Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}

هفت سطح سرمايه گذار

پدر ثروتمند من يكبار به من گفت چه تفاوتي بين  فردي كه روي اسب شرط مي بندد و كسيكه سهام مي خرد مي باشد؟

گفتم نمي دانم

او جواب داد كه فرق انها خيلي زياد نيست هرگز فردي نباش كه سهام مي خرد تو مي خواهي كسي باشي كه  سهامي را كه دلالان مي فروشند و ديگران مي خرند ايجاد مي كند.

مدت بسياري من نفهميدم كه منظور پدر ثروتمند من چه بود تا زمانيكه آموزش  سرمايه گذاري را براي ديگران آغاز كردم . در آن زمان انواع مختلف سرمايه گذاران را شناختم.

تشكر مخصوصي را براي اين بخش به جان بورلي دارم. جان يكي از روشنفكرترين افراد در دنياي سرمايه گذاري دارائي واقعي است. در اواخر دهه 20 و دهه و اوايل دهه 30 او بيش از 130 خانه بدون پول خود خريداري كرد. زماني كه او 32 ساله بود از نظر مالي آزاد بود و هرگز مجبور به كار كردن نبود. و مانند من  اموزش را انتخاب كرد اما دانش او فراي  دارائي واقعي مي باشد . او كار خود را به عنوان يك برنامه ريز مالي آغاز كرد به گونه اي كه فهم عميقي از دنياي مالي و ماليات پيدا كرد. اما او  توانائي بي نظيري براي توضيح اين فهم به صراحت داشت. موهبت تحمل پيچيدگي يا  تجزيه كردن را گرفت و فهم انرا ساده كرد. با اموزش؛ او روشي را براي شناسائي سرمايه گذاران در 6 سطح با مهارت در سرمايه گذاري همانند تفاوتهاي آنها در ويژگيهاي شخصي توسعه داد. من طبقه بندي او را اصلاح كرده و به هفت طبقه گسترش داده ام.

استفاده از اين روش شناسائي در هماهنگي با  جريان نقدي به ما ياري مي رساند كه به ديگران درباره دنياي  سرمايه گذاران كمك نمائيم در حين اينكه درباره سطوح متفاوت ميخوانيد احتمالا افراد را در هر سطح خواهيد شناخت.

تمرين آموزش اختياري

در پايان هر سطح من يك فضاي خالي  كه  مي توانيد  شخص يا اشخاصي را كه در قضاوتتان هستند و براي اين سطح مناسب مي باشند  در ان قرار دهيد را براي شما مي گذارم . وقتي سطحي را كه در ان هستيد مي فهميد ممكن است بخواهيد نام خودرا انجا بگذاريد.

همانطور كه گفتم اين فقط يك تمرين اختياري ايست به منظور افزايش فهم شما از سطوح  مختلف و به هيچ وجه به معني تنزل يا پائين اوردن دوستان شما نمي باشد. موضوع پول نظير سياست ومذهب   فرار مي باشد. به همين دليل است كه من پيشنهاد مي كنم  نظريات شخصي خود  را حفظ كنيد. فضاي خالي در هر سطح  به شكل درستي آموخته هاي شما را زياد مي كند البته اگر شما استفاده از انرا انتخاب كنيد.

من از اين ليست در آغاز كلاسهاي سرمايه گذاري خود استفاده مي كنم اموزش را قدرتمند تر مي كند و به بسياري از دانشجويان  درهر سطحي كه باشند و سطحي كه ميخواهند به ان برسند ياري مي رساند.

در  ساليان متمادي من با جان پرميسون محتوا را براي جور كردن با تجارب خود اصلاح كردم لطفا هفت سطح را با دقت مطالعه نمائيد.

هفت سطح سرمايه گذاران

سطح صفر

انهائي كه هيچ چيز براي سرمايه گذاري ندارند

اين افراد هيچ پولي براي سرمايه گذاري ندارند هر چه را كه بدست اورده اند خرج مي كنند افراد پولدار بسياري هستند كه در اين طبقه قرار مي گيرند زيرا انها بيشتر از انچه بدست مي اورند خرج مي كنند. متاسفانه  سطح صفر حدود 50 درصد  افراد بالغ را در بر مي گيرد.

