جامعهشناسي تبليغ
جامعهشناسي تبليغ (Advertising Sociology):
اهداف اصلي:
- شناخت محتوا و جوهر اجتماعي تبليغات.
- نقش و تأثير آن بر فكر، فرهنگ و حيات اجتماعي انسانها.
- بررسي علمي عوامل و عناصر اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي تبليغات و روابطي كه تبليغات را با حيات اجتماعي پيوند ميدهد.
- بررسي كنش و واكنشهاي متقابل تبليغات و جامعه امري است كه جامعهشناسي تبليغات، آن را تعهد كرده است.
پيشينه (Background):
- باستانيترين ادوار تاريخ.
- در زمانهاي نزديك: پيدايش صنعت چاپ.
- در يك صد سال اخير: در پرتو توسعه و تكامل اجتماعات، اوج يافته و به كوشش و ژرفكاوي بيشتري نياز دارد.
وظيفه:
- ايجاد پل ميان تبليغات و علوم اجتماعي.
تبليغات (Advertisement):
- پيامرساني به شكل گسترده و خاص به گونهاي كه مقبول مخاطب قرار گرفته و آنها را با مُبلغ همراه كند.
- در سالهاي اخير سازمانهاي خاصي از سوي دولتهاي غربي پيامرساني را با اهداف سوداگرانه و مقاصد استيلاجويانه در جهان دنبال كردهاند.
در سدهي نوزدهم:
- به دنبال دستيابي به مواد خام و نيروي انساني ارزان، نظامهاي سوداگر غرب، علاوه بر سلاحهاي آتشين، به تبليغات و پيامرسانيهاي كوبندهي اذهان براي همراهي آنها با اهداف خود، نياز داشتند.
- در سير تاريخي جهانبيني و اخلاق، تبليغ در مفهوم رساندن يك پيام آييني، فكري، فلسفي و اخلاقي به صورت شفاف بود اما در سالهاي اخير اشكال سخت خودخواهانه و سودجويانه با شگردها و ترفندهاي حقيقتنمايي و آرايش و پيرايش تبليغاتي پيدا كرده است.
در اين تبليغات:
1. هدف بيشتر از محتوا اهميت دارد.
2. بخش مهمي از آن از سوي كشورهاي زورمدار به جهان سوم است.
- تكنيكي علمي باهدف تأثير ديرپا و استفادهي عقلاني (عقلابزاري، پوزيتيويستي) و روشمند جهت فراهم ساختن پيوند انسانها به يك انديشه، آيين و پشتيباني فكري و معنوي آنان و واداشتن آنها به انجام عملي معين است.
- اما تبليغات فينفسه آسيبرسان و ويرانگر نيست.
در مفهوم راستين:
- آگاهيبخش، روشنساز، راهنمايي، آموزش و سختكارساز در پويايي حيات اجتماعي و فرهنگي انسانها.
موضوعات بنيادي(Basic sub jets):
1. تبليغ در مفهوم خاص چيست؟
2. شيوهها، روشها، اصول تبليغ و ويژگيهاي عمدهي تبليغات كدامند؟ و تبليغات راستين موفق كدام است؟
3. علت وجودي تبليغات، زايش، پيدايش و گسترش آن كي و كجا ضرورت دارد؟
4. ميان كدام افراد و گروههاي اجتماعي و كدام موقعيتها و دورههايي از حيات اجتماعي به تبليغات نياز بيشتري ميافتد؟
5. رابط تبليغات و جامعه، خصوصاً با افكار عمومي كه از اساسيترين مفاهيم جامعهشناسي تبليغات معاصر است، چيست؟
6. ويژگيهاي وسايل تبليغات نوين يا رسانههاي گروهي كنوني كدامند؟
7. نقش و كاركرد آنها در زمينهي تبليغات چيست؟
8. ميدان عمل آنها در عصر كنوني (با وجود اينترنت و دهكدهي جهاني) تا چه اندازه است؟
مفاهيم و اصطلاحات (Concepts):
- آگاهي Consciousness)): عمل يا فرآيند خبر دادن، دريافتن حقيقت و واقعيت.
- تئوري اطلاعات (Information theory): مجموع جريانات هنري يا معرفتي بسيار پيچيده كه در درون يك جامعه ادامه دارند و رسانههاي گروهي با برنامهها و قوانين خاص خود به طور خلاصه آنها را به سمع و نظر مردم ميرسانند.
- ارشاد: راهنمايي به ويژه در زمينههاي اخلاقي، رفتاري، آموزشي و آييني.
- افكار عمومي: عقيده، داوري و ارزيابي مسلط در ميان عامهي مردم.
- اقناع: فرآيند قانع كردن يا شدن.
- اينترنت: شبكهي شبكهها (ناخودآگاه مردم دهكدهي جهاني).
- پيام: آگاهي و خبري كه با واژه، علامت، تصوير يا وسيلهي ديگر از شخص يا گروهي به شخص يا گروه ديگري فرستاده ميشود.
- پيامرساني: فرآيند رساندن پيام.
- تبليغ (آوازهگري): عمل يا فرآيند آگاهيبخشي يا علاقمندسازي ديگران در مورد فايده يا خوبيهاي و خيري، كسي با انديشهاي.
- تبليغ كردن: چيزي، كسي، انديشه و عملي را به وسيلهي رسانهاي به ديگران شناساندن.
تبلیغات:
مجموع فعاليتهاي كه در جهت ايجاد هواداري يا مخالفت با چيزي، كسي، انديشه و يا عملي انجام ميشود مثل تجاري، انتخاباتي، حزبي.
راهبرد (Strategy): تداعيكنندهي تاكتيك (دانش يا فن و فعاليتي است كه از سوي استراتژي، معين و منظور شده).
رسانه (Media): وسيله رساندن پيام.
رسانهي گروهي (Group Media): وسيلهاي كه پيام را به شمار زياد از مردم ميرساند (راديو، تلويزيون، روزنامه).
رايانه (Computer): دستگاهي الكترونيكي، قابل برنامهريزي كه ميتوان آگاهيها، دانشها و دانستهها را در آن ذخيره، بازيافت و پردازش كرد.
نماد (Symbol): چيزي كه به علت همبستگي يا همانندي با چيز ديگر به طور قراردادي نشاندهندهي آن است.
