ابزارهای تبلیغات و پیشبرد فروش
مدیریت تبلیغ سیتی
متاسفانه مشاهده میشود که این احساس نیاز مبرم به تبلیغات، به صورت مناسب پاسخ داده نمیشود. به این صورت که صنایعی مانند: گرافیک، IT، فیلمسازی، خطاطی و … به اشتباه به عنوان صنعت تبلیغات تعبیر شدهاند، غافل از اینکه این صنایع، تنها ابزارهایی در دست صنعت تبلیغات بوده، هسته اصلی صنعت تبلیغات را متخصصان بازاریابی، به عنوان هدایتکننده سایر متخصصان و ابزارهای گروه تبلیغاتی، تشکیل میدهند. نادیده گرفتن این هسته اصلی و رهبر اقدامهای تبلیغاتی باعث شده که برنامههای بازاریابی به صورت موثر و متناسب با شرایط صنایع و ویژگیهای مخاطبان طراحی نشده و حتی به خوبی به اجرا در نیاید.
بنابراین به نظر میرسد ضعف عمده اقدامهای بازاریابی که در کشور به انجام میرسد، همانا عدم استفاده جدی از متخصصان بازاریابی به معنای واقعی کلمه و به دنبال آن عدم طراحی اثربخش برنامههای تبلیغات و اجرای مناسب آنهاست. بر این اساس در این مقاله سعی شده است تا به صورت مختصر تئوریهای لازم برای طراحی و اجرای برنامههای تبلیغاتی به عنوان ابزار برونرفت اقدامهای تبلیغاتی صنایع کشور از وضعیت فعلی و حرکت آنها به سمت تبلیغات موثر و کارآمد، بیان شود.
به طور کلی تبلیغات یکی از ابزارهای برنامههای ترویجی (Promotional Plans) به حساب میآید. ابزارهای دیگر برنامههای ترویجی عبارتند از: فروش شخصی (Personal Selling) ، روابط عمومی(Public Relation) ، پیشبرد فروش(Promotion) و بازاریابی مستقیم (Direct Marketing) . در این مقاله از بین ابزارهای پنجگانه برنامههای ترویجی، تنها به ابزار تبلیغات پرداخته شده است.
تعریف تبلیغات
تبلیغات یکی از متداولترین ابزارهایی است که شرکتها برای هدایت ارتباطات تشویقکننده خود به سوی خریداران و جوامع هدف خود، از آن استفاده میکنند.
تبلیغات هر گونه ارایه و ترویج غیرشخصی ایده، کالا یا خدمات توسط یک تبلیغکننده است که انجام آن مستلزم پرداخت هزینه باشد.
تبلیغ به معنای رساندن پیام، شناساندن امری به دیگران، یا امری را خوب یا بد وانمودکردن است و پیامهای دیداری و گفتاری را شامل میشود که برای ترویج عقیده یا محصولی از طرف یک منبع به وسیله کانالهای تبلیغی به گروههای ویژهای یا به کل جامعه منتقل و برای آن پول پرداخت میشود.
در تعریف تبلیغات، باید تبلیغات صنعتی را از تبلیغات بازار مصرفکننده متمایز کرد. تبلیغات صنعتی به صورت قابل ملاحظهای با تبلیغات بازار مصرفکننده متفاوت است. اولاً تبلیغات صنعتی در مقایسه با تبلیغات مصرفکننده، نقش کوچکی در برقراری ارتباط با بازار هدف ایفا میکند. ثانیاً تبلیغات صنعتی بر جذابیتهای منطقی و اطلاعاتی مانند محصول و دلایل خرید آنها تاکید دارد. (برای مثال جذابیت ویژگیها، مزایای رقابتی و همچنین جذابیتهای خبری و شهرت محصولات). در حالی که تبلیغات بازار مصرفکننده بر جذابیتهای مربوط به نیازهای روانی و اجتماعی مصرفکننده، تاکید میکند. علاوه بر این، بازار هدف در تبلیغات بازار صنعتی بسیار کوچکتر از بازارهای انبوهی است که تبلیغات بازار مصرفکننده، هدفگیری کرده است.
تهیه و اداره یک برنامه تبلیغاتی
مدیران بازاریابی به هنگام تهیه یک برنامه تبلیغاتی، باید همواره کار را با شناسایی و تعریف بازار هدف و انگیزشهای خریدار آغاز کنند. آنگاه برای تهیه برنامه تبلیغاتی باید پنج تصمیم عمده اتخاذ کنند. این تصمیمها که به پنج ام (۵M) معروف هستند، از این قرارند:
- ماموریت (Mission): هدفهای تبلیغات کداماند؟
- پول (Money): چه مقدار پول میتوان به این کار اختصاص داد؟
- پیام (Message): چه پیامی فرستاده شود؟
- رسانه (Media): از چه وسیله ارتباطی استفاده شود؟
- ارزیابی (Measurement): نتایج را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟ (شکل ۱)