ايا شما  سرمايه گذار مرحله صفري را مي شناسيد؟

سطح يك مقروضين

اين افراد مسائل مالي را با قرض كردن پول حل مي كنند. تفكر برنامه ريزي مالي ربودن از پيتر براي دادن به پائول مي باشد .آنها با سر در شن نظير يك شتر مرغ زندگي مي كنند. اميدوارند و دعا مي كنند كه همه چيز بخوبي پيش رود. در حاليكه  ممكن است كمي دارائي داشته باشند حقيقت اين است كه سطح آنها از قرض بسيار بالا است . بيشتر وقتها درباره پول و عادتهاي خرج خود آگاه نيستند هر چه دارند قرضي به ان متصل شده است . از كارتهاي اعتباري به شكل نابخردانه اي استفاده مي كنند و سپس ان قرض را به عنوان يك وام مسكن بلند مدت ثبت مي كنند. در حاليكه  مي توانند كارتهاي اعتباري خود را پاك كنند و سپس شروع به تغيير مجدد نمايند. اگر ارزش مسكن انها بالا رود آنها مجددا قرض مي كنند يا خانه گرانتر و بزرگتري را خريداري مي كنند انها به ارزش دارائي واقعي كه افزايش يابد باور دارند.

عبارات پرداخت ماهيانه آسان هميشه توجه آنها را جلب مي كند. انها هميشه ابزارهاي مستهلك مانند قايق؛ استخر شنا؛ ماشينها و تعطيلات را با كلماتي در ذهن خريداري مي كنند. اين وسايل مستهلك را مانند دارائي ها ليست مي كنند و به بانك براي وام ديگر باز مي گردانند و متعجب هستند كه چرا بهاي انها كم شده است.

خريد شكل مطلوب تمرين مي باشد. انها چيزهائي را كه نياز ندارند مي خرند و اين جملات را با خود مي گويند كه اوه برو تو استحقاقش را داري. يا ارزشش را داري يا اگر آنرا نخري ممكن است هرگز انرا با اين قيمت پيدا نكني . يا حراج است. يا بچه هائي را براي داشتن انچه كه هرگز نداشته ام مي خواهم.

انها تصور مي كنند كه گستردگي وام  در دوره زماني طولاني جلوه گر است. هميشه با خود مي گويند  كه  سخت تر كار مي كنند و صورت حساب هاي خود را روزي پرداخت خواهند كرد. آنها هر چه را كه بدست مي آورند خرج مي كنند به عنوان مشتري شناخته مي شوند. صاحبان فروشگاهها و نمايشگاههاي اتوموبيل اين افراد را دوست دارند. اگر انها پول دارند آنرا خرج مي كنند اگر نداشته باشند قرض مي گيرند.

هنگام اين پرسش كه مشكل شما چيست مي گويند كه  پول كافي بدست نياورده اند. انها فكر مي كنند پول بيشتر مشكلشان را حل خواهد كرد مهم نيست كه چقدر پول بدست اورده اند انها فقط در بدهي عميقتر شده اند. بيشتر انها گمان مي كنند كه پولي را كه بدست مي آورند شبيه شانس يا رويائي مانند گذشته شان است .

امروز اگر چه روياي درآمد آنها به واقعيت تبديل شده  اما باز هم كافي نيست.

براي ديدن اينكه مشكل لزوما درآمد انها نيست بلكه عادتهاي پولي انها است ناكام مي مانند .

بعضي هايشان باور عميقي دارند كه شرايط انها نا اميد كننده است و بايد مشخص شود بنابراين از عميقتر شدن و انجام اين كارها چشم پوشي مي كنند. عادتهاي قرض كردن؛ خريد وخرج كردن آنها از كنترل خارج است . مانند  شراب خواري كه هنگامي كه افسرده مي شود شراب مي نوشد اين افراد نيز وقتي افسرده مي شوند خرج مي كنند. انها خرج مي كنند افسرده مي شوند و بيشتر خرج مي كنند.