جامعهشناسي تبليغ:
فصل نخست:
فيزيكي
طبيعي (Natural)
زيستي
علوم (Sciences): خاص (سياست، حقوق)
اجتماعي (Social)
عام (مردمشناسي، تاريخ و جامعهشناسي)
تبليغات .... جنگ شغل خانواده
محتوا، جوهر اجتماعي، نقش و كاركرد تبليغات، به ويژه تأثيرات اجتماعي آن و تعامل جامعه و تبليغات را مطالعه ميكند.
دادن آگاهيهاي خاص و جهتدهي به افكار عمومي
با استفاده از زبان، خط، تصوير، نمايش
درست: تنوير افكار و تلطيف عواطف، اعتلاي فكري و فرهنگي انسانها
تبليغات:
نادرست: آميختهاي از حقيقت و مجاز، دروغين و غرضآلود نقشي ويرانگر و زبونيبخش
پيامهاي ارتباطي: انسان زبان شفاهي تبادل پيام
بـرقراري ارتباط: ارسال پيام انتقال دريافت
اصوات، حركات، رفتار (شفاهي)
زبان (Language):
كتبي چاپي
نشانهها و نمادها:
نشانهها (رويدادها و پديدههاي عيني)
علائم وسيلهاي انتقال پيام:
نهادها (علائمي كه با واقعيت بيان شده به نحوي پيوند دارند)
پيامهاي ارتباطي:
در جامعهشناسي هرگونه انتقال پيام بين يك فرستنده و يك گيرنده، ارتباط شمرده ميشود و اين فرستنده جمعي است ارتباط جمعي پيدايش و تكامل وسايل نوين پخش پيام:
1917 ارتباط توسط امواج راديويي
1927 مؤثرترين وسيلهي تبليغاتي (راديو)
1935 تلويزيون (وسعت عمل پيامرساني، افزايش قدرت و نفوذ كلام و پيام فرستنده)
پخش:
يك مركز فرستنده ارتباط از راه دور در دامنهاي باز دريافت صدا و تصوير ارتباط مداوم با گروههاي متفاوت استمداد جامعهشناسي تبليغات ازروانشناسي، روانشناسي اجتماعي، مردمشناسي و....
- نابرابري ميان پيامگير و فرستنده از لحاظ حجم و توان.
- پيامگير پُرشمار، نامحدود، داراي واكنش متقابل پراكنده و نامشخص اما پيامرسان، نيازمند افكار عمومي است.
* دو تأثير مهم پيامهاي راديو و تلويزيون:
1. همانندپنداري (همانندي با قهرمان).
2. برونفكني (نسبت دادن نقصها به ديگران).
روشها (Methods):
- گسترش روزافزون تبليغات، شناخت علمي و دقيق آن را ضروري ساخته.
حسننيت، اهداف مطلوب تعاليبخش
- نيت:
سـوءنيت، اهداف نامطلوب زبونيبخش
(داستان بهترين و بدترين غذا زبان)
* نظريهپردازان (دومناك) با توجه به شيوهها و شگردهاي تبليغات غربي به 5 نتيجه رسيدهاند:
1. سادهسازي
2. زشتنمايي و قلب واقعيت
3. همنواسازي
4. تشديد تغيير و تجدد (تحريك احساسات و به خدمت گرفتن عواطف)
5. وفاقافكني و سرايتدهي رواني (فشار رواني، شور و هيجان جمعي و پديد آوردن وفاق عمومي)
اصول و عقايد تبليغ (Advertisement Knowledge Methods):
1. آشنايي با روحيات و افكار و عقايد مخاطب.
2. زبان رسا.
3. سادهسازي و تنوعبخشي.
4. اتكاء و استناد پيام مُبلغ به گفتار، آثار و انديشه و عمل معصومين(ع) و آموزههاي وحياني.
5. پاكي و تطابق پيام مُبلغ به هنجارهاي اجتماعي (Social Norms).
6. تمركز مُبلغ بر اكثريت افراد.
7. ذكر حقايق موافق و مخالف براي جذب عوام و خواص.
8. توجه به فرهنگ و خرده فرهنگ مخاطبان.
9. عدم ساخت تصوير نادرست و بد از دشمن (واقعيت).
10. اثبات عملي پيام توفيق در تبليغ.
انواع تبليغات:
مستقيم (Direct): ايجاد ارتباط با پيامهاي شفاف و بلاواسطه
الف) شيوهي اجرايي:
غيرمستقيم (Indirect): غيرعلني، غيرصريح، پنهان، استيلاجويانه
تجاري: صدورتوليدات، بازارهايبينالمللي، استفادهازبروشور، پوستر، آگهيهايمختلف، اهدايجوايز، استفادهازفرصتها
سياسي: توجهبهافكارعمومي(محدود، گسترده، محلي، ملي، منطقهايوجهاني)
ب) موضوعي (Subjective):
مذهبي:رساندن آموزههاي ديني وپيامهاي معنوي درراستايساختوسازانساني واسلامي
بهداشتي: پيشگيري و درمان
شيوهها:
- انتشارات
- سخنرانيها
- تظاهرات
- تلاشهاي نهادين
- مسافرت
- نامگذاريها
- عملگرايي
* مشخصات يك تبليغ موفق و راستين:
1. استواري بر راستي و درستي
2. شفافيت
3. تأمين اعتماد مخاطب
4. افزايش آگاهي مخاطب
5. ابتكار در عملكرد تبليغي
6. متانت و استواري و پُرمحتوايي پيام
7. روشني و غنيسازي ادراك و انديشهي مخاطبان
8. تأكيد بر ارزشهاي والا و پويا
9. تسهيل و تعميم آگاهيهاي جالب و با ارج در ميان مخاطبان
10. شتاببخشي به تعالي فردي و اجتماعي جامعه (تكامل اجتماع)
11. شخصيت دادن به مخاطب (رعايت احترام)
تبليغات از ديدگاه جامعهشناسي:
جـامـعـه يـك سيستم (مجموعـهي بـههـم پيوسته، داراي ورودي و خروجي كـه خـروجي، بـازخـورد دارد). بـزرگ تشكيليافته از سيستمهاي كوچكتر.
