی هیچ شبهه به ادغام فکری و در نهایت جذب تام فرد با محیط می انجامد و اینهمه همچون شبکه ای بر گرداگرد اندیشه او تشکیل می شود و مانع از آن می شود که چنین فردی جهات منفی محیطش را ببیند.

 

منطق موزائیکی:

مک لوهان در بسیاری از آثارش به مفهوم منطق موزائیکی نظر دارد. چیدن تمامی عناصر کنار یکدیگر و آنان را در یک مجموعه نگریستن به نظر او موجب می شود که فرد از تک بینی دیدگاههای محدود و انحصاری فراتر رود و هر عنصر را در بستر محیطی آن مطمح نظر قرار دهد.

از نظر مک لوهان وسیله همان پیام است او برای حامل پیام که همان وسیله ارتباطی است تنها رسالت انتقال محض پیام را قائل نیست.

 

2- رایزمن:

دیوید رایزمن اندیشمند دیگری است که باز بر ارتباط به عنوان محور حرکت جوامع انسانی تاکید دارد. به زعم این اندیشمند از روزنه ارتباطات می توان سه دوران در تاریخ اجتماعی باز شناخت :

دوران اول ، دورانی است که در خلال آن سنتها حاکم بر رفتار و روابط انسانی به حساب می آیند. او این دوران را موجد پیدایی انسانی می داند که در اصطلاح خود « انسان سنت راهبر» می خواند . در این دوران سنتها به عنوان شیوه هایی آزموده و تقدس یافته موجبات ایجاد تسلسل بین نسلهای تاریخی  را فراهم می سازند. هر نسل پیوند خود را با نسلهای  پیشین از طریق اشتراک سنن باز می یابد و همین موجب می گردد که وحدت و هویت اقوام انسانی تامین شود.

دوران دوم ، از دیدگاه رایزمن دورانی است که در آن با کاهش اهمیت سنتها در هستی اجتماعی مواجه می شویم. این کاهش موجب می شود  که همگنی در رفتار و عمل انسانی کاستی یابد چه همه از الگوهائی یکسان در حیات اجتماعی تبعیت نمی کنند. در این شرایط به زعم این دانشمند تاریخ شاهد پیدایی و بعد تکثر انسانهایی خاص است که وی« دورن راهبر »

می خواند.

دوران سوم را رایزمن دوران پیدایی انسان « دگر راهبرد» می داند. دوران ظهور وسایل ارتباط حمعی است و         پدیده هایی چون هدایت از راه دور بتواره پرستی ، شیء سروری و همراه با آنان از خود بیگانگی در این دوران عده ای با استفاده از قدرت جادویی این ابزار موفق می شوند توده ها را تحت تاثیر قرار دهند از تنوع حیات انسانی بکاهند  و الگوهای خاص فکری و مصرفی پدید آورند.

 

3- تونیس:

او دو نوع جامعه را بدینقرار از یکدیگر متمایز می سازد :« جامعه معنوی» یا به تعبیری اجتماع و « جامعه صوری». ویژگیهای هر یک از این دو جامعه را از روزنه ارتباطات بدینقرار مشخص می دارد :

الف جامعه معنوی:

1- اداره اورگانیک:

در جامعه معنوی هر حرکت نه در خدمت فرد و مصالح شخصی او است بلکه برای وحدت جمع و تحقق غایتهای آن صورت می گیرد. بدینسان جامعه معنوی می تواند در صورت ایجاد ذوب روانی بین اعضاء به وفاق اجتماعی  یا اجماع دست یابد و به نوعی با سلک تشابه پذیرد.

2- ارتباطات عمقی:

در برابر ارتباطات سطحی فضایی و مورد فولوژیک که خاص جوامع صوری است در جامعه معنوی ارتباط انسانها با یکدیگر تنها متاثر و منشعب از شرایط ظاهری نیست.

3- امتداد تاریخی ارتباط:

در چارچوب جامعه معنوی شناخت متقابل انسانها معمولا تنها به ویژگیهای آنی فعلی و کنونی آنان منتهی نمی شود.

4- کوچکی جمع و ارتباط تام:

تونیس جامعه معنو ی را مخصوصا از آن رو رواج می نهد که در آن با تراکم انسانها مواجه نیستیم بدون آنکه به دقت تصریح نموده باشد می توان حیات روستایی را تا حدودی بسیار با جامعه معنوی نزدیک دانست.

 

ب- جامعه صوری:

جامعه ای است خاص که در ذهن تونیس و از روزنه ارتباطات ابعادی چند بدینقرار می باید:

1- وسعت:

در جامعه صوری آنچه بیش از همه تعیین کننده است تراکم انسانها است.

2- اراده اندیشیده:

جامعه صوری چارچوبی است که در آن هر اقدام انسانی تابعی از عقل گرایی مصلحت اندیشی و حتی در معنایی     مطلوبیت گرایی است.

3 بی نامی:

در چنین جامعه ای انسان در جمع همچون شبحی متحرک است هویتش ناشناخته است نام و سوابقش نا مشخص است  و  به طور کلی موجودی مرموز است د ر برابر دیگری.

4- ارتباط سطحی:

در پایان می توان گفت جامعه صوری خاستگاه ارتباطاتی فاقد اثر هاله روانی است بدین معنی که انسانها در تماس با یکدیگر بدون آنکه زوایای روانی یکدیگر را ببیند صرفا جهات فیزیکی و مادی آنان معیار قضاوت در باب یکدیگر است و حال آنکه در جامعه معنوی جسم و لباس و به طور کلی ابعاد ظاهری انسان سخت تحت تاثیر سجایا یا آسیبهای روانی او است.  شخصیت و مدرک او بیش از آنکه از فیزیک وی تاثیر بر گیرد متاثر از خصایص روانی او است. چنین هستند برخی از ویژگیهای دو جامعه که از دیدگاه تونیس دو نوع ارتباط انسانی را پدید می آوردند.