انها با چيزهائي كه دوست دارند درباره پول بحث مي كنند بر نياز خود به خريد اين يا آن تاكيد مي كنند. در انكار مالي كامل؛ زندگي مي كنند وانمود مي كنند كه به شكل معجزه آسائي مشكل پول انها روزي از بين خواهد رفت. يا وانمود مي كنند هميشه پول كافي را براي خرج كردن  آنچه كه مي خواهند خواهند داشت.

اين سطح از سرمايه گذار ميتواند پولدار به نظر آيد ممكن است خانه هاي بزرگ و ماشينهاي براق داشته باشد اما اگر شما خوب نگاه كنيد همه اين چيزها با پول قرض گرفته شده خريداري شده اند. ممكن است پول زيادي نيز به دست آورند اما يك نمونه بارز ويراني مالي هستند.

من سرمايه داري را در يكي از كلاسهايم داشتم. او به بدست اوردن و خرج كردن دلار زياد معروف بود.  زنجيره رونق يافته اي از فروشگاههاي جواهر فروشي داشت يك ركود در اقتصاد و كار او بوجود آمد . اما قرضهاي او  از بين نرفتند در كمتر از 6 ماه آن قرضها زندگي او را خوردند. او در كلاس من به دنبال پاسخهاي جديدي بود و حتي جالبتر اينكه اين باور را كه او و همسرش در سطح يك سرمايه داران قرار دارند را رد مي كرد.

او از گروهB  آمد و اميدوار بود كه در گروه I آي پولدار شود.  او به عقيده اي كه يك تاجر موفق بود و توانست از فرمولهاي مشابهي براي سرمايه گذاري آزاد مالي استفاده كند متصل شد .

وي مورد كلاسيكي از  تاجري بود كه فكر مي كرد به صورت خودكار مي تواند در سرمايه گذاري موفق شود. قوانين كار هميشه همانند قوانين سرمايه گذاري يكسان نيستند.

اگر اين سرمايه گذاران تمايل به تغيير داشته باشند آينده مالي انها ويران خواهد بود. مگر اينكه با فرد پولداري ازدواج كنند كه با اين عادتها كنار بيايد.

آيا شما فردي را در سطح يك مي شناسيد؟

سطح دو پس انداز كنندگان

اين افراد ميزان كمي از پول را در يك مبناي منظم كنار مي گذارند.  پول؛ وسايل با بازگشت پائين نظير حساب چك ؛بازار پول؛ حسابهاي ذخيره يا سند رسمي سپرده در خطر كمي قرار دارد.

اگر آنها  حساب بازنشستگي شخصي داشته باشند انرا در يك بانك يا  يك حساب نقدي سرمايه متقابل خواهند گذاشت .

آنها هميشه براي مصرف پس انداز مي كنند تا سرمايه گذاري.( آنها براي يك تلويزيون جديد؛ ماشين؛ تعطيلات يا غيره پس انداز مي كنند) انها به پرداخت نقدي اعتقاد دارند  از اعتبار يا قرض مي ترسند در عوض امنيت پول  در بانك را دوست دارند.

حتي اگر در محيط اقتصادي امروز نشان داده شود كه پس اندازها بازگشت منفي را مي دهند. ( پس از تورم و ماليات) انها همچنان به ريسك بيشتر بي ميل هستند. كمتر مي دانند كه ارزش دلار امريكا 90 درصد نسبت به سال 1950 كاسته شده است و همچنان ارزش آن به طور ساليانه با نرخ بيشتري نسبت به بهره اي كه آنها به بانك مي پردازند كاهش مي يابد. آنها سياستهاي بيمه عمر دارند زيرا احساس امنيت را دوست دارند.

افراد در اين گروه هميشه بيشتر دارائي قبلي خود را هدر مي دهند كه زمان تلاش براي پس انداز پني هاست. آنها ساعتهاي بسياري را  صرف چيدن كوپن  از روزنامه ها مي كنند. و سپس در يك سوپر ماركت در صف منتظر مي مانند در يافتن آن پس اندازهاي بزرگ اشتباه مي كنند.