جامعه يك گروه وسيع تشكيليافته از گروههاي كوچك و كوچكتر.
روي سخن تبليغات با گروههايي از همين انسانهاي اجتماعي است.
- تبليغات پيوند با افكار عمومي مسئلهاي در زمان و مكان مشخص تلاش براي راهحل طهارت و تعالي.
* بررسي تبليغات در ارتباط با جامعه مستلزم شناخت دقيق سه موضوع:
الف) شناخت گروههاي اجتماعي به ويژه، عامه.
ب) شناخت مسئلهي پيش روي عامه.
ج) شناخت و تجزيه و تحليل حالات جمعي افكار عمومي.
گروههاي اجتماعي و تبليغات:
- انسانها در زمانها و مكانهاي گوناگون داراي انديشه و عمل متفاوتاند.
- گروههاي بزرگ و وسيع جامعه تلقين، تحميل، اقناع يا پيشنهاد رفتارها و انديشهها و عمل جمع به فرد. گروههاي اجتماعي از كنش و واكنشهاي متقابل انسانها در پي يافتن و تحقق هدف مشترك پديد ميآيند.
- تعريف گروه اجتماعي: دو يا چند نفر كه يك روش و الگوي معين و به هم پيوسته را در وجوه زندگي با هم تعقيب ميكنند.
- ردهبندي گروههاي اجتماعي: گروه بيشكل يا عامه داراي انرژي اجتماعي در خور توجه توانمند و فعال و اثرگذار بر جريانهاي اجتماعي، اقتصادي، تربيتي، سياسي و فرهنگي.
عامه (People):
مجموعهاي از انسانها كه در مقابل مسئلهاي كه بايد حل شود قرار گرفتهاند و به دنبال راهحل مسئلهاند. وجود مسئله به همان اندازه وجود عامه.
افكار عمومي، هدف عالي تبليغات:
افكارعمومي طرزتلقي جمعي ونتيجهي عقايدگوناگون گروه درجريان كنش وواكنش افكارممكناست:
گروهي اقليت روي اكثريت، اعمال نفوذ كند و معرف و نمايندهي تمام گروه در موقع عمل باشد.
شرط تشكيل تلقي جمعي:
- داشتن زباني مشترك و اردهاي براي قبول واقعيت و رسيدن به توافق.
- عدم وجود تلقي جمعي مثبت نتيجهي خودمحوري، كجانديشي، واقعگريزي، فقدان فروتني علمي و اخلاقي در برابر حقايق و واقعيات.
- تـلقي جمـعي مثبـت بـا اصول و عقايـد تبليغ بـه وجـود مـيآيـد احترام روحـانيت بـه مردم تواضع روحاني شكستن سدها.
- نقش تبليغات: جلب و جذب، اقناع و همنواسازي افكار عمومي بهعنوان عاليترين و مهمترين وسيله.
- نقش افكار عمومي:
- ادارهكنندهي جهان (توماس هابس).
- نيروي مهم سياسي (آلفرد سووي).
- ضمير باطني (ناخودآگاه) يك ملت.
- كشورهاي مردمسالار شناخت افكار عمومي را:
- مهم - محترم - اجتنابناپذير، ميدانند
(در نامهي حضرت علي(ع) به مالك اشتر، رنگ و بوي مردم خيلي عميق است. علي(ع) بعد از 25 سال خانهنشيني حكومت را به دست ميگيرد- مشروعيت + مقبوليت (اقتدار))
- كيفيت افكار عمومي: وابـستـه بـه اطـلاعـاتـي اسـت كـه در دستـرس عـامـهي مـردم گـذاشـتـه ميشود نقش تبليغات در رشد و توسعهي اجتماعي، سياسي و اقتصادي و اعتلاي فرهنگي (يعني؛ اجتماع، اقتصاد، تبليغات، سياست و فرهنگ تأثير ميگذارد).
* نقش رسانههاي گروهي در تبليغات:
- تبليغات نافذ و گسترده مستلزم رسانههاي نافذ و كارآمد.
- وسايل ارتباط جمعي جاي (تبليغ رودرو) زبان شفاهي را گرفتهاند، اما از اهميت آن كاسته نشده است (60% چهره به چهره + 40% بقيهي رسانهها).
- سعي در تسخير دژهاي افكار عمومي دارند.
- تنوع افكار عمومي دشواري كار رسانهها.
- رسانهها از طريق سنجش افكار، مسابقات، ميزگردها به دنبال كشف روابط متقابل تأثيرگذاري با مخاطبان (افكار عمومي) هستند.
- تفاوت داوري نسبت به رسانههاي گروهي تابع عوامل و شرايط متعددي است:
* كيفيت (فرستنده و گيرنده) اخبار اطلاعات:
1. جنسيت (زنان بيشتر از مردان به راديو گوش يا به تلويزيون تماشا ميكنند).
2. سن (بازنشستگان بيشتر از كودكان و نوجوانان به راديو گوش ميكنند).
3. سطح آموزش و تحصيلات (تحصيلكردگان نقد برنامهها).
4. شرايط خانوادگي (خريد راديو يا تلويزيون).
5. شرايط آب و هوايي (بارندگي استفادهي بيشتر از رسانهها).
6. وضع مالي و قدرت خريد مردم.
7. فرهنگ و ارزشهاي غالب و رايج در جامعه.
خلاصه:
- رسانههاي جمعي در ايجاد، گسترش ذوق و تشنگي آموختن مؤثرند، همين احساس نياز ذمافزون به ترقي و تعالي مايهي آگاهييابي، دانشآموزي و تجربهاندوزي است.
- رسانهها كه خود معلول و محصول دانش نويناند و در موارد زيادي به علت تبديل شدهاند و هر قدر حسننيت داشته و ترقيخواه و تعاليجو باشند باعث تبليغ سازنده، آگاهيبخش، حقيقتجو و حقيقتياب ميشوند.
