فرآيند  (process) ارتباطات داراي 4 پايه ي اصلي ميباشد:

1-     فرستنده پيام (منبع ارسال پيام) - چه كسي است؟ خيلي مهم است

2-     پيام - (چه چيزي است؟)

3-     وسيله يا ابزار ارسال پيام  -  (با چه چيزي؟)

4-     گيرنده (مخاطب)  -  به چه كسي؟

در اينجا بازخورد Feed Back هم مهم است .   بايد در نگرشها تغيير داد يعني تبليغ بايد تأثير گذار باشد

تبليغ : رساندن (كه بايد تآثيرگذار باشد)

يادگيري عبارتست از تغييرات نسبتأ دائمي در رفتار كه در اثر تجربه باشد

تبليغات : تبليغ در لغت بمعناي پخش كردن – چيزي را به كسي شناساندن ورساندن يك تلاش سازمان يافته و آگاهانه جهت تغيير نگرش در مخاطبين

تأثيرگذاري ---› تغيير نگرش---›گرفتن دانسته ها يا تجارب قبلي ---›ارائه ي دانش ومفاهيم موردنظر

اهداف تبليغات عبارتند از:

1-     تسليم سازي (تأثيرگذاري)

2-     مفهوم سازي (عيني سازي)

3-    همكاري كردن

4-    شرايط تبليغات عبارتند از:

عرفي باشد          

    الف: مبتني بر باورها و مذهب باشد        

     ب: مبتني بر هنجارهاي اجتماعي باشد

1-     شرط اطلاعاتي    

 از ميزان درك؛آگاهي وشعور جامعه اطلاع داشته باشيم جامعه را بشناسيم و از بكاربردن مفاهيم وكلمات نامأنوس وناشناخته پرهيز كنيم

2-     شرايط مخاطبان     از نظر سن؛ جنس؛ ميزان تحصيلات؛ ميزان درآمدوسطح زندگي در پيام تبليغي ما مؤثر است

3-     شرط رقبا 

      شناخت كافي از نقاط قوت وضعف رقباي خود داشته باشيم

 

4-     درك شرايط ونيازهاي مخاطبان

انواع تبليغ از نظر تأثير گذاري

1-    تبليغات هيجان انگيزباشد يعني از جنبه هاي هنري وزيبا شناختي ايجاد انگيزش نمايد

2-    هماهنگ بخش باشد يعني يكسويه ويكطرفه است وشما تأثير گذاري ميكنيد

3-    آگاهي بخش باشد يعني عوام فريبي نكنيم

تبليغات

دادن آگاهي هاي خاص واعمال نظر در جهت دهي به افكار عمومي است كه با استفاده از وسايلي مانند زبان و خط وتصوير ونمايش انجام ميذيرد. اين آگاهي بخشي وجهت دهي از سوي تبليغات ميتواند درست ؛دقيق وشفاف باشد وبا افزودن به اطلاعات ومعلومات ارزشمند وبا تنويرافكاروتلطيف عواطف به اعتلاي فكري وفرهنگي انسانها كمك رساند وبر عكس ميتواند نادرست ومبهم وآميخته اي از حقيقت و غير واقعيت  ويا حتي دروغين وغرض آلودباشد ونقشي ويرانگر وتخريب كننده داشته باشد.

پيامهاي ارتباطي ( زبانها ؛ نشانه ها ونمادها)

انسانها در آغاز وطي ساليان از زبان شفاهي بعنوان مؤثرترين وكاراترين وسيله بعنوان تبادل پيامها در برقراري ارتباط استفاده كردند. امروزه از وسايل ارتباطي گوناگوني كه ما از آنها تحت عنوان رسانه هاي گروهي اعم از كتاب ؛مطبوعات ؛راديو وتلويزيون ؛ فيلم و ماهواره هاي مخابراتي واينترنت نام ميبريم جهت انتقال يا تبادل پيامها استفاده ي گسترده اي از آنها بعمل مي آيد.