به جاي تلاش براي پس انداز پني ها  مي توانستند ان زمان را صرف يادگيري سرمايه گذاري كنند. اگر آنها 10000 دلار براي سرمايه جان تمپلتون در 1954 اختصاص مي دادند و انرا فراموش مي كردند ان 10000دلار ارزش 2.4 ميليوني در سال 1994 داشت. يا اگر آنها 10000 دلار به جرج سورس كوانتوم در 1969 اختصاص مي دادند  ارزش 22 ميليون دلاري در 1994 مي يافت . در عوض نياز عميق آنها به امنيت كه بر اساس ترس است؛ پس اندازهاي آنها را در سرمايه گذاري هاي با بازدهي پائين در بانك نگه مي دارد.

شما گاهي مي شنويد كه اين افراد مي گويند يك پني پس انداز كرده ايم يك پني به دست آورده ايم يا من براي بچه ها پس انداز مي كنم حقيقت اين است كه هميشه نا امني آنها و زندگيشان را در بردارد. در واقع انها اغلب تغييرات كمي به خود و افرادي كه براي آنها پس انداز مي كنند مي دهند آنها اغلب مخالف سرمايه گذار سطح يك مي باشند .

پس انداز پول تفكر خوبي در عصر زميني بود اما وقتي ما وارد عصر فردي شديم پس اندازهاي انتخاب خوبي نمي باشند . پس انداز پول  انتخاب بدتري است در زماني كه امريكا به سمت استاندارد طلائي مي رود و ما با دوره تورم و چاپ پول منتشر شده دولت مواجه مي شويم. افرادي كه در زمانهاي تورم پول پس انداز مي كنند بازنده خواهند شد. البته اگر ما به دوره ركود وارد شويم انها ممكن است برنده باشند اما فقط اگر  پول چاپ شده ارزش چيزي را داشته باشد.

داشتن كمي پس انداز خوب است پيشنهاد مي شود كه شما شش ماه را براي ارزش سال هزينه هاي عمر به صورت نقد داشته باشيد. اما پس از آن ابزار سرمايه گذاري بهتر و ايمن تر از پول در بانك خواهد بود. براي حفظ پول خود در بانك 5 درصد بدست مي آوريد  درحاليكه ديگران 15 درصد بدست مي آورند و ميزان بيشتري از آن  استراتژي سرمايه گذاري آگاهانه نخواهد بود .

اگر شما هنوز تمايل به مطالعه سرمايه گذاري نداريد و در ترس هميشگي از ريسك مالي زندگي مي كنيد  پس انداز انتخاب بهتري نسبت به سرمايه گذاري خواهد بود.  شما نبايد به مقدار پولي كه در بانك نگه داري مي كنيد فكر كنيد  و بانكداران  شما را دوست خواهند داشت.چرا نبايد اينگونه باشد؟ بانك 10 تا 20 دلار به هر يك دلاري كه شما در پس انداز داريد وام مي دهد و تا 19 درصد بهره مي پردازد سپس به شما كمتر از 5 درصد مي پردازد ما بايد همه بانكدار باشيم .

سطح سه سرمايه گذاران دقيق

سه نوع متفاوت از سرمايه گذران  در اين گروه وجود دارند اين سطح از سرمايه گذار از نياز به سرمايه گذاري آگاه است انها ممكن است حتي در سطح بازنشستگي شركت؛ كهولت؛ مقرري و غيره شركت كنند. گاهي آنها حتي سرمايه گذاري بيروني در سرمايه گذاري متقابل پس اندازها قرار داده  و يا شراكت محدود دارند

به طور كلي آنها افراد باهوشي هستند كه آموزش پايداري را دارند آنها دو سوم از كشوري را كه ما كلاس مياني مي خوانيم بدست مي آورند. اما وقتي زمان سرمايه داري فرا مي رسد اغلب نا آگاه هستند. يا آنچه را كه صنعت سرمايه گذاري مهارت مي خواند ندارند. ندرتا  گزارش ساليانه شركت يا چشم اندازهاي شركت را مي خوانند. چطور مي توانند باشند؟ آنها براي خواندن گزارشهاي مالي آموزش نديده اند  سواد مالي ندارند ممكن است مدارك دانشگاهي بالا داشته باشند و ممكن است دكتر و يا حتي حسابدار باشند اما تعداد كمي از آنها به طور رسمي و در دنياي برد و باخت سرمايه گذاري اموزش ديده اند.