تبليغات و رسانههاي ديداري و شنيداري:
تأثير تبليغات تأثير وسايل ارتباط جمعي تأثيرات اجتماعي پيامها و محتواي آنها و نقش و تأثيرات وسايل فني ارتباطي، نظرات مختلفي را به وجود آورده است:
1. اكثر جامعهشناسان: رسانههاي گروهي را مؤثر و دگرگونيبخش
2. خود وسايل ارتباط جمعي و گسترش آنها مباني تغييرات و تحولات فرهنگي (مك لوهان)
خلاصه و تحليل نظر گروه اول:
- نقش ادارهكنندگان وسايل ارتباط جمعي
- محتواي پيامهاي ارتباطي
- مخاطبان
- آثار و واكنشهاي اجتماعي ارتباطات
خلاصه نظر گروه دوم:
* مك لوهان (مؤلف كهكشان گوتمبرگ) معتقد است سه نوآوري مهم:
1. اختراع خط الفبايي 2- صنعت چاپ 3- وسايل الكترونيك ارتباطات
اساس تحولات بنيادين اجتماعي است. او مراحل احساسي دگرگوني و تحولات اجتماعي را در پيوند با نظامهاي ارتباطي و نقش رسانههاي جمعي مهم ميداند. نظام ارتباطي عامل نخستين و محتواي فرهنگي پيامها، عامل دوم است. وسيلهي ارتباطي است كه شيوهي فعاليت و روابط انسانها را شكل ميدهد و مراحل تحول فكر و فرهنگ انساني را تعيين ميكند. تحولات اجتماع پس از اختراع چاپ، محصول پيدايش وسايل ارتباطي نوين است در هر دوره از تمدن يك نظام ارتباطي، به حواس انسان صورتهاي خاص ميدهد و فرهنگ و تمدن خاص آن نظام ارتباطي به وجود ميايد.
خلاصه نظر مك لوهان:
- دورههاي پيش از پيدايش خط
- پيدايش خط و كتابت
- پيدايش صنعت چاپ
- پيدايش و گسترش وسايل الكترونيك ارتباط جمعي
نقد و نظر:
* روشن نيست كه چرا:
1. پيدايش خط و كتابت در جوامع خاصي صورت گرفته؟
2. در جوامع زيادي اثري كُند داشته؟
* نظر مك لوهان در دامن نوعي جامعهشناسي تخيلي گرفتار آمده، بر اين اساس:
- رويدادها فاقد پيوستگي تاريخي و زماني ميشوند و ميتوان تاريخ را كنار گذاشت.
- در حاليكه دانشهاي اجتماعي روشن ساختهاند رشد حيات اجتماعي به حكم ضرورت تاريخي و در پرتو شرايط مساعد اجتماعي صورت و ادامه يافته است.
- اگر دانش و فناوري، كاميابي يافت نه تنها ناگهاني، اتفاقي و غيرمنتظره نبود بلكه كاملاً ضروري بود.
خلاصه:
در جهان امروز كه سرنوشت كشورها به هم گره خورده، يغماگران پيش از رسيدن به كشورهاي تحت سلطه ذهن و افكار مردم را تسخير ميكنند، اين حقيقت تلخ، ضرورت شناخت دقيق انواع تبليغات را دمافزون ميكند و چنين شناختي براي كشورهاي آماج تبليغات تجاوزگران بينالمللي، اجتنابناپذير است.
هرجا تمدن انساني وجود داشته، نشانههاي انبياء الهي وجود داشته، حتماً تمدنها، تمدنها را ميسازند، هرگوشهاي كه دستي در تبليغ الهي داشته باشيد، تمدن آيندهي بشري ساخته ميشود. هر قدمي كه برداشته ميشود زمينهساز ظهوراست (كمالالملك كاشت دانههاي گل در فصل بهار يك تصوير زيبا، ما نيز نقش دانهها و كاشت آن را داريم. حسن تشيع در اين است كه به هر گل چه نقشي نسبت به اطراف خود دارد).
نمونهي عملي در مورد نماز:
- نماز بازدارنده از فحشاء و منكر است، پس چرا فحشاء و منكر ديده ميشود، چرا ريشهكن نشد؟
- در بحث اثباتي (الصلوه معراجالمؤمن) نماز نردبان مؤمن است.
- بديهي است به همان ميزان كه از نماز حفاظت كنيم، نماز هم از ما حفاظت ميكند. بحث احياي تفكر اسلامي (شهيد مطهري) همين جاست. احياء چيز مرده زنده شود. احياي فريضهي زكات و نماز با نماز مرده و بيروح نميشود هميشه زنده از مرده حمايت ميكند. چطور و چگونه نماز را زنده نگه داريم؟ بدينوسيله:
1. برگزاري تفاسير ساده و عميق نماز.
2. فراهمسازي حالات و موقعيتهايي كه انسان را به نماز واقعي ميرساند:
- محلخلوت - سجادهيساده - لباسراحت، پوشيدگي، عدم وجودعكس و عدم وجود موانع حضورقلب
3. قبل از نماز، 3 دقيقه تفكر به اينكه قرار است با چه كسي سخن بگوييم.
4. خيلي گرسنه و خيلي سير نباشيم.
5. اگر چيزي خيلي فكرمان را مشغول ميكند در صورت امكان آن را انجام دهيم و بعد به نماز بپردازيم. اما اولويت با نماز باشد. شهيد رجايي به كار بگوييد نماز دارم.
6. امام جماعت خوشبو، خوشلباس، با آرامش و وقار.
7. تميزي و شاد بودن محيط نمازخانه، خوشبو بودن نمازخانه.
8. ارائهي مباحث شاد و زنده به همراه جوايز هرچند كوچك در بين دو نماز.
9. توجه به اينكه دين اسلام شاديهايش بسيار بيشتر از غمهاست، رعايت تناسب علائم شادي و غم در مناسبتها.
10. ابلاغ محبت و عشق نمازخوان به ديگران، نگاه بشاش (درد مؤمن در دلش و لبخند در لبش).
11. دعوت، ترغيب و به همراه آوردن مسئولين بخشها به نمازجماعت.
12. انجام مشاورههاي خانوادگي با استفاده از چند كارشناس در مسجد و نمازخانه.
13. تبادل تجربيات ائمهي جمعه با هم، اخذ موفقيتها.
14. ذكر حالات نمازهاي امام خميني(ره)، آيتا... بهجت، دكتر حسابي، مادر شيخ انصاري.
15. مثال قيامت و ماشين جوجهكشي.