زبان

بااندك دقتي ميتوان مشاهده كرد كه انسانها در اين برقراري ارتباط از وسايلي مانند اصوات ؛حركات ورفتارها استفاده ميكنند كه اين زبان شفاهي در مراحل پيشرفته تر به زبان كتبي (دست نوشته) وبعدأ بصورت چاپي؛ زبان مخابره اي و يا زبانهاي خاص علوم مثل رياضي؛ شيمي وغيره بوجود آمد.

نشانه ها ونمادها

جامعه شناسان علائم را كه وسيله ي انتقال پيامها هستند به نشانه ها و نمادها تقسيم ميكنند كه در اين ميان نشانه هاعمدتأ ازروي اتفاقات و پديده هاي قابل لمس اطرافمان سرچشمه گرفته و خبرازخود واقعييت ميدهد اين درحالي است كه نمادها علائمي بشمار مي روند كه با واقعيت بيان شده به نحوي پيوند دارند و بعبارت ديگر  بدليل همبستگي ؛پيوستگي يا همانندي نشاندهنده ي آن منظور خاص هستند و بعنوان نماد شناخته ميشوند.

پيامهاي ارتباطي در رسانه هاي گروهي

امروزه در جامعه شناسي تبليغات كه تعامل كنشها وواكنشهاي متقابل مورد بررسي و شناسائي قرارميگيرد درميان انسانها وفنون ارتباطي بويژه راديووتلويزيون ازجايگاه      ويژه اي برخوردار است هرگونه انتقال پيام بين يك فرستنده از سويي ويك گيرنده از    سوي ديگر خواه آن فرستنده انسان باشد يا يك دستگاه مكانيكي ارتباط شمرده ميشود.       لذا زمانيكه موضوع راديو تلويزيون يا ساير رسانه هاي ارتباط جمعي مطرح ميشوند مادرواقع با ارتباطات جمعي سروكار داريم كه حوزه هاي ديگر نظير سينما؛ مطبوعات؛ شبكه هاي ماهواره اي واينترنت را نيزدربرميگيرد.

در نخستين دهه هاي صده ي بيستم پس از پيدايش ونوآوريهاي مربوط به تلگراف بيسيم در سال 1917 ارتباط توسط امواج راديوئي براي نخستين بار صورت گرفت وتكامل آن بحدي صورت گرفت كه در سال 1927 راديو نه تنها به قدرتمندترين وسيله ي اطلاع رساني وانتقال صدا تبديل گرديد بلكه به مؤثرترين وسيله تبليغاتي در سطح جهان وبين الملل بدل گرديد.

با پيدايش رقيب نيرومندتر يعني تلويزيون بويژه از سال 1935 به بعد بروسعت ميدان عمل پيام رساني وتبليغات وقدرت نفوذ كلام وپيام فرستنده دربيننده هاوشنونده ها افزوده وزبان تصوير كه بعبارتي گوياترين زبانهاست به تلويزيون اعتبار وپايگاه ويژه اي بخشيد.

ميان فرستنده و گيرنده ي پيام از لحاظ حجم وتوان؛نابرابري كاملأ مشخصي وجود دارد به بيان ديگر در مبادله ي ميان فرستنده وگيرنده ي پيام حالتي مانند مكالمه ي بين دونفر به لحاظ كمي وكيفي بوجود نمي آيد زيرا در اين مورد مركز پيام رساني محدود وكنش آن گسترده ونامحدود است وبرعكس پيام گيرندگان افراد ومردمي هستند كه پرشمارونامحدودند ولي واكنش متقابل آنهابجزدرمواردي معمولأ پراكنده ونامشخص است واين بدان معناست كه راديووتلويزيون نميتوانند دربرگزيدن محتوا ومزامين اجتماعي وسياسي؛اقتصادي وفرهنگي برنامه ها؛ خودراازمردم جدا دانسته ويا افكارعمومي را ناديده بگيرند.

 


 
 
گرفته شده از اینترنت GetBC(18);