سه طبقه اصلي در اين سطح مي باشد انها گاهي افراد دقيقي هستند كه به خوبي آموزش ديده اند و گاهي درآمدهاي محكمي را بدست مي آورند و سرمايه گذاري مي كنند

اما همچنان تفاوتهائي وجود دارد.

سطح سه A

افراد در اين سطح در گروه نميتوانم رنج بكشم جاي مي گيرند  خود را متقاعد مي كنند كه پول را نمي فهمند و هرگز نخواهند فهميد و چيزهائي شبيه اين مي گويند

من فقط با اعداد خيلي خوب نيستم

من هرگز نمي فهمم سرمايه گذاري چگونه كار مي كند

من بسيار مشغول هستم

كاغذ بازي زيادي وجود دارد

بسيار پيچيده است

سرمايه گذاري بسيار خطرناك است

من ترجيح مي دهم تصميمات پولي را براي حرفه اي ها بگذارم

شوهر من سرمايه ها را براي خانواده ما به كار برده است

اين افراد فقط پول را مي گذارند و در طرح بازنشستگي از آنها استفاده مي كنند يا انرا به برنامه ريز مالي كه پيشنهادات گوناگوني را مي دهد باز مي گردانند. آنها آينده مالي خود از از ذهن بيرون مي آورند و روز به روز سخت كار مي كنند و به  خود مي گويند لا اقل يك طرح بازنشستگي دارم.هنگامي كه  بازنشسته شوند در اينكه چگونه سرمايه گذاري انجام داده اند خواهند نگريست.

سطح سه B

طبقه دوم بدبيني است اين افراد همه دلايلي را كه يك سرمايه گذاري جواب نمي دهد را مي دانند .انها اغلب به نظر باهوش مي ايند با اقتدار سخن مي گويند در زمينه انتخاب خود موفق هستند اما واقعا بزدل مي باشند تحت بيرون عقلاني خود مي تواند دقيقا به شما بگويند چگونه و چرا با هر نوع سرمايه گذاري شناخته شده ضرر كرده ايد. وقتي شما درخواست نظري را در مورد  بورس يا سرمايه گذاري هاي ديگر مي كنيد شما از آن دور مي شويد احساس وحشت مي كنيد و گاهي مي ترسيد يا احساس شك داريد. بيشترين جملات تكراري اين است كه خب من قبلا ان كار را انجام داده ام. انها نمي خواهند ان كار را براي من دوباره انجام دهند.

انها اغلب اسامي را از قلم مي اندازند و چيزهائي شبيه اين مي گويند كه دلال من در مريل لينچ يا دين ويتر. از قلم انداختن اسامي به پوشش نا امني عميق انها كمك مي كند.

اما  به شكل عجيبي اين افراد بدبيني به دنبال بازاري مانند گوسفند مي باشد. در كار؛  هميشه انها صفحات مالي يا روزنامه وال استريت را مي خوانند. انها روزنامه را مي خوانند و سپس به هر كس ديگر انچه را كه مي دانند در زمان استراحت به او مي گويند. زبان انها با اخرين اصطلاحات سرمايه گذاري و واژه هاي فني پر مي شود. آنها درباره مقادير زياد سخن مي گويند اما هرگز در انها نيستند انها به دنبال بازار سهامي هستند كه خط مقدم را ايجاد ميكند و اگر گزارش مطلوب باشد انها اغلب خريد مي كنند. مشكل اين است كه انها دير مي خرند زيرا اگر شما اخبار خود را از روزنامه بگيريد بسيار دير است. سرمايه گذاران دقيق روشي را مي دانند كه قبل از اينكه اخبار منتشر شوند از ان اگاهي يابند  بدبين اين روش را نمي داند.