اهداف اصلي:
- شناخت محتوا و جوهر اجتماعي تبليغات.
- نقش و تأثير آن بر فكر، فرهنگ و حيات اجتماعي انسانها.
- بررسي علمي عوامل و عناصر اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي تبليغات و روابطي كه تبليغات را با حيات اجتماعي پيوند ميدهد.
- بررسي كنش و واكنشهاي متقابل تبليغات و جامعه امري است كه جامعهشناسي تبليغات، آن را تعهد كرده است.
پيشينه (Background):
- باستانيترين ادوار تاريخ.
- در زمانهاي نزديك: پيدايش صنعت چاپ.
- در يك صد سال اخير: در پرتو توسعه و تكامل اجتماعات، اوج يافته و به كوشش و ژرفكاوي بيشتري نياز دارد.
وظيفه:
- ايجاد پل ميان تبليغات و علوم اجتماعي.
تبليغات (Advertisement):
- پيامرساني به شكل گسترده و خاص به گونهاي كه مقبول مخاطب قرار گرفته و آنها را با مُبلغ همراه كند.
- در سالهاي اخير سازمانهاي خاصي از سوي دولتهاي غربي پيامرساني را با اهداف سوداگرانه و مقاصد استيلاجويانه در جهان دنبال كردهاند.
در سدهي نوزدهم:
- به دنبال دستيابي به مواد خام و نيروي انساني ارزان، نظامهاي سوداگر غرب، علاوه بر سلاحهاي آتشين، به تبليغات و پيامرسانيهاي كوبندهي اذهان براي همراهي آنها با اهداف خود، نياز داشتند.
- در سير تاريخي جهانبيني و اخلاق، تبليغ در مفهوم رساندن يك پيام آييني، فكري، فلسفي و اخلاقي به صورت شفاف بود اما در سالهاي اخير اشكال سخت خودخواهانه و سودجويانه با شگردها و ترفندهاي حقيقتنمايي و آرايش و پيرايش تبليغاتي پيدا كرده است.
در اين تبليغات:
1. هدف بيشتر از محتوا اهميت دارد.
2. بخش مهمي از آن از سوي كشورهاي زورمدار به جهان سوم است.
- تكنيكي علمي باهدف تأثير ديرپا و استفادهي عقلاني (عقلابزاري، پوزيتيويستي) و روشمند جهت فراهم ساختن پيوند انسانها به يك انديشه، آيين و پشتيباني فكري و معنوي آنان و واداشتن آنها به انجام عملي معين است.
- اما تبليغات فينفسه آسيبرسان و ويرانگر نيست.
در مفهوم راستين:
- آگاهيبخش، روشنساز، راهنمايي، آموزش و سختكارساز در پويايي حيات اجتماعي و فرهنگي انسانها.
موضوعات بنيادي(Basic sub jets):
1. تبليغ در مفهوم خاص چيست؟
2. شيوهها، روشها، اصول تبليغ و ويژگيهاي عمدهي تبليغات كدامند؟ و تبليغات راستين موفق كدام است؟
3. علت وجودي تبليغات، زايش، پيدايش و گسترش آن كي و كجا ضرورت دارد؟
4. ميان كدام افراد و گروههاي اجتماعي و كدام موقعيتها و دورههايي از حيات اجتماعي به تبليغات نياز بيشتري ميافتد؟
5. رابط تبليغات و جامعه، خصوصاً با افكار عمومي كه از اساسيترين مفاهيم جامعهشناسي تبليغات معاصر است، چيست؟
6. ويژگيهاي وسايل تبليغات نوين يا رسانههاي گروهي كنوني كدامند؟
7. نقش و كاركرد آنها در زمينهي تبليغات چيست؟
8. ميدان عمل آنها در عصر كنوني (با وجود اينترنت و دهكدهي جهاني) تا چه اندازه است؟
مفاهيم و اصطلاحات (Concepts):
- آگاهي Consciousness)): عمل يا فرآيند خبر دادن، دريافتن حقيقت و واقعيت.
- تئوري اطلاعات (Information theory): مجموع جريانات هنري يا معرفتي بسيار پيچيده كه در درون يك جامعه ادامه دارند و رسانههاي گروهي با برنامهها و قوانين خاص خود به طور خلاصه آنها را به سمع و نظر مردم ميرسانند.
- ارشاد: راهنمايي به ويژه در زمينههاي اخلاقي، رفتاري، آموزشي و آييني.
- افكار عمومي: عقيده، داوري و ارزيابي مسلط در ميان عامهي مردم.
- اقناع: فرآيند قانع كردن يا شدن.
- اينترنت: شبكهي شبكهها (ناخودآگاه مردم دهكدهي جهاني).
- پيام: آگاهي و خبري كه با واژه، علامت، تصوير يا وسيلهي ديگر از شخص يا گروهي به شخص يا گروه ديگري فرستاده ميشود.
- پيامرساني: فرآيند رساندن پيام.
- تبليغ (آوازهگري): عمل يا فرآيند آگاهيبخشي يا علاقمندسازي ديگران در مورد فايده يا خوبيهاي و خيري، كسي با انديشهاي.
- تبليغ كردن: چيزي، كسي، انديشه و عملي را به وسيلهي رسانهاي به ديگران شناساندن.
تبلیغات:
مجموع فعاليتهاي كه در جهت ايجاد هواداري يا مخالفت با چيزي، كسي، انديشه و يا عملي انجام ميشود مثل تجاري، انتخاباتي، حزبي.
راهبرد (Strategy): تداعيكنندهي تاكتيك (دانش يا فن و فعاليتي است كه از سوي استراتژي، معين و منظور شده).
رسانه (Media): وسيله رساندن پيام.
رسانهي گروهي (Group Media): وسيلهاي كه پيام را به شمار زياد از مردم ميرساند (راديو، تلويزيون، روزنامه).
رايانه (Computer): دستگاهي الكترونيكي، قابل برنامهريزي كه ميتوان آگاهيها، دانشها و دانستهها را در آن ذخيره، بازيافت و پردازش كرد.
نماد (Symbol): چيزي كه به علت همبستگي يا همانندي با چيز ديگر به طور قراردادي نشاندهندهي آن است.