وقتي از اخبار بد مطلع ميشوند  انتقاد مي كنند و چيزي شبيه اين مي گويند كه من انرا ميدانستم.آنها گمان مي كنند در بازي هستند اما واقعا فقط يك تماشاگري هستند كه بر خطوط طرفين بازي ايستاده اند و نظاره مي كنند. آنها مي خواهند وارد بازي شوند اما عميق مي شوند و به طور وحشتناكي از آسيب ديدن مي ترسند امنيت مهمتر از لذت است.

روانپزشكان مي گويند كه بدبيني تركيبي از ترس و جهالت است كه در واقع باعث خود بيني مي شود. اين افراد اغلب وارد بازار مهمي مي شوند منتظر جمعيت يا مدرك اجتماعي مي شوند كه بگويند تصميم سرمايه گذاري آنها درست است. به دليل اينكه منتظر مدرك اجتماعي هستند  در بيشتر از قيمت  بازار  مي خرند و  زير قيمت  مي فروشند. انها خريد بالا و فروش پائين را به عنوان زيان مجدد مي نامند. انها از همه چيز مي ترسند.

بدبين ها كساني هستند كه تاجران حرفه اي انها را گراز مي نامند. آنان فرياد مي زنند و  به سوي كشتار مي دوند. بالا ميخرند و پائين مي فروشند چرا؟ چون  بسيار دقيق و محتاط مي باشند . دقيق هستند اما از ريسك  و اشتباه كردن مي هراسند بنابراين  سخت مطالعه مي كنند دقيقتر مي شوند هرچه بيشتر مي دانند بيشتر ريسك ميكنند انها حتي سخت تر مطالعه مي كنند. احتياط بدبين  آنها را وادار مي كند كه منتظر باشد تا دير شود. انها به بازار مي آيند وقتي طمع مي ورزند  بر ترس خود برتري مي يابند. به ابشخور مي روند با گرازهاي ديگر قتل عام مي كنند.

اما بدترين قسمت بدبيني اين است كه انها افراد اطراف خود را با ترس عميق خود الوده مي كنند به عنوان هوش پنهان مي شوند. وقتي زمان سرمايه گذاري فرا مي رسد مي توانند به شما بگويند كه چرا چيزها جواب نمي دهد اما نميتواند به شما بگويند چگونه مي توانستند جواب دهند دنياي دانشگاهي؛ دولت؛ مذهب و رسانه ها با اين افراد پر مي شود.

انها شنيدن درباره بلاياي مالي يا انجام اشتباه كه انها مي توانند عبارت را بگسترانند دوست دارند. واقعا كارفرماي صبح دوشنبه هستند وقتي كه هنگام سرمايه گذاري فرا مي رسد. ندرتا نكته خوبي را براي گفتن درباره موفقيت مالي دارند. بدبين كشف آنچه را كه اشتباه هست را اسان مي داند. اين روش محافظت انها  از لذت بردن  كمبود دانش يا جراتشان مي باشد.

بدبيني اصلي به عنوان فرقه يونان باستان به علت خود بيني  و اهانت نيشدار آنها براي شايستگي و موفقيت تحقير شده است.انها ملقب به انسان سگي شده اند (بدبيني از كلمه يوناني براي سگ نشات مي گيرد) وقتي زمان پول مي رسد  بسيار افراد سگي هستند. بسيار دقيق هستند و بخوبي اموزش ديده اند . به افراد سگي اجازه ندهيد روياهاي مالي شما را سركوب كنند. در عين حال درست است كه دنياي پول با كلاه بردار و شارلاتان پر مي شود .