جامعهشناسي تبليغ:
فصل نخست:
فيزيكي
طبيعي (Natural)
زيستي
علوم (Sciences): خاص (سياست، حقوق)
اجتماعي (Social)
عام (مردمشناسي، تاريخ و جامعهشناسي)
تبليغات .... جنگ شغل خانواده
محتوا، جوهر اجتماعي، نقش و كاركرد تبليغات، به ويژه تأثيرات اجتماعي آن و تعامل جامعه و تبليغات را مطالعه ميكند.
دادن آگاهيهاي خاص و جهتدهي به افكار عمومي
با استفاده از زبان، خط، تصوير، نمايش
درست: تنوير افكار و تلطيف عواطف، اعتلاي فكري و فرهنگي انسانها
تبليغات:
نادرست: آميختهاي از حقيقت و مجاز، دروغين و غرضآلود نقشي ويرانگر و زبونيبخش
پيامهاي ارتباطي: انسان زبان شفاهي تبادل پيام
بـرقراري ارتباط: ارسال پيام انتقال دريافت
اصوات، حركات، رفتار (شفاهي)
زبان (Language):
كتبي چاپي
نشانهها و نمادها:
نشانهها (رويدادها و پديدههاي عيني)
علائم وسيلهاي انتقال پيام:
نهادها (علائمي كه با واقعيت بيان شده به نحوي پيوند دارند)
پيامهاي ارتباطي:
در جامعهشناسي هرگونه انتقال پيام بين يك فرستنده و يك گيرنده، ارتباط شمرده ميشود و اين فرستنده جمعي است ارتباط جمعي پيدايش و تكامل وسايل نوين پخش پيام:
1917 ارتباط توسط امواج راديويي
1927 مؤثرترين وسيلهي تبليغاتي (راديو)
1935 تلويزيون (وسعت عمل پيامرساني، افزايش قدرت و نفوذ كلام و پيام فرستنده)
پخش:
يك مركز فرستنده ارتباط از راه دور در دامنهاي باز دريافت صدا و تصوير ارتباط مداوم با گروههاي متفاوت استمداد جامعهشناسي تبليغات ازروانشناسي، روانشناسي اجتماعي، مردمشناسي و....
- نابرابري ميان پيامگير و فرستنده از لحاظ حجم و توان.
- پيامگير پُرشمار، نامحدود، داراي واكنش متقابل پراكنده و نامشخص اما پيامرسان، نيازمند افكار عمومي است.
* دو تأثير مهم پيامهاي راديو و تلويزيون:
1. همانندپنداري (همانندي با قهرمان).
2. برونفكني (نسبت دادن نقصها به ديگران).
روشها (Methods):
- گسترش روزافزون تبليغات، شناخت علمي و دقيق آن را ضروري ساخته.
حسننيت، اهداف مطلوب تعاليبخش
- نيت:
سـوءنيت، اهداف نامطلوب زبونيبخش
(داستان بهترين و بدترين غذا زبان)
* نظريهپردازان (دومناك) با توجه به شيوهها و شگردهاي تبليغات غربي به 5 نتيجه رسيدهاند:
1. سادهسازي
2. زشتنمايي و قلب واقعيت
3. همنواسازي
4. تشديد تغيير و تجدد (تحريك احساسات و به خدمت گرفتن عواطف)
5. وفاقافكني و سرايتدهي رواني (فشار رواني، شور و هيجان جمعي و پديد آوردن وفاق عمومي)
اصول و عقايد تبليغ (Advertisement Knowledge Methods):
1. آشنايي با روحيات و افكار و عقايد مخاطب.
2. زبان رسا.
3. سادهسازي و تنوعبخشي.
4. اتكاء و استناد پيام مُبلغ به گفتار، آثار و انديشه و عمل معصومين(ع) و آموزههاي وحياني.
5. پاكي و تطابق پيام مُبلغ به هنجارهاي اجتماعي (Social Norms).
6. تمركز مُبلغ بر اكثريت افراد.
7. ذكر حقايق موافق و مخالف براي جذب عوام و خواص.
8. توجه به فرهنگ و خرده فرهنگ مخاطبان.
9. عدم ساخت تصوير نادرست و بد از دشمن (واقعيت).
10. اثبات عملي پيام توفيق در تبليغ.
انواع تبليغات:
مستقيم (Direct): ايجاد ارتباط با پيامهاي شفاف و بلاواسطه
الف) شيوهي اجرايي:
غيرمستقيم (Indirect): غيرعلني، غيرصريح، پنهان، استيلاجويانه
تجاري: صدورتوليدات، بازارهايبينالمللي، استفادهازبروشور، پوستر، آگهيهايمختلف، اهدايجوايز، استفادهازفرصتها
سياسي: توجهبهافكارعمومي(محدود، گسترده، محلي، ملي، منطقهايوجهاني)
ب) موضوعي (Subjective):
مذهبي:رساندن آموزههاي ديني وپيامهاي معنوي درراستايساختوسازانساني واسلامي
بهداشتي: پيشگيري و درمان
شيوهها:
- انتشارات
- سخنرانيها
- تظاهرات
- تلاشهاي نهادين
- مسافرت
- نامگذاريها
- عملگرايي
* مشخصات يك تبليغ موفق و راستين:
1. استواري بر راستي و درستي
2. شفافيت
3. تأمين اعتماد مخاطب
4. افزايش آگاهي مخاطب
5. ابتكار در عملكرد تبليغي
6. متانت و استواري و پُرمحتوايي پيام
7. روشني و غنيسازي ادراك و انديشهي مخاطبان
8. تأكيد بر ارزشهاي والا و پويا
9. تسهيل و تعميم آگاهيهاي جالب و با ارج در ميان مخاطبان
10. شتاببخشي به تعالي فردي و اجتماعي جامعه (تكامل اجتماع)
11. شخصيت دادن به مخاطب (رعايت احترام)
تبليغات از ديدگاه جامعهشناسي:
جـامـعـه يـك سيستم (مجموعـهي بـههـم پيوسته، داراي ورودي و خروجي كـه خـروجي، بـازخـورد دارد). بـزرگ تشكيليافته از سيستمهاي كوچكتر.
جامعه يك گروه وسيع تشكيليافته از گروههاي كوچك و كوچكتر.