ممكن است به سرعت با پول  و خطر كم پولدار شوند ممكن است اما فقط اگر شما تمايل به انجام كاري بكنيد كه انرا ممكن مي سازد. يكي از چيزهائي كه شما نياز خواهيد داشت داشتن  ذهن باز و اگاه بودن از بدبيني است. هر دو آنها از نظر مالي خطرناك مي باشند.

ايا شما سرمايه گذار سطح B سه را مي شناسيد.

سطح C سه

طبقه سوم اين سطح قمارباز مي باشد اين گروه خوكهائي با تاجران حرفه اي نيز ناميده مي شوند اما هنگامي بدبيني كاملا محتاط مي باشند اين گروه به اندازه كافي محتاط نيستند انها به بازار بورس يا هر نوع سرمايه گذاري بازار نگاه مي كنند. به همان ميزان به ميز قمار لاس وگاس نيز مي نگرند اين فقط شانس است. طاس را پرتاب و دعا كنيد.

اين گروه هيچ نوع قوانين  يا اصول تجاري ندارد. انها مي خواهند نظير پسران بزرگ عمل كنند بنابراين از ان تقليد مي كنند تا انها را بدست اورند يا كلا از دست بدهند. دومي محتمل تر است. به بدنبال رازي براي سرمايه گذاري  يا جام مقدس هستند هميشه به دنبال روشهاي هيجان انگيز و جديد براي سرمايه گذاري مي باشند بجاي كوشش بلند مدت و مطالعه و فهم؛ به دنبال نكات يا ميانبرهائي مي باشند.

انها به  دنبال وسايل مناسب؛ پيشنهادات عمومي ابتدائي؛ نفت و گاز؛ گله گاو و هر نوع سرمايه گذاري ديگر شناخته شده براي انسان مي باشند. دوست دارند از فنون سرمايه گذاري ماهرانه نظير مابه التفاوت ها ؛تماسها و يا ايده ها استفاده كنند. وارد بازي مي شوند بدون آنكه بدانند بازيگر  و كسي كه قوانين بازي را رقم مي زند كيست.

اين افراد بدترين نوع سرمايه گذار مي باشند كه دنيا تاكنون به خود ديده است . معمولا مبارزه  مي كنند وقتي از انها سوال مي شود چطور اين كار را انجام داديد هميشه مي گويند درباره حتي يا كمي سخن مي گويند. در واقع  پول زيادي را از دست مي دهند . اين نوع  سرمايه گذار پول را در 90 درصد مواقع از دست مي دهد. هرگز درباره زيانها بحث نمي كنند.  فقط شش سال پيش را بياد مي اورند. انها گمان مي كنند دقيق هستند و براي شناسائي آنچه در آن بسيار خوش شانس بوده اند ناكام مي مانند. فكر مي كند كه هر چه كه نياز دارند مقدار ان زياد است و پس از بدست اوردن آن در مسير آساني خواهند بود. جامعه اين افراد را  قماربازي بيچاره مي خواند. وقتي زمان سرمايه گذاري پول فرا مي رسد بسيار تنبل هستند.

ايا شما سرمايه گذار سطح سه C را مي شناسيد

سطح چهار سرمايه گذاران بلند مدت

اين سرمايه گذاران به وضوح از نياز به سرمايه گذاري آگاه هستند  فعالانه در تصميمات سرمايه گذاري خود درگير مي شوند. طرح بلند مدت دارند كه به انها اجازه رسيدن به اهداف مالي را خواهد داد  در اموزش قبل از خريد يك سرمايه سرمايه گذاري كرده اند از مزيت دوره سرمايه گذاري  بهره برده اند هروقت كه ممكن باشد در يك روش سودمند مالياتي سرمايه گذاري مي كنند مهمتر از همه اينكه به دنبال توصيه اي از سوي برنامه ريزان مالي لايق مي باشند.

لطفا اين نوع سرمايه گذار را  كه به عنوان يك سرمايه گذار بزرگ از نظر زمان درك نكنيد. مشكوك به نظر مي رسد كه انها در دارائي واقعي؛كالاها؛ كارها يا هر نوع وسايل سرمايه گذاري هيجان انگيز سرمايه گذاري  كنند.