روي سخن تبليغات با گروههايي از همين انسانهاي اجتماعي است.
- تبليغات پيوند با افكار عمومي مسئلهاي در زمان و مكان مشخص تلاش براي راهحل طهارت و تعالي.
* بررسي تبليغات در ارتباط با جامعه مستلزم شناخت دقيق سه موضوع:
الف) شناخت گروههاي اجتماعي به ويژه، عامه.
ب) شناخت مسئلهي پيش روي عامه.
ج) شناخت و تجزيه و تحليل حالات جمعي افكار عمومي.
گروههاي اجتماعي و تبليغات:
- انسانها در زمانها و مكانهاي گوناگون داراي انديشه و عمل متفاوتاند.
- گروههاي بزرگ و وسيع جامعه تلقين، تحميل، اقناع يا پيشنهاد رفتارها و انديشهها و عمل جمع به فرد. گروههاي اجتماعي از كنش و واكنشهاي متقابل انسانها در پي يافتن و تحقق هدف مشترك پديد ميآيند.
- تعريف گروه اجتماعي: دو يا چند نفر كه يك روش و الگوي معين و به هم پيوسته را در وجوه زندگي با هم تعقيب ميكنند.
- ردهبندي گروههاي اجتماعي: گروه بيشكل يا عامه داراي انرژي اجتماعي در خور توجه توانمند و فعال و اثرگذار بر جريانهاي اجتماعي، اقتصادي، تربيتي، سياسي و فرهنگي.
عامه (People):
مجموعهاي از انسانها كه در مقابل مسئلهاي كه بايد حل شود قرار گرفتهاند و به دنبال راهحل مسئلهاند. وجود مسئله به همان اندازه وجود عامه.
افكار عمومي، هدف عالي تبليغات:
افكارعمومي طرزتلقي جمعي ونتيجهي عقايدگوناگون گروه درجريان كنش وواكنش افكارممكناست:
گروهي اقليت روي اكثريت، اعمال نفوذ كند و معرف و نمايندهي تمام گروه در موقع عمل باشد.
شرط تشكيل تلقي جمعي:
- داشتن زباني مشترك و اردهاي براي قبول واقعيت و رسيدن به توافق.
- عدم وجود تلقي جمعي مثبت نتيجهي خودمحوري، كجانديشي، واقعگريزي، فقدان فروتني علمي و اخلاقي در برابر حقايق و واقعيات.
- تـلقي جمـعي مثبـت بـا اصول و عقايـد تبليغ بـه وجـود مـيآيـد احترام روحـانيت بـه مردم تواضع روحاني شكستن سدها.
- نقش تبليغات: جلب و جذب، اقناع و همنواسازي افكار عمومي بهعنوان عاليترين و مهمترين وسيله.
- نقش افكار عمومي:
- ادارهكنندهي جهان (توماس هابس).
- نيروي مهم سياسي (آلفرد سووي).
- ضمير باطني (ناخودآگاه) يك ملت.
- كشورهاي مردمسالار شناخت افكار عمومي را:
- مهم - محترم - اجتنابناپذير، ميدانند
(در نامهي حضرت علي(ع) به مالك اشتر، رنگ و بوي مردم خيلي عميق است. علي(ع) بعد از 25 سال خانهنشيني حكومت را به دست ميگيرد- مشروعيت + مقبوليت (اقتدار))
- كيفيت افكار عمومي: وابـستـه بـه اطـلاعـاتـي اسـت كـه در دستـرس عـامـهي مـردم گـذاشـتـه ميشود نقش تبليغات در رشد و توسعهي اجتماعي، سياسي و اقتصادي و اعتلاي فرهنگي (يعني؛ اجتماع، اقتصاد، تبليغات، سياست و فرهنگ تأثير ميگذارد).
* نقش رسانههاي گروهي در تبليغات:
- تبليغات نافذ و گسترده مستلزم رسانههاي نافذ و كارآمد.
- وسايل ارتباط جمعي جاي (تبليغ رودرو) زبان شفاهي را گرفتهاند، اما از اهميت آن كاسته نشده است (60% چهره به چهره + 40% بقيهي رسانهها).
- سعي در تسخير دژهاي افكار عمومي دارند.
- تنوع افكار عمومي دشواري كار رسانهها.
- رسانهها از طريق سنجش افكار، مسابقات، ميزگردها به دنبال كشف روابط متقابل تأثيرگذاري با مخاطبان (افكار عمومي) هستند.
- تفاوت داوري نسبت به رسانههاي گروهي تابع عوامل و شرايط متعددي است:
* كيفيت (فرستنده و گيرنده) اخبار اطلاعات:
1. جنسيت (زنان بيشتر از مردان به راديو گوش يا به تلويزيون تماشا ميكنند).
2. سن (بازنشستگان بيشتر از كودكان و نوجوانان به راديو گوش ميكنند).
3. سطح آموزش و تحصيلات (تحصيلكردگان نقد برنامهها).
4. شرايط خانوادگي (خريد راديو يا تلويزيون).
5. شرايط آب و هوايي (بارندگي استفادهي بيشتر از رسانهها).
6. وضع مالي و قدرت خريد مردم.
7. فرهنگ و ارزشهاي غالب و رايج در جامعه.
خلاصه:
- رسانههاي جمعي در ايجاد، گسترش ذوق و تشنگي آموختن مؤثرند، همين احساس نياز ذمافزون به ترقي و تعالي مايهي آگاهييابي، دانشآموزي و تجربهاندوزي است.
- رسانهها كه خود معلول و محصول دانش نويناند و در موارد زيادي به علت تبديل شدهاند و هر قدر حسننيت داشته و ترقيخواه و تعاليجو باشند باعث تبليغ سازنده، آگاهيبخش، حقيقتجو و حقيقتياب ميشوند.
تبليغات و رسانههاي ديداري و شنيداري:
تأثير تبليغات تأثير وسايل ارتباط جمعي تأثيرات اجتماعي پيامها و محتواي آنها و نقش و تأثيرات وسايل فني ارتباطي، نظرات مختلفي را به وجود آورده است:
1. اكثر جامعهشناسان: رسانههاي گروهي را مؤثر و دگرگونيبخش
2. خود وسايل ارتباط جمعي و گسترش آنها مباني تغييرات و تحولات فرهنگي (مك لوهان)
خلاصه و تحليل نظر گروه اول:
- نقش ادارهكنندگان وسايل ارتباط جمعي
- محتواي پيامهاي ارتباطي
- مخاطبان
- آثار و واكنشهاي اجتماعي ارتباطات
خلاصه نظر گروه دوم:
* مك لوهان (مؤلف كهكشان گوتمبرگ) معتقد است سه نوآوري مهم:
1. اختراع خط الفبايي 2- صنعت چاپ 3- وسايل الكترونيك ارتباطات
اساس تحولات بنيادين اجتماعي است. او مراحل احساسي دگرگوني و تحولات اجتماعي را در پيوند با نظامهاي ارتباطي و نقش رسانههاي جمعي مهم ميداند. نظام ارتباطي عامل نخستين و محتواي فرهنگي پيامها، عامل دوم است. وسيلهي ارتباطي است كه شيوهي فعاليت و روابط انسانها را شكل ميدهد و مراحل تحول فكر و فرهنگ انساني را تعيين ميكند. تحولات اجتماع پس از اختراع چاپ، محصول پيدايش وسايل ارتباطي نوين است در هر دوره از تمدن يك نظام ارتباطي، به حواس انسان صورتهاي خاص ميدهد و فرهنگ و تمدن خاص آن نظام ارتباطي به وجود ميايد.
خلاصه نظر مك لوهان:
- دورههاي پيش از پيدايش خط
- پيدايش خط و كتابت
- پيدايش صنعت چاپ
- پيدايش و گسترش وسايل الكترونيك ارتباط جمعي
نقد و نظر:
* روشن نيست كه چرا:
1. پيدايش خط و كتابت در جوامع خاصي صورت گرفته؟
2. در جوامع زيادي اثري كُند داشته؟
* نظر مك لوهان در دامن نوعي جامعهشناسي تخيلي گرفتار آمده، بر اين اساس:
- رويدادها فاقد پيوستگي تاريخي و زماني ميشوند و ميتوان تاريخ را كنار گذاشت.
- در حاليكه دانشهاي اجتماعي روشن ساختهاند رشد حيات اجتماعي به حكم ضرورت تاريخي و در پرتو شرايط مساعد اجتماعي صورت و ادامه يافته است.
- اگر دانش و فناوري، كاميابي يافت نه تنها ناگهاني، اتفاقي و غيرمنتظره نبود بلكه كاملاً ضروري بود.
خلاصه:
در جهان امروز كه سرنوشت كشورها به هم گره خورده، يغماگران پيش از رسيدن به كشورهاي تحت سلطه ذهن و افكار مردم را تسخير ميكنند، اين حقيقت تلخ، ضرورت شناخت دقيق انواع تبليغات را دمافزون ميكند و چنين شناختي براي كشورهاي آماج تبليغات تجاوزگران بينالمللي، اجتنابناپذير است.
هرجا تمدن انساني وجود داشته، نشانههاي انبياء الهي وجود داشته، حتماً تمدنها، تمدنها را ميسازند، هرگوشهاي كه دستي در تبليغ الهي داشته باشيد، تمدن آيندهي بشري ساخته ميشود. هر قدمي كه برداشته ميشود زمينهساز ظهوراست (كمالالملك كاشت دانههاي گل در فصل بهار يك تصوير زيبا، ما نيز نقش دانهها و كاشت آن را داريم. حسن تشيع در اين است كه به هر گل چه نقشي نسبت به اطراف خود دارد).
نمونهي عملي در مورد نماز:
- نماز بازدارنده از فحشاء و منكر است، پس چرا فحشاء و منكر ديده ميشود، چرا ريشهكن نشد؟
- در بحث اثباتي (الصلوه معراجالمؤمن) نماز نردبان مؤمن است.
- بديهي است به همان ميزان كه از نماز حفاظت كنيم، نماز هم از ما حفاظت ميكند. بحث احياي تفكر اسلامي (شهيد مطهري) همين جاست. احياء چيز مرده زنده شود. احياي فريضهي زكات و نماز با نماز مرده و بيروح نميشود هميشه زنده از مرده حمايت ميكند. چطور و چگونه نماز را زنده نگه داريم؟ بدينوسيله:
1. برگزاري تفاسير ساده و عميق نماز.
2. فراهمسازي حالات و موقعيتهايي كه انسان را به نماز واقعي ميرساند:
- محلخلوت - سجادهيساده - لباسراحت، پوشيدگي، عدم وجودعكس و عدم وجود موانع حضورقلب
3. قبل از نماز، 3 دقيقه تفكر به اينكه قرار است با چه كسي سخن بگوييم.
4. خيلي گرسنه و خيلي سير نباشيم.
5. اگر چيزي خيلي فكرمان را مشغول ميكند در صورت امكان آن را انجام دهيم و بعد به نماز بپردازيم. اما اولويت با نماز باشد. شهيد رجايي به كار بگوييد نماز دارم.
6. امام جماعت خوشبو، خوشلباس، با آرامش و وقار.
7. تميزي و شاد بودن محيط نمازخانه، خوشبو بودن نمازخانه.
8. ارائهي مباحث شاد و زنده به همراه جوايز هرچند كوچك در بين دو نماز.
9. توجه به اينكه دين اسلام شاديهايش بسيار بيشتر از غمهاست، رعايت تناسب علائم شادي و غم در مناسبتها.
10. ابلاغ محبت و عشق نمازخوان به ديگران، نگاه بشاش (درد مؤمن در دلش و لبخند در لبش).
11. دعوت، ترغيب و به همراه آوردن مسئولين بخشها به نمازجماعت.
12. انجام مشاورههاي خانوادگي با استفاده از چند كارشناس در مسجد و نمازخانه.
13. تبادل تجربيات ائمهي جمعه با هم، اخذ موفقيتها.
14. ذكر حالات نمازهاي امام خميني(ره)، آيتا... بهجت، دكتر حسابي، مادر شيخ انصاري.
15. مثال قيامت و ماشين جوجهكشي.
+ نوشته شده در شنبه یکم تیر ۱۳۹۲ ساعت 17:17 توسط محسن انتظاری
|